سؤال:
چگونه می توان یک شخص سنی مذهب را به تشیع متمایل نمود؟
جواب:
از آنجا که عترت (علیهم السلام) نقطه ی ثقل امت اسلامی است، بهترین نحوه ی دفاع از مکتب تشیع در میان اهل سنت بازگو نمودن جایگاه رفیع عترت (علیهم السلام) از قرآن و روایات مورد قبول اهل سنت است. بی شک بیان فضائل و مکارم اخلاق ائمه (علیهم السلام) و بیان جایگاه علمی بلا منازع عترت (علیهم السلام) قلب هر انسان آزاده ای را به سوی آنان راهنمایی و متمایل می سازد.
«عبدالسلام هَرَوِی» می گوید: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا»؛ «خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را زنده بدارد». عرض کردم: «وَ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ»؟؛ چگونه امر شما زنده می شود؟ حضرت فرمودند: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»؛[1] «به آموختن علوم ما و تعليم دادن آن به مردمان، چه اگر مردمان از آن تعاليم والا كه در سخنان ماست آگاه گردند، پيرو ما خواهند گشت».
بدیهی است که تبعیت حقیقی از عترت (علیهم السلام) در انجام واجبات دینی و دوری از گناه و رذایل اخلاقی و محبت و رابطه ی حسنه با مردم است. امری که خود بالاترین تبلیغ عملی بوده و موجبات گرایش و علاقمندی مخالفین را به مذهب شیعه را فراهم می سازد.
امام صادق (علیه السلام) به «ابو اسامه» فرمودند: «عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً وَ عَلَيْكُمْ بِطُولِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ فَإِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا أَطَالَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ إِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ وَ قَالَ يَا وَيْلَهُ أَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَيْتُ»؛[2] «بر تو باد به تقوای الهی و ورع و تلاش و راستگویی و امانتداری و خوش اخلاقی و حسن جوار. مردم را با غیر زبان هایتان دعوت کنید. زینت باشید و مایه ی عیب و عار و ننگ نباشید و بر شما باد به طولانی کردن رکوع و سجود؛ پس هرکدام از شما وقتی رکوع و سجودش را طولانی می کند، شیطان از پشت سر او فریاد می زند: ای وای! او اطاعت کرد و من نافرمانی کردم، و او سجده کرد و من از سجده سر باز زدم».
و در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «... فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذا وَرِعَ فى دينِهِ وَ صَدَقَ الْحَديثَ وَ أَدَّى الْأَمانَةَ وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ النَّاسِ قيلَ هذا جَعْفَرِىٌّ فَيَسُرُّنى ذلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَىَّ مِنْهُ السُّروُرُ وَ قيلَ هذا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذا كانَ عَلى غَيْرِ ذلِكَ دَخَلَ عَلَىَّ بَلاؤُهُ وَ عارُهُ وَ قيلَ هذا أَدَبُ جَعْفَرٍ ...»؛[3] «به درستى هرگاه مردى از شما در دين خود ورع داشته باشد، راست گويد، امانت را بپردازد و با مردم خوشرفتارى كند، مى گويند اين «جعفرى» است، اين امر مرا مسرور مى سازد و خوشحال مى شوم و گفته مى شود اين، ادب جعفر است؛ ولى چنانچه غير از اين باشد، ننگ و عارش نصيب من مى شود و مى گويند اين، ادب جعفر است»!
با توجه به مطالب فوق بهترین شیوه ی تبلیغ، رابطه ی دوستانه همراه محبت با این افراد است که به هر میزان ایجاد عواطف به مخالف بیشتر بوده، زمینه ی تاثیر گذاری در این افراد فراهم تر می گردد.[4]
همچنین بیان معارف و جایگاه عترت (علیهم السلام) بدون تعرض به معتقداتشان، این افراد را با معارف غنی شیعی بیشتر آشنا ساخته و در نتیجه زمینه ی تأمّل در اعتقادات خویش را بیشتر فراهم می سازد. و در مرحله ی بعد بیان وقایع و حقایق اعتقادی و تاریخی مورد قبول خصم(خصوصا بیان واقع صدر اسلام) می تواند آخرین مرحله از تاثیر گذاری در مخاطب را فراهم سازد.
پی نوشت:
[1] . الصدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج1، ص307.
[2] . الکلینی، الکافی، ج2، ص78.
[3] . همان، ج2، ص636.
[4] . در صورت تحقق چنین امری حتی در صورت عدم تغییر اعتقادات مذهبی؛ نتیجه ای که حاصل می گردد وجود خاطره های شیرین از مصاحبت و همراه بودن با دوستان شیعی خواهد بود؛ لذا این افراد همواره نسبت به شیعه دیدگاه مثبت و نه منفی ای پیدا می نمایند.