سوال: روایتی که می فرماید« امیرالمومنین (علیه السلام) به زن های جوان سلام نمی کرد» در چه منبعی ذکر شده و تحلیل آن چیست؟
پاسخ:
روایت فوق در کتاب کافی با سند زیر آمده است:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسى، عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ، وَ يَرْدُدْنَ عَلَيْهِ السَّلَامَ، وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ يُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ، وَ كَانَ يَكْرَهُ أَنْ يُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ، وَ يَقُولُ: أَتَخَوَّفُ أَنْ يُعْجِبَنِي صَوْتُهَا ، فَيَدْخُلَ عَلَيَّ أَكْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ»[1]
از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است که فرمودند: پيامبر خدا، به زنها سلام مى كرد و آنها پاسخ سلام ايشان را مى دادند. امير مؤمنان نيز به زنها سلام مى كرد؛ امّا از سلام كردن به زنانِ جوان، كراهت داشت و مى فرمود: «مى ترسم از صدايشان خوشَم بيايد و در نتيجه، چيزى به دلم در آيد كه به ثوابش نيرزد».
تحلیل روایت:
اولا: روایت فوق معتبر بوده و از جهت سندی و مضمونی مشکل یا ابهام خاصی در آن مشاهده نمی شود.
ثانیا: اصل سلام بر زنان و پاسخ دادن به سلام آنان در روایت فوق نهی نشده بلکه با استناد به عمل پیامبر گرامی اسلام تایید شده است.
ثالثا: سلام امیرالمومنین (علیه السلام) بر زنان مورد تایید روایت فوق بوده و صرفا سلام بر زنان جوان مورد احتیاط بیشتری از ناحیه امیرمومنان ( علیه السلام) قرار گرفته است. لذا انچه در در روایت آمده است نهی کردن از سلام بر زنان جوان نیست بلکه صرفا مراعات جانب احتیاط و حکایتی است از حیاء علوی در مواجهه با زنان نامحرم به ویژه زنان جوان.
رابعا: معصومان اعم از انبیاء و امامان ضمن دارا بودن درجات بالای کمال انسانی هیچگاه بعد جسمانی خود را نفی ننموده و بشر بودن خود را انکار نکرده اند. از این رو به نیازهای جسمانی خود مانند سایر مردم پرداخته و مانند مردمان زندگی می کردند. هر چند به عنوان پیامبر و امام جامعه، جهت رهبری بشر به سر منزل مقصود دشواری ها و سختی ها را تحمل نموده و از بعد جسمانی کاسته و بر بعد روحانی خود می افزوده اند تا بتوانند در هدایت بشر گام موثر تری برداند. از این رو آنان همواره از خطرات و وساوس شیطانی و نفس اماره به خدا پناه می بردند و خود را در حفاظ الهی محافظت می کردند. لذا یوسف صدیق در قران کریم در مقابل نفس اماره و فشارهای آن، نفس خود ر ا تبرئه نمی کند و رحم الهی را مددکار می داند و از خدا برای حفاظت از خطرات احتمالی استمداد می جوید[2] و سایر انبیاء و ائمه نیز در سخنان خود به نحوی از حمایت الهی خود را مستفیض می سازند. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که معصومان مانند سایر انسان ها از روی اختیار و اراده گناهان را ترک می کنند نه از روی اجبار و اکراه.
با توجه به مقدمه فوق درباره ناخوش داشتن سلام علی (علیه السلام) بر زن جوان باید گفت اولا نباید فراموش کنیم که امام معصوم نیز مانند انسانهای عادی انسان است و دو جنبه جسمانی و روحانی در او وجود دارد و تعالی بعد روحانی آنان به معنای نفی بعد جسمانی آنان نمی باشد. ثانیا: امیر مومنان(علیه السلام) به نکته ظریفی توجه می دهند و آن مراعات کردن جانب احتیاط در مواجهه با نامحرمان است که انسانها با توجه به خطرات این مواجهه و آسیب های فراوان آن باید عنایت بیشتری در ارتباط با نامحرمان داشته باشند. ثالثا: عملکرد علوی کنایه از اوج حیاء و نجابت ایشان است که راضی نمی شود به زن جوان حتی در سلام کردن ارتباط برقرار کند. و این درس بزرگی است برای کسانی که طالب هدایت و رشد و سعادتند. از این رو بیش از آنکه علی (علیه السلام) نیازمند چنین مراعاتی باشد انسانهای عادی هستند که با شنیدن چنین بیانی متذکر می شوند و هدف بیان علوی را که درمان دردهای روحی آنان است به خوبی درک می کنند.
حاصل اینکه لرزش دل و جذبه گناه و فشار نفس بر انجام آن اختصاص به انسانهای غیر معصوم ندارد و این مطلب از جایگاه عصمت چیزی نمی کاهد بلکه بر این جایگاه منیع و رفیع مرتبت می دهد چرا که ترک گناه هنگامی کمال برای انسان است که اختیارا از آن اجتناب نماید و در برابر فشارهای چند جانبه مقاومت نشان دهد و این مهم درباره معصومان نیز جریان دارد.
کلید واژه ها: سلام کردن، زن جوان، علی ع، حیاء، عفت، نجابت
[1] . كافي( ط- دار الحديث)، كلينى، محمد بن يعقوب(1429ق) محقق / مصحح: دارالحديث ناشر: دار الحديث مكان چاپ: قم، چاپ: اول، ج4 ؛ ص708.
[2] . و من نفس خود را تبرئه نمىكنم، چرا كه نفس قطعاً به بدى امر مىكند، مگر كسى را كه خدا رحم كند(یوسف/53)
http://www.askdin.com/showthread.php?t=61721&p=965533&viewfull=1#post965533