اقبال و ادبار قلب چیست؟

پرسش:

گاهی مواقع نسبت به امور معنوی رغبت کمتری پیدا می کنیم و گاهی هم برعکس بیش از سایر اوقات به امور معنوی تمایل پیدا میکنیم. ریشه این رخوت در امور معنوی یا اشتیاق به آنها چیست؟

پاسخ:

تقريبا در همه‌ي لغتنامه‌هاي معتبر، واژه‌ي «قلب» به معناي «دگرگوني» است. علاوه برآن، نقطه‌ كانوني و مركزي هر چيزي را نيز قلب آن چيز مي‌گويند زيرا دگرگوني هر انسان يا هر پديده‌اي را از همان نقطه‌ي كانوني مي‌دانند.
قلب به عنوان يكي از مراتب وجود آدمي همواره با دگرگوني و قبض و بسط همراه است و از فراز و نشيب جدايي ندارد. لذا هر امري كه خارج از اعتدال بوده و به دو طرف افراط و تفريط نزديك باشد باعث اضطراب و دگرگوني قلب مي شود يعني هر گناه و فعل زشت و حرامي ذانا اين قابليت را دارد كه انسان را به قبض بيندازد و او را در هم و غمگين نمايد كه انسان در چنین حالتی باید توبه و استغفار را کلید بیماری و رهایی از قبض قرار دهد تا به حالت عادی بازگردند و در طرف مقابل نيز دوری و پرهیز از زشتی ها و وارد شدن در جرگه اهل تقوا و متقین نيز موجب می شود تا انسان به بسط افتاده قلبش شاد و مطمان گردد كه در اين صورت لازم است انسان شكر خداي به جا آورد.
البته برخی از قبضها نيز امری بیرون از دایره اختیار آدمی است و انسان به سبب حضور در عالم ماده گرفتار برخی از محدودیت های قبضی است که باید با بهره مندی از فضل الهی از آن برهد؛ زیرا جهان ماده اقتضائات خاص خود را دارد و تنها کسانی که با توکل، به توفیق دست می یابند و از فضل و عنایت خاص خداوندی بهره مند می شوند، می توانند از این حالت قبض بیرون آیند. از این رو از جمله دعاهای حضرت موسی(ع) برای ماموریت و رسالت، درخواست شرح صدر بوده است. در سوره انشراح نیز خداوند به پیامبر(ص) از عنایت و فضل خاص خویش سخن می گوید که عبارت از شرح صدر آن حضرت می باشد.

 

http://www.askdin.com/thread20873.html

 

دیدگاه جدیدی بگذارید