جریان اصلاح طلب چه چیزی را می خواهد اصلاح کنند؟

مقام معظم رهبری دیدبان و نگهبان این نظام اسلامی از خطر انحراف و خروج از ریل ارزشهای انقلابی وغلتیدن در دامن جریان غرب گرا است. ایشان در تبیین اصلاحات حقیقی ومد نظر اسلامی شاخص هایی مطرح کرده اند که در اصل جرین اصلاح طلب موجود هم باید طبق این ارزشها عمل می کرد.

برخي از مهم ترين شاخصه ها و الزامات اصلاحات حقيقي از ديدگاه رهبری؛
1- ارزش محوري و رعايت ارزشها و اصول اسلام و انقلاب ؛ اگر كساني بيايند با عدم اعتقاد به اساس ارزشها ، دم از تحول بزنند ، معلوم است كه تحول مورد نظر آنها ، يعني تحول نظام اسلامي به نظام غير اسلامي ، تحول مورد نظر آنها يعني حذف نام اسلام ، حذف حقيقت اسلام ... اين همان اصلاحات آمريكايي است .»[1]
2- تعريف دقيق اصلاحات ؛ «اصلاحات بايد تعريف بشود بايد تعريف مشخصي از اصلاحات به وجود بيايد تا ترسيم آن چهره و وضعيتي كه ما در نهايت جاده اصلاحات مي خواهيم به آن برسيم ، براي همه آسان بشود .»[2]
3- سامان مندي اصلاحات ؛« اصلاحات بايد از يك مركز مقتدر و خويشتندار هدايت بشود تا دچار بي رويگي نشود ... بايد مركزي هوشيار ، مقتدر و خويشتندار وجود داشته باشد كه نگذارد به آن حركتي كه مي خواهد انجام بگيرد ، شتاب بيش از حد مفيد داده بشود . كار با ميزان و به طور صحيح انجام بگيرد .»[3]
4- قانونمندي ؛ « ساختار قانون اساسي بايستي به طور كامل در اصلاحات حفظ بشود.»[4]
5- جامعيت ؛ «اصلاحات بايد در همه مناطق مربوط به زندگي جامعه صورت بگيرد»[5]

6- تحمل و پرهيز از خشونت ؛« البته اختلاف به وجود مي آيد اما اين اختلاف مهم نيست . ممكن است آن كساني كه به ارزشها بيشتر توجه دارند ، به آن كساني كه به تحول بيشتر توجه دارند ، بتازند كه شما به ارزشها بي اعتنايي و بي احترامي مي كنيد . يا كساني كه به تحول اهميت بيشتري مي دهند به كساني كه به تحول كمتر توجه مي كنند ، بگويند شما به پيشرفت و ترقي و به جلو رفتن اعتنايي نداريد ... بايد همديگر را تحمل و قبول كنند ... دعوا نبايد باشد »[6]

اما علی رغم این توصیه ها و تاکیدات رهبری اصلاح طلب ها در چارچوب این شاخص ها عمل نکردند چون آبشخور این جریان اسلامی نبود بلکه حرکتی بر اساس متد و ارزشهای غربی بود.
شروع پایه فکری اصلاح طلب ها از کیهان فرهنگی در دوران ریاست آقای خاتمی بر موسسه کیهان می باشد. وبصورت گسترده تر در حلقه کیان با محوریت آراء دکتر سروش است. دکتر سروشی که اصلا به حکومت دینی اعتقادی ندارد وقائل به سکولار است. چیزی که در مرحله بعد ودر نهاد تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری دولت سازندگی و تحت لوای آقای خوئینی ها آقای حجاریان و بهزاد نبوی بحث پروژه توسعه سیاسی طبق نظریه آقای حسین بشریه استادشان را پیگیری می کنند که تعریف ایشان از توسعه سیاسی« دموکرازیسیون و مراد از آنهم سکولارزیسیون می باشد» یعنی ابتدا دموکراسی وبعد سکولاریسم (جدایی دین از سیاست)، چیزی که بعد از دولت اصلاحات در وزارت کشور وبا مدیریت آقای مصطفی تاجزاده مراحل اجرایی آن با حضور خود دکتر بشریه ادامه پیدا می کند.

دولت اصلاحات طبق مبانی ومراجع فکری خود هیچ اعتقادی به حکومت دینی ندارد وآنها دنبال حکومت سکولار هستند.
برای اطلاعات دقیق تر ومفصل حتما لینک های زیر را همه مطالعه کنید.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD...8C%D8%A7%D9%86
http://www.rajanews.com/news/61551
https://www.mashreghnews.ir/news/198074/
http://www.rajanews.com/news/61551




 


[1] . چشمه هميشه جاري ، دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي ناجا ، بيانات مقام معظم رهبري ، 23/2/79، ص 23.
[2] . روزنامه كيهان ، 29/1/79
[3] . منشور اصلاحات ، رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع كارگزاران نظام 19/4/79، سازمان تبليغات اسلامي ، 1379، ص 57-58
[4] . چشمه هميشه جاري ، پيشين ، ص 14.
[5] . چشمه هميشه جاري ، پيشين ، ص 42.
[6] . چشمه هميشه جاري ، پيشين ، ص 41.

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=59704&p=950173&viewfull=1#post950173