اختلاف حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) و امام علی ( علیه السلام )

پرسش:
یکی از اهل سنت از من پرسید: طبق روایت شیعیان، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پس از بازگشت از مسجد و ایراد خطبه در آنجا به امام علی علیه‌السلام عتاب نمودند که شما مانند جنین در خانه نشسته‌ای و آن‌ها حق من و تو را غصب کردند. مگر شما معتقد نیستید که فاطمه زهرا معصوم است، آیا یک معصوم با معصوم دیگر دعوا می‌کند؟
 
 
پاسخ:
مطابق تعالیم اسلامی، اهل‌بیت علیهم‌السلام نوری واحد هستند که کلامشان موجب رشد و تعالی افراد است. ایشان به جهت عصمت و پاکی روح و بدن، از هرگونه خطا و اشتباه در امان هستند؛ بنابراین هیچ‌وقت، کلام دو معصوم با یکدیگر اختلاف پیدا نمی‌کند؛ البته ممکن است اختلاف ظاهری از کلام معصومان علیهم‌السلام برداشت شود که اگر فهم صحیحی از آن‌ها ارائه گردد، آن اختلاف ظاهری نیز حل خواهد شد. در منابع شیعه حدیثی وجود دارد که گویا بین حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام در موضوع غصب خلافت و مصادره فدک اختلافی صورت گرفته است. در ادامه متن این روایت ارائه و توضیحاتی پیرامون آن داده می‌شود.
 
۱-متن روایت
 حدیثی در کتاب «الاحتجاج» با موضوع غصب خلافت و مصادره باغ فدک توسط خلفا وجود دارد. در این روایت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها با غاصبان به بحث پرداخته و از حقوق خود و امامش دفاع نموده است. در بخشی از این روایت آمده است که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پس از برگشتن به خانه، با امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز به صحبت نشسته و در این موضوع مطالبی را بیان فرموده است که در ادامه خلاصه‌ای از ترجمه آن ارائه می‌گردد:
  «پس هنگامی‌که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به خانه بازگشت، خطاب به امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: ای پسر ابوطالب، همچون کودکی که در شکم مادر جمع شده و زانو در بغل گرفته و همانند آدم‌های ظنین و متهم به گوشه‌ای نشسته‌ای؟ تو کسی بودی که بال‌های باز شکاری (شجاعان عرب) را در هم کوبیدی، حال بی‌صلاحان به تو خیانت کرده‌اند؟!... نه پاسخ کوبندهای را میدهی و نه سخن یاوهای را ممنوع میسازی، من نیز دیگر هر چارهای را از کف دادهام، ای‌کاش پیش از این خواری مرده بودم... همانا خدا کمک‌کننده من است، چه مرا وابگذاری و یا حمایت نمایی...»!
 
آنگاه امیرالمؤمنین علیه‌السلام در جواب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: «ای دختر بهترین انبیاء... ای دختر برگزیده عالمیان، غم و اندوه خود فرو نشان و بدان که من هرگز در دینم سستی نکرده و از حد توانم خارج نشدهام... کار را به خدا واگذار!» پس حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آرام گشته و عرض کرد: خدا مرا کافی است و او بهترین وکیل است و دیگر چیزی نگفت.(۱) 
 
۲- اعتبار روایت
این روایت به‌صورت مرسل (بدون اتصال سند به معصوم علیه‌السلام) به این صورت «رَوَی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم‌السلام» نقل شده است. البته این حدیث در کتاب الدرالنظیم با اختلاف متن زیاد و با سند متصل منعکس‌شده است.(۲)  در کتاب مناقب آل ابی‌طالب علیهم‌السلام نیز فقط بخش سخنان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها با امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیان‌شده است.(۳)  اشکال دیگر این روایت ذکر نشدن آن در مصادر معتبر و قدیمی شیعه است. اولین منبعی که به ذکر این سخنان پرداخته، کتاب الاحتجاج در قرن شش هجری است.
 
۳-توضیح روایت
با نادیده گرفتن ضعف سند این حدیث، باید تأکید داشت که اهل‌بیت علیهم‌السلام همگی معصوم هستند و بین آن‌ها اختلاف‌نظر و دعوایی وجود ندارد. بنا بر آیات قرآن کریم، ایشان از هر گناهی مبرا بوده و پاکیزه مطلق هستند:
«إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً؛(۴)  بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل‌بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
 
 بنابراین معصومان علیهم‌السلام از هرگونه اختلافی به دور بوده و چنین مکالمه‌ای بین دو معصوم حتماً دلیلی دارد. یکی از بهترین راه‌ها برای پی بردن به معنای واقعی یک روایت، توجه به فضای صدور آن است. این حدیث در وقتی صادرشده که پیامبر صلی‌الله علیه و آله به‌تازگی رحلت فرموده و جمعی درصدد غصب خلافت از امیرالمؤمنین علیه‌السلام و مصادره فدک از صدیقه طاهره بودند؛ بنابراین باید توجه داشت که فضای صدور این روایت در کشمکش بین غصب ولایت و بیان حقیقت توسط اهل‌بیت علیهم‌السلام است. سخنان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نیز در این خطابه اگرچه خطاب به امام علیه‌السلام است، ولی می‌تواند برای آگاهی دادن به مردم باشد. در ادامه دلایلی که برای این توضیح وجود دارد ارائه می‌شود:
 
۴- دلایل عتاب حضرت زهرا سلام‌الله علیها
۱- در روایاتی بیان‌شده که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به جهت مصالح مسلمین، مأمور به صبر بودند و لذا در مقابل غاصبان به مقابله و جنگ نپرداختند.(۵)  اما با جست‌وجو در منابع، هیچ روایتی یافت نشد که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نیز چنین مأموریتی داشته‌اند؛ بنابراین دفاع از حریم ولایت بر عهده ایشان بود و آن حضرت ابتدا در بحث و استدلال با متخاصمان به این دفاع مقدس پرداخته و سپس با ابراز چنین کلماتی در حضور امیرالمؤمنین علیه‌السلام، مظلومیت حضرت امیر علیه‌السلام را بیان نمودند.
 
 در قرآن مجید نمونه‌ای مشابه با این قضیه وجود دارد. در قضیه گوساله پرست شدن بنی‌اسرائیل بعد از غیبت حضرت موسی علیه‌السلام، ایشان با عتاب با هارون برادر خویش برخورد کردند. این در حالی بود که گوساله پرست شدن بنی‌اسرائیل تقصیر هارون نبوده است.(۶)  چنین برخوردی از حضرت موسی علیه‌السلام برای نشان دادن اهمیت موضوع، اشتباه مردم و همچنین بی‌تقصیری هارون بوده است.
در روایت مورد بحث نیز با این سخنان حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها و جواب امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر همگان ثابت می‌شود حضرت امیر علیه‌السلام در این قضیه سهل‌انگاری نفرموده و مظلوم واقع شده است. این مفهوم را می‌توان از این سخن حضرت «بدان که من هرگز در دینم سستی نکرده و از حد توانم خارج نشدهام.» برداشت نمود.
 
۲- خارج شدن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از منزل و سخنرانی ایشان در مسجد قطعاً با اجازه همسرش امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوده است. پس می‌توان گفت که سخنان حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها با هماهنگی حضرت امیر علیه¬السلام بوده و نه‌تنها هیچ دعوایی بین ایشان وجود نداشته، بلکه در راستای آگاهی همگان به بیان مظلومیت همسر خویش بوده است.
 
نتیجه:
با توجه به آموزه‌های اسلامی، اهل‌بیت علیهم‌السلام مصون از هر اشتباه و خطایی هستند؛ بنابراین چنانچه در دو سخن از معصومان اختلافی وجود داشته باشد باید با قرائن و شواهد به دنبال رفع این اختلاف بود. در روایت مورد بحث نیز مشخص شد که سخنان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در جهت اطلاع عمومی و نشان‌دهنده مظلومیت اهل‌بیت علیهم‌السلام است. این توضیح را می‌توان از آیات قرآنی مشابه، توضیحات حضرت امیر در مورد خانه‌نشین شدن، ادبیات رسمی حضرت زهرا در سخنان خویش و عذرخواهی ایشان برداشت نمود.
کلمات کلیدی: خطبه حضرت زهرا سلام‌الله علیها، مظلومیت اهل بیت، غصب خلافت، سقیفه، فدک.
 
 
 
پانویس:
1)  طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، ج۱، ص۱۰۷.
2)  شامی، یوسف بن حاتم، الدر النظیم فی مناقب الأئمه اللهامیم، ص۴۷۹.
3)  ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم‌السلام، ج۲، ص۲۰۸.
4)  سوره احزاب، آیه ۳۳.
5)  کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیه)، ج۱، ص۲۸۱.
6)  سوره طه، آیه ۹۲.
 
موضوع: