علائم افسردگی وتنبلی

پرسش:
یه جا خونده بودم توی روانشناسی چیزی به اسم تنبلی وجود نداره بلکه اکثرا ناشی از افسردگیه. این مطلب درسته؟ علائم افسردگی چیه؟
چطور تنبلی (یا اگه گفتۀ بالا درست باشه، افسردگی) رو درمان کنیم؟
 
 
پاسخ: "
عوامل استرس‌زا در دانش آموزانی با ضریب هوشی بالا که پردازش ذهنی بیشتری دارند بالاست. همین پردازش ذهنی بالا باعث می‌گردد یک عامل منفی (مثل یک ناکامی کوچک یا بزرگ) یا استرس‌زا در دام پردازش ذهنی قدرتمند و پرحجم آنان گیر بیفتد و چندین برابر یک فرد با ضریب هوشی معمولی پردازش گردد. این امر باعث استرس و خلق منفی بسیار زیاد آنان می‌گردد؛ هرچند آن عامل استرس‌زا یا ناکام کننده بسیار پیش پا افتاده باشد.
 
باید توجه داشت شاید مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین عوامل استرس‌زا در نوجوان (چه سمپادی چه غیر آن) کمال‌گرایی و بی‌نقص گرایی آن‌ها است. به‌ویژه در مدارس سمپاد نوجوانان با معضلی به نام کمال‌گرایی (همان سرطان بی‌نقص گرایی) دست و پنجه نرم می‌کنند. این دانش آموزان به‌اشتباه سرطان کمال‌گرایی را به‌مثابه یک امر مثبت یا قابل دفاع ارزیابی می‌کنند، لذا تحت تأثیر کمال‌گرایی (که یکی از ویژگی افراد وسواسی یا افراد مبتلابه اختلال شخصیت وسواسی یا افسردگی است) می‌کوشند همیشه در همه یا برخی عرصه‌های زندگی بی‌نقص باشند. عدم تعادل و توازن بین منابع درونی (هوش، سلامت روانی و...) نوجوان با تقاضای محیط درون یا بیرون (خواسته‌های فرد از خودش یا خواسته‌های دیگران ازجمله والدین یا مدرسه از او) باعث می‌گردد نوجوان فشار و استرس بسیار زیادی را تحمل کند و لذا زیر بار کمرشکن استرس و فشار ناشی از روحیات کمال گرایانه‌اش اعصابش به هم می‌ریزد و خُلقش پایین می‌آید. لذا بسیار برانگیخته و گُرگرفته و پرتنش و تحریک‌پذیر می‌گردد و با کوچک‌ترین راه‌انداز یا ماشه چکانی برمی‌آشوبد و هیجان منفی و آشفتگی روانی‌اش شدت می‌یابد. ناقص گرایی و مبارزه با هرگونه کمال‌گرایی آسیب‌زا تنها چاره کار است. ناقص گرایی به معنای عدم پیشرفت نیست، بلکه تنظیم و توازن بخشی منابع درونی نوجوان با تقاضای‌های محیط است. حفظ و تأمین سلامت روانی هر نوجوانی قطعاً از هرگونه پیشرفت تحصیلی آسیب‌زا و مخل سلامت روان بهتر و ارزشمندتر است.
 
پس تا اینجا روشن شد کمال‌گرایی (perfectionism) یکی از علل اصلی بروز روحیات افسرده وار (نه لزوماً افسردگی) یا خلق منفی در دانش آموزان سمپادی می‌باشد. جالب اینجاست که اهمال‌کاری»(Procrastination) یا «تعلل ورزی» (به تعبیر شما تنبلی) آن روی سکه کمال‌گرایی است؛ یعنی بسیاری از کمال‌گرایان در برهه‌هایی از زندگی ناخواسته در قطب منفی کمال‌گرایی (اهمال‌کاری) در می‌غلتند و همه یا بخشی از امور مهم زندگی را پشت گوش می‌اندازند.
 
کتاب کار «راهنمای غلبه بر اهمال‌کاری، نگرانی و کمال‌گرایی با رویکرد درمان تلفیقی ذهن آگاهی- شناختی رفتاری»، نوشته پاملا س. ویه گارتز، کوین ل. گورکی، ترجمه بنفشه فرزین راد، فرزاد داودی، انتشارات ارجمند یکی از بهترین کتاب‌ها در زمینه درمان اهمال‌کاری است. خرید (سفارش اینترنتی) و مطالعه این کتاب بسیار قابل توصیه است.
بخش دوم سؤال بسیار کلی و فاقد برخی جزییات مهم است. تشخیص دقیق افسردگی در یک فرد (ازجمله شما دانش‌آموز گرامی) امری کاملاً تخصصی است و معمولاً این امر توسط روان‌پزشک (متخصص اعصاب و روان) یا روانشناس بالینی صورت می‌پذیرد.
 
به‌عنوان مثال برای تشخیص افسردگی در یک فرد باید تعدادی علائم (در طول مدت حداقل ۲ هفته نه کمتر) ذیل وجود داشته باشد. همچنین اختلال و افت چشمگیر عملکرد فرد در امور تحصیلی، شغلی، اجتماعی و... از دیگر ملاک‌های ضروری برای تشخیص افسردگی است.
 
برخی از این علایم و نشانه‌ها عبارت‌اند از:
* خُلق افسرده در بخش عمده روز، تقریباً هرروز، به صورتی که توسط گزارش ذهنی (مثلاً احساس می‌کند غمگین، پوچ یا ناامید است) یا مشاهده دیگران (مثلاً غمگین به نظر می‌رسد) به آن اشاره شود. در نوجوانان می‌تواند خُلق تحریک‌پذیر باشد.
* کاهش محسوس علاقه یا لذت در تمام، یا تقریباً تمام فعالیت در بخش عمده روز یا تقریباً هرروز.
* کاهش وزن قابل‌ملاحظه به هنگامی‌که رژیم گرفته نشده است یا افزایش وزن (مثلاً تغییر بیشتر از ۵ درصد وزن بدن در ماه) یا کاهش یا افزایش اشتها تقریباً هرروز.
* بی‌خوابی یا پرخوابی تقریباً هرروز.
* خستگی یا فقدان انرژی تقریباً هرروز.
* احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه بیش‌ازحد یا نامناسب تقریباً هرروز (نه‌فقط سرزنش کردن خود یا احساس گناه در مورد مریض بودن)
*کاهش توانایی فکر یا تمرکز کردن، یا دودلی، تقریباً هرروز (خواه به‌وسیله گزارش ذهنی یا مشاهده دیگران)
 
خلق منفی با اختلال افسردگی متفاوت است و نمی‌توان این دو را یکسان دانست. خلق منفی یکی از امور نسبتاً رایج میان دانش آموزان به‌ویژه دانش آموزان در سنین بلوغ است.
 
خلق منفی و احساس غمگینی معمولاً زمانی رخ می‌دهد که شرایط زمانه بر وفق مراد ما نیست و به خاطر برخی ناکامی‌ها و فقدان‌ها، ناامید و سرخورده می‌شویم. این تغییرات و نوسانات خلقی معمولاً به‌صورت طبیعی در ما انسان‌ها صورت می‌پذیرد و تا زمانی که گذرا و موقتی باشد و به کاهش چشم‌گیر و مستمر عملکرد در ما نینجامد مشکل خاصی تلقی نمی‌شود.
 
همان‌طور که می‌دانید یکی از مهارت‌های زندگی، مهارت مقابله با خلق منفی است. در کنار توصیه به شرکت در کارگاه مهارت مقابله با خلق منفی که معمولاً در مدارس برگزار می‌شود به نکات ذیل توجه فرمایید:
انجام منظم فعالیت‌های ورزشی
انتخاب رژیم غذایی متناسب با فیزیولوژی دختران در این برهه سنی (به متخصص تغذیه مراجعه شود).
مصرف داروهای گیاهی (به متخصص طب گیاهی مراجعه شود).
بازسازی افکار و باورهای افسرده ساز و افسرده وار (در کارگاه مهارت مقابله با خلق منفی مطرح می‌شود).
توسعه در روابط با همسالان سالم
حذف و تعدیل ملاک‌های کمال گرایانه (کمال‌گرای منفی یکی از ویژگی‌های رایج در میان نوجوانان باهوش و تیزهوش است).
انجام فعالیت‌های روزمره (به هر قیمتی) فارغ از لذت‌بخش بودن یا نبودن آن‌ها ایجاد و ارتقاء یک سامانه باوری منسجم معنوی و مذهبی برای معنا دهی به مشکلات و ناکامی‌های زندگی