نظر امام باقر(ع) در مورد شوخی با نامحرم

سوال: این سخن که ابوبصیر راوی مشهور که نابینا بوده، به هنگام تعلیم قران با زنی شوخی کرده و امام باقر(علیه السلام) او را به خاطر این کار توبیخ نموده است صحت دارد؟

پاسخ:

دو روایت با یک مضمون و تفاوت اندک در منابع روایی درباره نهی امام باقر(علیه السلام) از شوخی با نامحرم در ارتباط با مزاح ابوبصیر با یک زن به هنگام تعلیم قران وارد شده است.

1) عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَةً كُنْتُ أُعَلِّمُهَا الْقُرْآنَ فَمَازَحْتُهَا بِشَيْ‏ءٍ فَقَدِمْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لِي أَيَّ شَيْ‏ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ (فَغَطَّيْتُ وَجْهِي) فَقَالَ لَا تَعُودَنَّ إِلَيْهَا.[1]

ابو بصير مى‏گويد: به زنى قرآن مى ‏آموختم. روزى با وى شوخى كردم. وقتى خدمت امام باقر (عليه السلام) رسيدم، گفتند چه چیزی به آن زن گفتی،(روی خود را پوشاندم) و فرمودند: «ديگر اين كار را تكرار نكن»

2) عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَةً الْقُرْآنَ بِالْكُوفَةِ فَمَازَحْتُهَا بِشَيْ‏ءٍ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع عَاتَبَنِي وَ قَالَ مَنِ ارْتَكَبَ الذَّنْبَ فِي الْخَلَاءِ لَمْ يَعْبَأِ اللَّهُ بِهِ أَيَّ شَيْ‏ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ فَغَطَّيْتُ وَجْهِي حَيَاءً وَ تُبْتُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُدْ.[2]

ابو بصير مى‏گويد: در كوفه به زنى قرآن مى‏ آموختم.روزى با وى شوخى كردم. وقتى خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم، مرا سرزنش كردند و گفتند کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خدا به او اعتنا نمی کند، چه چیزی به آن زن گفتی، من روی خود را از خجالت پوشاندم و توبه کردم. امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «ديگر اين كار را تكرار نكن»

تحلیل مطلب:

در كتب رجال، عنوان «أبو بصير» براى چهار نفر آمده كه دو نفر آنها از همه معروف‏تر اند:

«ابو بصير يحيى بن قاسم مكفوف» و «ابو بصير ليث بن يحيى بخترى مرادي»، كه هر دو از اصحاب امام باقر (عليه السلام) و امام صادق (عليه السلام) هستند و از بزرگان، به شمار مى‏روند. در مورد اين كه «ابو بصير» به طور مطلق، بر كدام يك از اين دو، دلالت دارد، سخن بسيار گفته‏ اند و بعضى گفته‏ اند كه بحث در اين باره ثمره ‏اى ندارد؛ چون هر دو ثقه و وجيه اند. در مورد «يحيى بن قاسم» تصريح شده است كه: «وُلد مكفوفاً (نابينا زاده شد)» و در مورد اين كه «ليث مرادى»، مكفوف (نابينا) باشد، هيچ شاهدى نداريم.[3]

با توجه به مطلب فوق و اختلافی که در مراد از ابی بصیر به هنگام کاربرد مطلق آن وجود دارد نمی توان دقیقا مشخص کرد که فردی که به هنگام تعلیم قران با نامحرم شوخی کرد ابی بصیر نابینا بوده است یا ابی بصیر بینا، هر چند در اصبحاب خاص بودن ابی بصیر تردیدی وجود ندارد چرا که راوی شخصیتی است توثیق شده و قابل اطمینان.

نکته دیگر این است که از آنجا که ارتباط با نامحرم یکی از دام های خطرناک برای انسان در تعاملات اجتماعی است در روایت فوق مورد هشدار قرار گرفته و کمترین شوخی با نامحرم توبیخ شده است. از این رو هر چند اصل شوخی کردن و مزاح نمودن فی نفسه امری پسندیده است اما مرزهایی نیز برای ان تعریف شده است که یکی از ان مرزها و ممنوعیت ها شوخی با نامحرم است هر چند شوخی اندک و مختصر.ضمن اینکه حکم فقهی این مطلب را به طور مفصل باید در کتب فقهی جستجو کرد.

[1] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة (1409 ق.) قم، چاپ: اول، ج‏20 ؛ ص198
[2] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) (1403ق)، چاپ: دوم ؛ ج‏46 ؛ ص247
[3] محمدى رى‏ شهرى، محمد،(1390ش) بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث، 2جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 2، ج‏1 ؛ ص712، پاورقی.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=62131&p=977463&viewfull=1#post977463