آیا ارتباطات گروهی بین دو جنسیت اشکال دارد؟

پرسش:

ضرورت متشکل شدن برای پیشبرد اهداف انقلاب در هر جامعه ای که در آن زیست میکنیم بر کسی پوشیده نیست و طبیعتا دانشگاه هم از آن مستثنی نیست. در تشکلی مثل بسیج دانشجویی و در دانشگاهی که هردو جنس توامان با هم در حال تحصیل هستند به نظر میرسد تفکیک کامل برادران و خواهران و ایجاد دو واحد‌ موازی باعث ایجاد نگاه های تک بعدی و عدم هم افزایی جهت ارائه راه حل های جامع و درخور فضای دانشگاه و بعضا اختلاف های بی مورد و شاید هزینه‌زا برای این دو واحد مجزا شود که در تشکل یکپارچه شاهد آن نیستیم. مشخصا سوال این جاست که *ضرورت* در ارتباط تشکیلاتی دو جنس در یک تشکل یکپارچه چگونه تعریف میشود و آیا این ارتباطات فردی و گروهی بین دو جنس در قالب جلسات و برنامه ریزی های مشترک در جهت تحقق اهدافی که بالاتر ذکر شد با اشکال همراه است؟

 

پاسخ:

ضرورت چیزی است که نه میتوان از آن چشم پوشی کرد و نه میتوان چیزی را جایگزین آن کرد. اما اگر بتوان از اصل آن چشم پوشی نمود و یا از راه دیگری به آن رسید ضرورت محسوب نمی شود. مثلا اصل همکاری و گفتگو با جنس مخالف ممکن است در برخی موارد ضرورت داشته باشد اما نوع خاصی از روش تعامل ضرورت ندارد و میتوان در قالب روش های مختلفی انجام پذیرد. همکاری و هم افزایی میان واحد بسیج خواهران و برادران را شاید نتوان نادیده گرفت اما راه های متنوع و متکثری برای این همکاری وجود دارد که میتوان آنها را جایگزین یکدیگر نمود و کم آسیب ترین را انتخاب نمود. به عنوان مثال ارتباطات و هماهنگی ها از طریق مدیریت مشترک انجام شود و نیازی به ارتباط و تعامل تک تک افراد با یکدیگر ایجاد نشود. برخی جلسات همفکری و مشورت به جای انکه در فضای حقیقی و به صورت رو در رو انجام بگیرد در فضای مجازی و در بستر شبکه های اجتماعی انجام شود. همانطوری که بسیاری از تماس های تلفنی در میان دو همکار نامحرم حتی اگر اصل آن هم ضرورت داشته باشد میتواند در قالب ارسال نامه های اداری انجام شود.

 

ارتباط میان دو نا محرم به دو بخش کلی تقسیم میشود. بخش اول ارتباطاتی است که در حرمت آنها هیچ شک و شرطی وجود ندارد و نفس عمل جدا از نیت و انگیزه اشکال دارد. لمس و خلوت با نامحرم از این سنخ ارتباطات محسوب میشود.

 

بخش دوم ارتباطاتی است که به ظاهر آنها نمیتوان قضاوت دقیقی در مورد آنها داشت. صحبت کردن با نامحرم و همکاری با او از این سنخ به حساب می آید.

 

ضرورت در سنخ اول که باعث حلال شدن آن رفتار میشود به سادگی قابل تعریف نیست و طبیعتا همکاری فرهنگی و .... نمی تواند ضرورت محسوب شود و چنین روابطی را مجاز نماید. البته قطعا منظور نظر شما هم چنین روابطی نیست.

 

اما ضرورت در سنخ دوم به معنای وجود اهداف عقلائی و مشروع از رابطه با نامحرم است که شروع در ارتباط کلامی و کاری با نامحرم را مجاز میکند. اما وجود این اهداف و انگیزه ها در شروع رابطه لزوما به معنای ادامه پیدا کردن آنها نیست. بنابراین باید به حداقل ارتباط اکتفا شود و از جایگزینی اهداف مشروع با انگیزه های شیطانی و لذت جویانه مراقبت و جلوگیری به عمل آید.

http://askdin.com/comment/1035407#comment-1035407