چرا در ماجرای طوفان نوح(ع)به حفظ گیاهان اعتنایی نشده است؟

سوال:
همانگونه که می دانید گیاهان هم موجوداتی زنده هستند و در آب غرق شده و می میرند، پس چرا در ماجرای طوفان حضرت نوح(علیه السلام)، آن حضرت فقط امر شد که از هر حیوانی یک جفت سوار کند، اما به حفظ گیاهان اعتنایی نشده است؟

 


پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
نکته اولی که باید به آن توجه داشت این است که طبق قرائن و شواهد به نظر می رسد طوفان حضرت نوح(علیه السلام)، یک طوفان منطقه ای بوده است، ما به دو قرینه اشاره می کنیم:

الف) قرآن کریم
قرآن کریم در خصوص رسالت حضرت نوح(علیه السلام) می فرماید: «انا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ»؛ ما نوح را به سوى قومش فرستاديم‏(1) روشن است که واژه قوم برای همه مردم به کار نمی رود، یعنی اگر نوح برای تمام جهان آمده بود قرآن نمی فرمود: نوح را به سمت قومش فرستادیم.
وقتی نوح در یک منطقه خاص تبلیغ میکرده و یک پیامبر مهاجر نبوده است، طبیعتا عذاب هم باید در همان جغرافیا بوده باشد، چرا که به سنت قرآن: «ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولا»؛ ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم‏ (2) لذا در سایر مناطق که نوح برای تبلیغ به آنجا نرفته است تا اتمام حجت کند نباید عذابی رخ داده باشد.
حتی اگر معتقد به جهانی بودن رسالت حضرت نوح(علیه السلام) شویم، و تمام انسان ها را مخاطب ایشان بدانیم باز هم لازم نیست طوفان نوح را جهانی بدانیم، چون در زمان نوح، نسل بشر به تازگی شکل گرفته بود، و تمدن آن روز مثل امروز در سرتاسر کره زمین گسترده نبوده است، و در جایی که انسانی نیست چه لزومی دارد سیل به عنوان عذاب الهی بیاید؟

ب) شواهد و قرائن تجربی
قرینه دیگری که این مسئله را تأیید می کند این است که عادتا نمیشود همه حیوانات را در شرایط یکسان جمع آوری و نگهداری کرد، مثلا از خرس قطبی که در دمایی منهای 30 درجه زندگی می کند و گرم شدن زمین یکی از تهدیدات انقراض نسل اوست، تا شیر آفریقایی که گاهی در دمایی بالاتر از 50 درجه سانتیگراد به سر میبرد، نمی توان این دو را در یک شرایط آب و هوایی جمع کرد، مگر آنکه بگوییم از باب اعجاز است، اما تا زمانی که جهانی بودن طوفان نوح اثبات نشود، چنین اعجازی ضرورت نخواهد داشت.


نکته دوم:
از برخی روایات به دست می آید که حضرت نوح(علیه السلام) فقط از آن حیواناتی را سوار کرده است که به دست انسان اهلی شده بودند، در روایت صحیحه ای از امام صادق(سلام الله علیه) اشاره شده است که نوح فقط 8 جفت از حیواناتی که به دست انسان اهلی شده بودند را سوار بر کشتی کرده است:
«حَمَلَ نُوحٌ ع فِي السَّفِينَةِ الْأَزْوَاجَ الثَّمَانِيَةَ الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ‏ وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْن‏»؛ نوح ازواج هشتگانه ای را سوار کشتی نمود که خداوند فرموده است: « از گوسفند و دو جفت و از بز دو جفت و از شتر دو جفت، و از گاو هم دو جفت.(3)

بنابراین این مسئله هم چندان شفاف نیست که گونه های جانوری در خطر انقراض بوده باشند، بلکه هدف از این سوار کردن می تواند حفظ گونه های اهلی باشد که به دست انسان رام شده بودند.

نکته سوم:
روشن است که انقراض گونه ­های حیوانی و گیاهی چندان هم مشابه هم نیست، چرا که یک طوفان ولو مقطعی می تواند منجر به انقراض گونه های جانوری شود، اما همچنان نمونه های گیاهی، و بذرهای گیاهان می توانند برای مدتی در آب بمانند و سپس تکثیر شوند.

جمع بندی و نتیجه گیری
باید توجه کرد که سوال مذکور، در حقیقت یک ابهام در خصوص کیفیت ماجرای حضرت نوح(علیه السلام) است که نمی تواند شبهه ای علیه اصل دین، و اصل این ماجرا تلقی شود، چرا که ده ها احتمال در توجیه این ابهام وجود دارد، که وجود هر کدام از اینها برای رد اشکال کفایت می کند؛ روشن است که ابهام زمانی می تواند قرینه ای بر رد یک مطلب تلقی شود که راهی برای توجیه آن نباشد، بنابراین حتی با وجود چنین ابهاماتی، از انجا که توجیهات متعددی امکان دارد، این ابهامات توان اینکه شبهه ای علیه دین تلقی شوند را ندارند.

نکات فوق چند توجیه در خصوص این مسئله به شمار میروند، و حقیقتا این یک احتمال قابل اعتنا خواهد بود که طوفان حضرت نوح(علیه السلام) یک طوفان منطقه ای بوده، و منطقه ای بودن طوفان طبیعتا خطر انقراض گونه های حیوانی و گیاهی را به دنبال نخواهد داشت؛ و حضرت نوح(علیه السلام) هم مأمور به سوار کردن تمام حیوانات نبوده، یعنی اینطور نبوده است که خطر انقراض حیوانات در میان باشد تا سوال از همین خطر در خصوص گیاهان نیز به میان آید؛ علاوه بر اینکه در خصوص انقراض به وسیله سیل، گیاهان از حیوانات در برابر آب مقاوم تر هستند.


پی نوشت ها:
1. اعراف:59/7.
2. اسراء: 15/17.
3. ر.ک: کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج8، ص283و284

http://www.askdin.com/showthread.php?t=28492&p=1006807&viewfull=1#post10...