چرا اینقدر بین مردم ما شکاف و تفرقه ایجاد شده است؟


پرسش:
چرا اینقدر بین مردم ما شکاف و تفرقه ایجاد شده است؟ مثلا چه توهین هایی که در اینستاگرام به سردار سلیمانی نمی­کنند. چرا توانایی مدیریت اندیشه های اجتماعی را نداریم؟ یعنی مسئولین صداوسیما و متولیان فرهنگ توان این را ندارند تا به مردم القا کنند پشت به پشت هم باشند؟ اگر نمی شود پس چرا دشمن دارد این کار را میکند؟
من اگر امکاناتش را داشتم میتوانستم ده ها کلیپ 5 دقیقه ای بسازم که نشان دهد در این شرایط مردم باید چطور مراقب هم باشند و به هم کمک کنند، آیا مسئولین از انجام آن عاجزند؟


پاسخ:
معضلی که می فرمایید مسئله ای بزرگی است، و البته مسئله ای نیست که فقط با تبلیغات رسانه ای صدا و سیما و تدابیر مسئولین و ساختن چندتا کلیپ حل شود، مثلا در بحث حمایت از کالای ایرانی انصافا خیلی خوب کار شد، هم کلیپ های تأثیرگذاری ساخته شد، و هم به لحاظ کمّی و هم به لحاظ کیفی به صورت گسترده منتشر شد، اما باز نتیجه 100% نگرفته ایم، چون هم عوامل دیگری در کار است، و هم موانعی در میان است.
آنچه که بنده می توانم عرض کنم در قالب دو نکته بیان میشود:

نکته اول:
کار فرهنگی مردمی بسیار کارآمدتر از کارهای فرهنگی دولتی است، چون کار فرهنگی باید جهادی باشد، کار فرهنگی که برای حقوق سر برج یا مانند آن باشد ثمره ای ندارد، به همین خاطر بخش های فرهنگی حکومتی ضعیف عمل می کنند، و در مقابل، نهادهای فرهنگی خود جوش مردمی بسیار کارآمدتر جلوه میکنند. الان شما بگویید برای فرهنگ سازی ده تا کلیپ می خواهیم، هم به گروه های فرهنگی جهادی سفارش بدهید، و هم به نهادهای فرهنگی دولتی، و بعد کیفیت کار این کلیپ ها را مقایسه کنید متوجه تفاوت کیفیت خواهید شد.

کار فرهنگی نباید صرفا شغل باشد، بلکه باید عشق باشد، مثلا من اگر دنبال استخدام باشم و از طرف دولت به عنوان معلم دینی یا پرورشی یک مدرسه استخدام شوم سعی می کنم کتابی که تصویب شده را درس بدهم و یک کارهای فرهنگی هم انجام دهم که مسئولیتم را از من نگیرند! طبیعتا این گونه کارهای فرهنگی جواب نمی دهد!
این را مقایسه کنید با کسی که دارد از جیبش خرج می کند تا کار فرهنگی کند، آن موقع تفاوت را حس خواهید کرد، با دلسوزی تمام کار می کند.

برای همین مقام معظم رهبری هم همواره بر نهادهای فرهنگی خود جوش تأکید می کنند:
«این مجموعه‌های خودجوش مردمی که کار فرهنگی میکنند -که الان در سرتاسر کشور هزاران مجموعه‌ی خودجوش مردمی هست که دارند خودشان کار میکنند، خودشان فکر میکنند، خودشان تلاش میکنند و کار فرهنگی میکنند- روزبه‌روز باید توسعه پیدا کنند؛ دستگاه‌های دولتی باید به اینها کمک کنند»(1)

یا می فرمایند:
«من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با اراده‌ی خودشان، با انگیزه‌ی خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند به‌طور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند».(2)

بنابراین همه ما به اندازه خودمان باید تلاش کنیم، اینکه شما چنین دغدغه ی دارید خیلی خوب است، و من و شما و سایرین هم باید آن را پی بگیریم، و هم دیگران را تشویق به این امر کنیم، کلیپ هایی که می فرمایید را در حدی که وقتتان اجازه می دهد بسازید و پخش کنید، اینها از بزرگترین کارهاست در نگاه خدا؛ البته همین که چنین دغدغه ای دارید خودش در نگاه خداوند خیلی ارزشمند است.


نکته دوم:
نکته مهم دیگر این است که بر خلاف ژاپن و کره و عمده کشورهای دیگر، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم دین و اخلاق و فرهنگ و سیاستمان به هم گره خورده است، به همین خاطر دشمنان سیاسی ما دشمن فرهنگ ما نیز محسوب میشوند؛ چون سیاست ما ریشه در فرهنگ و باورهای مردم دارد.
من چندتا مثال بزنم که مسئله روشن تر شود:

اول:
به تناسب اینکه جامعه ما دینی است عمده متولیان فرهنگی ما عالمان دینی هستند، حالا اعم از روحانیون، معلمان دینی، و...؛ طبیعتا وقتی به خاطر منافع سیاسی این قشر تخریب شوند جامعه به لحاظ فرهنگی زمین خواهد خورد.
فرض کنید من که میخواهم روی منبر از اخلاق و از فرهنگ بگویم به بهانه اینکه آخوندها مملکت را خراب کرده اند بخشی از مخاطبینم را از دست خواهم داد و بخشی از حاضرین هم با نگاه مثبتی به سخنانم گوش نمی دهند در حالی که عمده روحانیون در مسائل حکومتی نقشی ندارند!!!
استاد دورس معارف در دانشگاه همینطور، معلم دینی و پرورشی همینطور، و...
یعنی مهمترین عامل فرهنگ سازی در جامعه به بهانه های سیاسی دارند تخریب میشوند و نقش فرهنگ سازی خود را از دست می دهند.

دوم:
شکاف اجتماعی یکی از مهمترین عوامل برای رسیدن دشمن به اهدافش است. دشمن می داند اگر بخواهد مردم را تحت فشار قرار داده و به خیابان ها بکشاند باید روحیه گذشت را در میان ایشان از بین برده، و نسبت به یکدیگر بدبین کند. باید قشر مذهبی ما از غیر مذهبی ها متنفر، و غیر مذهبی ها از مذهبی ها متنفر باشند. باید هر کسی به هر بهانه ای از دیگری متنفر شود، این را شاید مستقیما تبلیغ نکنند اما از جهت گیری سایت ها و شبکه های مجازی و کلیپ هایی که منتشر میشود به راحتی می توان فهمید.
هر کسی که کار اصلاحی انجام میدهد می گوییم ریاکار است...
مدافعان حرم را محافظان اسد می خوانیم که برای پول رفته اند، در حالی که فلان مسئول آمریکای میگفت اگرچه حضور ما در افغانستان اشتباه بود اما برای کشته شده هایمان احترام قائل هستیم!
دائما مردم را از آینده ناامید کردن و اینکه شما آینده ای نخواهید داشت و روز به روز وضعتان بدتر میشود، خب این یعنی تشویق مردم به احتکار وذخیره ارز و طلا و کار را بدتر کردن!
خب این نوع تفکرات در ایران از کجا می آیند؟!
همین تخریب سردار سلیمانی، فکر می کنید فرهنگی است و از مردم خودمان نشأت می گیرد؟! روشن است که نه، مسئله ای سیاسی است که به خورد مردممان داده شده است! اینقدر یک شخصیت به لحاظ سیاسی تخریب میشود که شخص نمی تواند احساساتش را نسبت به او کنترل کند.

رسانه های دشمن فقط بدی های مردم ما را منعکس می کنند تا ایران را اینگونه نشان داده و مردم را برای رقابت حریص کنند، در چنین شرایطی یکی از کارهای مهم این است که ما خوبی های مردم ایران را نیز بزرگنمایی کنیم، چرا فقط دزدی ها گفته میشود؟ چرا از جان گذشتگی ها، چرا از کارهای خیر خیّرین ، و مانند آن گفته نمیشود؟

شما تا به حال یک بار دیده اید در شبکه های خبری دشمن یک روحانی که یک رفتار مثبت داشته نشان داده شود؟ مثلا اهدا کلیه توسط حجت الاسلام کمیل نظافتی به یک بچه نیازمند را رسانه ای کند؟ اما فقط کافیست یک روحانی پایش بلغزد و اشتباهی مرتکب شود، فردا در قالب کلیپی در تمام شبکه ها منتشر خواهد شد.

سوم:
اختلافات قومی و قبیله ای و مذهبی هم که روشن است یکی از دستاویزهای مهم دشمن برای اختلاف افکنی بین مردم است.
امروز فعالین این عرصه ها به صورت علنی وضمنی اعلام میدارند که بودجه هایشان را از غربی ها می گیرند. برای اینکه شیعه را در برابر سنی قرار دهند؛ برای اینکه افکار استقلال طلبانه کرد وبلوچ و عرب و فارس و لر و ترک را ترویج کرده و اینها را در برابر هم قرار دهند.
من یکی از علل بزرگ این فرهنگ غلط در مردم ما را این میدانم که بیش از حد سیاست زده شده اند، در چنین فضایی طبیعتا فرهنگ سازی های دولتی و رسانه های دولت کمتر جواب میدهد.

از آن طرف همه به جای تلاش برای حل معضلات فرهنگی به خاطر سیاست زدگی وارد فاز سیاست شده اند! مثلا یکی از داوران بین المللی و مطرح فوتبال ایران به جای اینکه از نفوذش برای بالارفتن سطح فرهنگ مردم استفاده کند وارد مباحث حاشیه ای شده و می گوید داوریِ زنان برای مسابقات مردان اسلام را به خطر می اندازد!
جریان سلبریتی که در مباحث دینی و سیاسی یک جریان عوام محسوب میشود به جای استفاده از موقعیتشان و تبلیغ مسائل اجتماعی وارد بازی های سیاسی و دین زدایی شده اند...! دغدغه شان این شده است که سگ نجس نیست وبه جای بچه، سگ نگه دارید...!
از آن طرف نهادهای مهم و تاثیرگذار هم که به بهانه سیاست تخریب شده اند، فرهنگ افتاده است دست کانال های ماهواره، و یک مشت کانال های تلگرامی که معلوم نیست پشت آنها یک نوجوان چند ساله است که هر چه به دستش میرسد منتشر می کند!!

خلاصه در چنین شرایطی باید حتما به کار فرهنگی خود جوش دل بست. کار فرهنگی در عرصه بالا بردن سواد رسانه ای مردم، در عرصه تبلیغات خودجوش فرهنگی و اخلاقی، بیدار کردن مردم و هشدار نسبت به معضلات اجتماعی و مانند آن، و همچنین آگاه کردن مردم از دشمن! اگر دشمن شناسی برای مردم روشن شود شخص به راحتی می فهمد این موج گشترده برای تخریب سردار سلیمانی از کجا نشأت می گیرد، وگرنه اگر شما هم از او دفاع کنید به نادانی متهم می شوید...!


پی نوشت ها:
1. بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۵/۰۱/۰۱.
2. بیانات در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۳/۰۱/۰۱.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63338&p=993848&viewfull=1#post993848