چرا با وجود اوضاع نابسامان اقتصادی داخلی ،به کشورهای دیگر کمک میکنیم؟



پرسش:
آیا در این شرایط بد اقتصادی فعلی کمک ملت ایران به عرب های عراق و غزه و فلسطین درست است؟ در حالی که خود ملت ایران در بعضی مناطق زیر خط فقر هستند و هیچ رسیدگی از طرف دولت نمیشود آیا این گناه نیست هزینه هایی که میتوانیم با آنها مشکلات مردم را حل کنیم به دیگر کشورها بدهیم؟


پاسخ:
سوال شما ادله و جوانب مختلفی دارد، خواهش می کنم صبورانه تمام نکاتی که در ادامه عرض می شود را خوانده و در کنار یکدیگر ببینید

نکته اول:
اسلام یک دین فرا مرزی است، یعنی تمام مسلمانان را فارغ از مرزهای جغرافیایی شان، یک امت اسلامی و یک پیکر واحد می داند، اگرچه مرزها را در مسائل سیاسی و بین المللی به رسمیت می شناسد اما وقتی پای دین به میان باشد به مانند نخ تسبیح همه اینها را به هم متصل میسازد، و بنابراین هر مسلمانی جدای از سایر امت نبوده و باید نسبت به امور مسلمانان در هر جغرافیایی دل بسوزاند وگرنه مسلمان نیست، همانطور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِم‏‏»؛ کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمامی ندارد مسلمان نیست(1)

همچنین طرح بحث های نژادپرستانه ای چون عرب و عجم حتی در قرون ابتدایی هم زشت و زننده بود، و طرح دوباره ی آن واقعا در خور قرن بیست ویکم نیست! مسلمان باید یاور مسلمان باشد، از هر قوم و نژاد و ملیتی که می خواهد باشد، اگر مسلمان است باید تابع قرآن باشد، مقام معظم رهبری می فرمایند:
«اسلام از مسلمانان خواسته است كه «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»(2) [باشند]؛ مسلمانان باید در مقابل دشمنان دین سرسخت باشند، باید بایستند، باید تحت نفوذ قرار نگیرند؛ «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّار» صریح آیه‌ی قرآن است»(3)

البته اینگونه هم نیست که فقط این پول ها از کشور ما به خارج برود، بلکه گاهی ما از بابت همین دین ورودی داریم، همانطور که بسیاری از اعراب شیعه ای که در کشورهای عربی چون قطر و کویت و مانند آن هستند خمس پولشان را برای مراجع تقلید به ایران و یا عراق می فرستند، در این مسائل اصلا مرزها مهم نیستند.

بنابراین در گام اول نباید به این مسائل به دید سیاسی نگاه کرد، بلکه مسئله اسلام وایمان مطرح است، همانطور که رهبری می فرمایند:
«ما در جمهوری اسلامی مسئله‌ی فلسطین برایمان یك مسئله‌ی تاكتیكی نیست، یك استراتژی سیاسی هم نیست، مسئله‌ی عقیده، دل و مسئله‌ی ایمان است».(4)
و نیز می فرمایند:
«(امروز) امت اسلامی یك جراحت بزرگی را در وجود خود دارد و آن، مسئله‌ی ملت بزرگ فلسطین و سرزمین تاریخی و مقدس فلسطین است».(5)

نکته دوم:
یکی از آموزه های دین که هم در قرآن کریم به آن اشاره شده، و هم روایات از آن سخن گفته اند مسئله تألیف قلوب است، یعنی برای جذب کردن و دلگرمی غیر مسلمانان یا غیر شیعیان یا کسانی که ایمانشان سست است و ممکن است از مسیر حق برگردند برای آنها هزینه کرد یا به آنها پول داد؛ قرآن کریم می فرماید:
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكينِ وَ الْعامِلينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم‏»؛ صدقات، فقط ويژه نيازمندان و تهيدستان است و كارگزاران و آنانكه بايد دل‏هايشان را [براى تمايل به اسلام‏] به دست آورده شود.(6)

پیامبر(صلی الله علیه و آله) هم در جریان پخش غنائم در جنگ حنین به برخی سران عرب که تازه بعد از فتح مکه اسلام آورده بودند سهم بیشتری از غنائم بخشید و این موجب اعتراض انصار شد، و حضرت(صلی الله علیه و آله) علت این کار را امر خداوند بیان کردند تا دل های این تازه مسلمانان با نفوذ به اسلام جذب شود.(7) یعنی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آن کسانی که برای او عزیزتر بودند کمتر غنیمت داد و برای مشرکین تازه مسلمان که هر لحظه امکان داشت از اسلام برگشته و بر علیه پیامبر(صلی الله علیه و آله) توطئه کنند عطای بیشتری بخشید.

بنابراین چنین اعطایی مطابق امر الهی، سیره نبوی، و همچنین مورد تأیید عقل و منطق و تحلیل است؛ و دشمنان اسلام نیز از این روش بهره می برند.
امروز فقط خدا می داند عربستان در منطقه چه پولی خرج می کند تا گرایش های وهابیت در بین امت ها ایجاد کند، اگر ما خارج از ایران را به این ها واگذار کنیم دیری نمی گذرد که دور تا دورمان را وهابیت خواهند کرفت، آیا در این صورت نداشتن هیچ فقیری در درون ایران در برابر دشمنی تمام منطقه با ما آیا گام مثبتی به شمار می رود؟ اما امروزه وهابیت برای گسترش افکارش در منطقه به مشکل برخورده است، در نیجریه، عراق، سوریه، لبنان، بحرین و... با نفوذ شیعیان روبرو شده است، مجبور است در نیجریه بوکوحرام را ایجاد کند تا مانع پیشروی شیعه شود، در عراق و سوریه مجبور است داعش را به وجود آورد و...

نکته سوم:
درست است که درایران فقر و سختی هست و برخی مردم مظلومانه با آن دست به گریبان هستند، اما باید در خصوص این مظلومیت اولویت بندی کرد که چه کسی با ظلم شدیدتری مواجه است و او را در اولویت رفع ظلم قرار داد، این بدیهی عقلی است.
مثلا اگر دو فرزند دارید که یکی گرسنه است اما دیگری دارد در حوض خانه غرق می شود به کدامیک کمک می کنید؟ بحران کشورهایی مثل عراق وسوریه وفلسطین و مانند آن بحران کوچکی نیست، اینکه دغدغه ما نه گرسنگی، بلکه این باشد که صبح آیا زن و بچه ی ما بیدار میشوند یا خیر، این دغدغه کمی نیست، نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.
مردم مظلوم یمن امروز دارند با مرگ دست و پنجه نرم می کنند، مرگ بر اثر گرسنگی، وبا، و موشک!

نکته چهارم:
آنچه که ما امروز در منطقه شاهد آن هستیم مشکلات سوریه و عراق و لبنان نیست، بلکه امروز جنگ و مشکلات به گونه ای متمرکز شده است که در حقیقت تقابل جبهه حق و باطل است. جریان مقاومت امروزه تبدیل شده است به جبهه ای برای تقابل بین حق و باطل

برخی از منابع از کمک های مالی آمریکا به اسرائیل به مقدار 4 برابر بودجه نظامی ایران سخن می گویند و از طرف دیگر حمایت های نظامی و بین المللی جبهه استعمار و عربستان و صهیونیسم در تحقق و پیشروی داعش و سایر گروهک های تروریستی! اینها نشان میدهد همه در یک جبهه هستند. پس هر کسی که در برابر این جبهه باطل بایستد در جبهه حق است و باید او را یاری داد.

بنابراین تمام کشورهایی که امروز مشغول جنگ هستند در حقیقت خط مقدم جنگ ما با دشمن هستند، نباید این جنگ را بی ارتباط با خودمان بدانیم و اجازه بدهیم این خطوط مقدم شکسته شده و جنگ به ما نزدیک شود، همانطور که رهبری می فرمایند:
«ما دولتهای مسلمان، در راه نجات فلسطین باید به کشورهای خط مقدّم، کمکهای جدّیتری می‌کردیم. در گذشته بعضی از دولتهای ما حتّی از پشت هم به جبهه‌ی کشورهای خط مقدّم، خنجر زده‌اند!(8)

و فلسطین که نزدیک ترین نقطه به جبهه دشمن است باید همیشه کانون توجهات باشد، و سرنوشت او سرنوشت سایر کشورهای اسلامی گره خورده است، باز مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند:
«امروز هر حادثه‌ای كه در فلسطین رخ دهد و این قضیه به هرجا منتهی شود، به طور مستقیم به سرنوشت كشورهای اسلامی- چه آن‌هایی كه نزدیكند و چه آن‌هایی كه دورند- مربوط است و بر آن‌ها هم اثر می‌گذارد. امروز ملتهای مسلمان برای فلسطین هر كار بكنند، برای خود و به نفع خود كرده‌اند. وقتی با نقشه‌ی استعمار بریتانی و كمك دنیای استكبار، این قطعه‌ی خونین از پیكره‌ی دنیای اسلام جدا شد، آن روز نظرشان فقط فتح همین قطعه نبود؛ آن روز هم نظر استعمارگران تسلّط بر كلّ منطقه- كه قلب دنیای اسلام است- بود. بنابراین امروز همه‌ی ما وظیفه داریم.(9)

نکته پنجم:
از آنچه که گذشت نکته دیگری روشن میشود و آن اینکه تمام وقایع در کشورهای منطقه به ایران هم مربوط می شود، هیچ کشوری نمی تواند خودش را جدای از منطقه ای که در آن واقع است ببیند؛ اگر ما صبر کنیم تا اطرافمان به دشمن ما تبدیل شوند دیگر نمی توانیم امنیت درونی­مان را تأمین کنیم، ولو آنکه در بهترین شرایط اقتصادی به سر ببریم!

طبیعی است که تأمین بخشی از امنیت یک کشور خارج از مرزهای او تعریف می شود، نمیشود فقط از درون به دنبال تأمین امنیت بود! این خیلی ساده لوحانه است که ما گمان کنیم اگر کاری به همسایگان نداشته باشیم آنها هم کاری با ما نخواهند داشت! این نسخه ای است که غربی ها فقط برای ما می پیچند اما خودشان در عمل هرگز بدان پایبند نیستند چون میدانند نشدنی است!

بنابراین حتی اگر کشوری در نیاز اقتصادی باشد باز هم منطقی است بخشی از اقتصادش را خرج تأمین امنیتش کند، چرا که امنیت مقدم بر اقتصاد است، اگر امنیت رفت، نه تنها اقتصاد، بلکه همه جیز می رود.
این رویکرد هم مختص ایران نیست، هر کشوری اینچنین است، الان آمریکا فقیر ندارد؟ کشورهای اروپایی درگیر مشکلات اقتصادی نیستند؟ اما بودجه های نظامی و غیر نظامی که صرف مدیریت خاورمیانه می کنند که تازه اصلا به منطقه آنها ربطی ندارد بسیار سنگین تر از کل بودجه ی ایران است، چون می دانند برای تأمین منفعشان باید نگاه برون مرزی داشته باشند.
بنابراین در یک کلام این پول هایی که در آن سوی مرزها هزینه میشود در حقیقت خرج تأمین امنیت خود ایران میشود.

نکته ششم:
از همه نکات پیشین که بگذریم حقیقت این است و هر کسی هم می داند که فقر در کشور ما نه از سر کمک به فلسطین و لبنان و سوریه وعراق...، بلکه از سر مسائل دیگر است، ما در کشورمان کمبود معادن و مخازن نداریم که بگوییم چرا با این کمبودها داریم مواد ضروری زندگی را به آنجا می فرستیم، کمبودهای فقر ما نشأت گرفته از بی عدالتی­ها و تبعیض­ها و کم کاری های مسئولین داخلی، و همچنین تحریم ها و شیطنت های خارجی است.

اگر ما ثروت موجود را به عدالت تقسیم کنیم فقیری در ایران نمی ماند، فقر مردم ایران را باید در درون مرزها جست، نه بیرون از مرزها! اگر کسانی که ماهیانه درآمد میلیاردی دارند خمس مالشان را بدهند باور کنید فقیری در ایران نمی ماند! اگر رانت ها و تبعیض ها نبود، و همه مردم به صورت مساوی از امکانات بهره می بردند به گمان شما فقیری در ایران باقی می ماند؟
چقدر هستند که در برابر بی خانگان از چندین خانه برخوردارند و یکی ویلا در شمال و یکی هم در جنوب دارند! چقدر هستن که از داشتن وسیله نقلیه محرومند و در مقابل کسانی که چندین اتومبیل در حیات خانه شان نگه داشته اند؛ چقدر هستند که توان تهیه یک حلقه نامزدی برای شروع زندگی مشترکشان ندارند و از آن طرف کسانی که به خاطر داشتن مقادیر سنگین طلا با بالا رفتن نرخ طلا روز به روز ثروتمندتر می شوند.
باور کنید ما اگر این کمک ها را به سوریه و لبنان و فلسطین نکرده بودیم وضعمان به لحاظ اقتصادی بهتر نشده بود که هیچ، بلکه الان درگیر بحران های امنیتی هم بودیم.

جمع بندی و نتیجه گیری
برای کشف حقیقت در این مسئله باید از خود بپرسیم آیا به خاطر کمک به سایر کشورهاست که برخی از مردم در فشار اقتصادی هستند؟ یا به خاطر سوء مدیریت ها؟ به عبارت دیگر اگر این کمک ها به سایر کشورها نبود الان در ایران این مشکلات اقنصادی و فقر وجود نداشت؟! از آن طرف آیا این کمک ها به سایر کشورها در امنیت همین مردم عزیز ایران نقش داشته است یا خیر؟ آیا کمک های برون مرزی ما هیچ نقشی در تغییر نوع نگرش مردم آن کشورها نسبت به ایران داشته است یا خیر؟! آیا اینکه انسان در فقر برای تالیف قلوب به دیگران ببخشد موافق سیره نبوی است یا مخالف آن؟

اگر کشف پاسخ سوالات فوق دشوار است، از آن طرف به ماجرا نگاه کنیم، آیا دشمنان انقلاب ایران از این کمک ها خوشنود هستند و یا ناراحت؟ آیا این نفوذ برون مرزی ایران موجب خوشحالی کشورهای استعمارگر شده یا موجب خشم و ناراحتی ایشان؟!! و اینکه براستی چرا غرب نسخه ای را که خودش به آن عمل می کند، ما را از عمل به آن با این شدّت باز می دارد؟

غرب تمام تلاشش را کرده است که موضع مردم ایران در این خصوص را به مواضعی دوگانه بدل کند، به گونه ای که
حضور آمریکا در منطقه میشود نقطه قوت او اما حضور ما در منطقه میشود نقطه ضعف...!!
کمک آمریکا به همپیمانانش میشود پی گیری منافع، کمک ایران به همپیمانانش میشود بی توجهی به مردم داخل...!!
فقرا و کارتن خواب های امریکا در برابر این هزینه های برون مرزی آمریکا اصلا به چشم نمی آیند اما یک کارتن خواب در ایران چنان بزرگ میشود که گویی در ایران نه برای ماشین های چندصد میلیونی پولی هست، و نه برای خرید گوشی های برند کسی صف می کشد و نه از مسافرت به آنتالیا و... خبری هست!!

بنابراین فارغ از احساسات، و با نگاه درست چه به لحاظ نگرش درونی و اسلامی، و چه به لحاظ نگرش کلان و منطقه ای این کمک ها ضرورت دارد و منافع ما در گرو آنهاست.


پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص164.
2. فتح:29/48.
3. بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، ۱۳۹۲/۱۰/۲۹.
4. بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در افتتاحیه‌ی همایش غزه‌، ۱۳۸۸/۱۲/۰۸.
5. بیانات در دیدار جمعی از مردم و مسئولان نظام، ۱۳۸۸/۱۲/۱۳.
6. توبه:60/9.
7. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج21، ص177.
8. بیانات در آغاز هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی، 1۳۷۶/۰۹/۱۸.
9. بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۸۱/۰۳/۰۹.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63151&p=992519&viewfull=1#post992519