کی گذشت کنیم و در عین حال مظلوم نباشیم؟

پرسش:
گاهی اوقات در زندگی صحنه هایی پیش می آید که کسی به ما بدی می کند، و از یک طرف در دین تاکید شده که نباید مظلوم قرار بگیریم و مظلوم بودن هم در حد ظالم بودن مذموم است
و از طرفی به ما تاکید شده که اگر کسی به شما بدی کرد از کنارش بگذرید و آن فرد را به خدا واگذار کنید که خدا خودش بهترین منتقم است.
حال وظیفه دینی واخلاقی ما چیست؟



پاسخ:
يكي از وظايف اساسي انسان در معاشرت و برخورد با ديگران، داشتن روحيه اغماض و گذشت از خطاها و بدي هاي آنان است. آسايش رواني انسان در اين است كه حتي المقدور و تا جايي كه براي او امكان دارد روش مسالمت و مدارا با ديگران را در پيش گيرد.
از بررسي آيات و رواياتي كه از بزرگان دين درباره عفو وارد شده است و هم چنين از بررسي سيره عملي آنان در عفو و گذشت از ديگران، اهميت عفو و گذشت براي ما مشخص مي شود.
اما اينكه محدوده عفو و گذشت تا چه مقدار است و دين مبين اسلام تا چه اندازه ما را توصيه به گذشت مي كند در پاسخ به آن بايد گفت:
گاهي مسأله شخصي است و عفو و گذشت باعث تضييع حقوق فرد يا افراد ديگر نمي شود. اما گاهي قضيه طوري است كه عفو و گذشت باعث تضييع حقوق ديگران مي شود.

بدون ترديد آنجايي كه عفو و گذشت باعث تضييع حقوق ديگران شود اين عفو هيچ گونه ارزشي ندارد و شرعا و اخلاقا امري ناپسند است. مثلا اگر فردي كه با كسي در مالي شريك است و شخصي در آن مال خيانت كرده، اگر بخواهد او را مورد عفو و بخشش قرار دهد، به شريك خود ظلم كرده است. زيرا ممكن است وي از اين اقدام راضي نباشد. در اين جا، گذشتن از حق خود، موجب تضييع حق ديگري مي شود كه از نظر شرع و اخلاق، پسنديده نيست.
اما در موردي كه مسأله شخصي است و عفو، باعث تضييع حقوق ديگران نمي شود، از بررسي ظلم ها و بدرفتاري هايي كه خواسته و يا ناخواسته در حق بزرگان دين شده است و سيره عملي آنها در عفو و گذشت از ديگران و نيز با مقايسه آن ظلم ها، با ظلم هايي كه در حق ما مي شود مي توان محدوده عفو و گذشت را به دست آورد.

و یا گاه بخشش مکرر کسي که در حق ما ظلم کرده, موجب جسارت و عدم تنبه او مي شود. در اين صورت نه تنها عفو و بخشش، مؤثر نيست بلکه اثري سوء بر روي ظالم مي گذارد؛ لذا به خاطر جلوگيري از هلاکت بيشتر ظلم کننده, نبايد او را بخشيد و بايد او را به طريقي مناسب تنبيه کرد.
بنابراین بر اساس آموزه‌های اسلامی، گذشت از رفتار ناپسند دیگران، رویکردی بسیار ارزشمند و پسندیده‌ است، تا حد امکان باید بارها و بارها عفو و گذشت کرد، اما این کار نیز مانند دیگر کارها، دارای حد و مرزی است.

اگر افرادی وجود داشته باشند که جنبه عفو و گذشت را نداشته و این‌گونه نیست که بعد از هر گذشتی آنان نیز عذر تقصیر آورده و یا دست کم سرافکنده شوند، بلکه با گذشت مکرر خسارت دیدگان، روز بروز بر جرأت آنان در ارتکاب گناه و ستم بیشتر می‌شود، چنین افرادی نباید مورد گذشت قرار گیرند! حفظ چنین تعادلی در بیشتر رفتارهای اخلاقی افراد باایمان توصیه شده است بگونه‌ای که حتی در خدمت‌رسانی به برادران دینی و ارج و قرب نهادن به آنان نیز باید تعادل رعایت شود.
امام صادق(علیه السلام): به برادرت خدمت کن، اما اگر او (سوء استفاده کرده و) تو را به بیگاری بگیرد، خدمت به او را رها کن زیرا اینکار با کرامت انسانی سازگار نمی‌باشد!
[1]

با این وجود و گرچه در صورت جنبه‌نداشتن طرف مقابل، می‌توان از خدمت، گذشت و ... دست کشید، اما به این نکته نیز باید توجه کرد که نباید به سادگی هر فردی را به نداشتن جنبه، متهم نموده و از عفو و گذشت نسبت به وی و خدمت‌رسانی به او دریغ کرد! شاید برای روشن شدن آثار گذشت، لازم باشد که این عفو و گذشت بارها تکرار شود.


___________________________
پی نوشت:
[1]. شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، النص، ص 243، قم،

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=60069&p=944119&viewfull=1#post944119