پرسش:
چطور میشه که دوستانم بدون دعا و صرفاً باکار و تلاش، به همهچیز رسیدند، اما من هم تلاش میکنم و هم دعا میخوانم، به اونجا نمیرسم؟! میگن مال اونها برکت نداره؛ درحالیکه خیلی هم بابرکت هست و پول روی پول میاد! در سطح جهانی هم همینطوره. اونهایی که کافرتر و پلیدتر هستند، بیشتر پول و قدرت دارند و برای کل دنیا تصمیم میگیرند؛ اما مؤمنان همیشه ضعیفترند، بلکه در فقر و مشکلات دستوپا میزنند! اینهمه این سالها دعا کردیم؛ اما تغییری در معادلات جهانی ایجاد نشد!
پاسخ:
مقدمه:
دین اسلام بهعنوان دینی جامع و کامل معرفی شده است که همواره سعی دارد حالت متعادلی میان ظاهر و باطن امور را حفظ کند؛ یعنی در امور زندگی همان مقدار که به امور ظاهری و مادی توجه دارد، بر امور معنوی و باطنی نیز تأکید دارد و این دو را در کنار هم ضامن سعادت و کمال دنیایی و اخروی انسان میداند. از سوی دیگر خداوند سنتها و قوانین ثابت و غیرقابل تغییری در دنیا قرار داده که امور دنیا بر اساس این قوانین رخ میدهد و اتفاق میافتد(۱) و خداوند ابا دارد که امور جهان را در خارج این محدوده این سنتها و قوانین پیش ببرد.(۲) یعنی خداوند متعال، تمام امور این جهان را بر اساس نظم و حکمت خاصی تدبیر کرده و برای هر پدیده و واقعه¬ای، علت¬ها و اسبابی قرار داده است که رسیدن به هر هدف، جز از طریق علل و اسباب آن ممکن نیست.
با عنایت به این مقدمه، برای پاسخ به پرسش حاضر، نکاتی تقدیم میشود:
نکته اول:
یکی از قوانین موجود در دنیا، آن است که هر کس نتیجه تلاشی که در دنیا میکند را ببیند، حال چه این کار را برای رضای خدا انجام داده باشد و یا خیر و یا حتی کار خوبی باشد و یا عملی ناپسند. اگر کسی برای دزدی و تقلب، زحمت بکشد و تلاش کند، نتیجه کار خود را میبیند و مالی را -اگرچه بهناحق- به دست میآورد و کسی هم که از راه صحیح و حتی به نیت رضای خدا در پی روزی حلال است، به نتیجه تلاش خود نائل میشود و مالی مشروع را کسب میکند. بخش قابلتوجهی از ثروت انسانهای پلید، نه به سبب لطف و برکت و رحمت خاص خدا، بلکه به سبب غارتگری و رباخواری آنها است. درست است که از نگاه قانون و شرع، شخص اول گنهکار و مجرم است اما بر اساس قوانین حاکم بر دنیا او نتیجه تلاشی را که کرده میبیند. بله اگر او به دام قانون بیفتد باید مجازات گردد و یا در روز قیامت و یا حتی در دنیا باید برای گناهی که کرده تقاص پس بدهد، اما بههرحال، قانون دنیا این است که او متناسب باکاری که انجام داده، به نتیجه دلخواهش برسد.(۳)
نکته دوم:
دعا در مسیر تلاشهای دنیایی موجب حرکت در مسیر صحیح و رسیدن به حقیقت و مطلوب واقعی است. بهعبارتدیگر دعا بعد از اقدام انسان به سعی و تلاش، باعث میشود که زحمات و تلاشهای انسان در مسیر صحیحی قرار گیرد و انسان را به برای رسیدن به کمال و بهرهگیری از فیوضات الهی مهیا کند. همچنین دعا وقتی مستجاب میشود که برای رسیدن به هدف از راه فراهم آوردن اسباب و علل آن، تلاش کنیم و از خداوند متعال در جهت کمک و یاری هر چه بیشتر و به نتیجه رسیدن تلاش¬ها و کوشش¬ها مدد بگیریم.(۴)
بهبیاندیگر، دعا تنها علت مؤثر در جهان نیست، بلکه دعا در تعامل با سایر علل فیزیکی و متافیزیکی، تأثیرگذار خواهد بود. در هر رخدادی، با برآیند مجموعه علل متافیزیکی و فیزیکی روبرو هستیم بهگونهای که گاهی علتی مانع از تأثیر علت دیگر میشود یا علتی به جهت عدم شرایط مناسب، ما را به نتیجه مطلوب نمیرساند. برای مثال، آتش سوزاننده پنبه است اما گاهی رطوبت پنبه، مانع از این میشود که توسط آتش سوخته شود. آیا میتوان گفت، آتش خاصیت سوزانندگی ندارد؟! در مورد دعا هم به همین شکل است. گاهی دعا به جهت وجود موانع یا نبود شرایط لازم، به سرانجام نمیرسد. یکی از مهمترین شرایط استجابت دعا، عمل متناسب با آن است. به تعبیر امام علی(ع): «الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر؛ کسی که دعا میکند و به دنبال آن تلاش و عمل نمیکند، مانند آن است که بیچله کمان تیر میاندازد».(۵) اگر دعا و عمل مناسب با آن انجام شود، خداوند به کار و کوشش ما برکت میدهد و در کسب ثروت و موفقیت کار، فزونی و قوت میبخشد.
نکته سوم:
به این نکته هم توجه داشته باشید که مؤمنان همواره توسط خداوند مورد ابتلا و آزمایش قرار میگیرند. برخی از شکستها و مشکلات در زندگی که برای مؤمنان رخ میدهد از همینگونه است: «قطعاً همه شمارا با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و بشارتده به استقامت کنندگان.»(۶)
خداوند هم تأکید میکند که اگرچه قانون و سنت الهی آزمایش و ابتلا، سنتی عمومی و برای همگان است اما مؤمنان که ادعای ایمان به خدا دارند، برای مشخص شدن خلوص و عیار ایمانشان حتماً باید مورد آزمایش قرار گیرند و جایگاه خود را بشناسند: «آیا مردم گمان کردند همینکه بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟!»(۷) و البته زمانی که از این آزمایشها با صبر و استقامت، سربلند بیرون بیایند، خداوند به آنها بشارت پاداشی بسیار عظیم داده است.
نکته چهارم:
مطلب بعدی اینکه گاه خداوند با افزایش نعمتهای مادی ازجمله سلامتی و ثروت به سرمستان و مرفهین طغیانگر میخواهد چند روزی به آنان مهلت دهد و زمینه عذاب و نابودی آنها را به شکل کامل فراهم سازد كه به این سنت الهی «استدراج» گفته میشود.
خداوند در قرآن میفرماید: «بهزودی آنان را از جایی كه آن را درك نمیکنند به عذاب و هلاكت میافکنیم و چند روزی به آنان مهلت میدهیم كه همانا مكر و عقاب ما متین (حسابشده و هیچکس را قدرت فرار از آن نیست) هست.»(۸)
وقتی انسان از خداوند دور میشود و تن به عبادت نمیدهد و علیه خدا میشورد، گاهی خداوند تمام نعمتها را در اختیارش قرار میدهد تا با استفاده از این نعمتها از خدا دورتر شود، اما شخص فكر میکند كه در نعمت غرق است و لكن این عین غرق در عذاب بودن است. قرآن كریم میفرمایند: «مبادا اموال و اولادشان مایه اعجاب تو گردد و این برای آنها نعمت نیست بلكه خدا میخواهد بهوسیله آن آنها را در دنیا عذاب كند و جانشان برآید درحالیکه كافر باشند.»(۹)
نتیجه:
کوتاهسخن اینکه دنیا بر اساس قوانین ثابت و اسباب و مسببات بناشده است و هر که در دنیا و با هر نیتی تلاش کند، نتیجه آن را خواهد دید. درعینحال یکی از همان علل و اسباب، دعاست که خداوند آن را قرار داده که انسان بعد از کار و تلاش، با بهرهگیری از آن، از خداوند بخواهد که مسیر صحیح و پرروزی را در پیش او قرار دهد. ازاینرو صرف دعا کردن بدون تلاش و یا تلاش محدود کفایت نمیکند و باید برای رسیدن به هدف، تلاشی مضاعف داشت. خدا نیز بر پایه دعا به زندگی و کار انسان برکت عطا کرده و سرمایه انسان دوچندان میشود. حتماً خودتان در بازار کار و سرمایه انسانهای متدین زیادی را میشناسید که در حال حاضر و بر اساس همین نکته، از مکنت مالی بسیار خوبی برخوردارند. البته برخی از ناکامیها در زندگی میتواند به سبب آزمایشات الهی باشد که با صبر و استقامت و مقاومت میتوان از آنها بهسلامت خارج شد و خداوند نیز پاداش صابران را که وعده داده به انسان عطا خواهد کرد.
همین مسئله در مورد مناسبات سیاسی حاکم بر عالم هم صادق است و طبیعتاً هیچ قوم و ملتی بدون کار و تلاش و صرفاً با دعا نمیتوانند جایگاه ممتاز در نظام موجود در دنیا داشته باشند.
پینوشتها:
1.سوره فتح، آیه ۲۳.
2.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح و تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۱۸۳.
3.بهبیاندیگر، خداوند دو اراده دارد: اراده تکوینی و اراده تشریعی. خداوند تکویناً اراده کرده که از هر علتی، معلول و نتیجه مناسبش صادر شود؛ خواه آن نتیجه، مورد رضایت و خواست خدا و منطبق بر اراده تشریعی خداوند باشد یا نه. ازاینرو، شمشیر برّنده است حتی اگر بر تن مبارک امام حسین(ع) وارد شود؛ اگرچه میدانیم اراده تشریعی و خواست و رضایت خداوند، به قتل امام و حجت زمان تعلق نگرفته است، بلکه به محبت و پیروی از ایشان تعلقگرفته است.
4.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح و تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۷۷.
5.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳، ج۹۳، ص۳۷۲.
6.سوره بقره، آیه ۱۵۵.
7.سوره عنکبوت، آیه ۲.
8.سوره اعراف، آیه ۱۸۳.
9.سوره توبه، آیه ۸۵.
موضوع: