پرسش:
پسری بیست ساله هستم که از یک سو فشار جنسی را تحمل می کنم؛ از سوی دیگر چند سالی است از دختری خوشم آمده و شب و روز به او فکر می کنم. یک روز به صورت غیر مستقیم از مادرش درباره سن ازدواج پرسیدم. گفت:«دخترم باید 29 یا 30 سالگی ازدواج کند». من با شنیدن این حرف، در آن لحظه نابود شدم. خود دختر هم می گوید:«می خواهم درس بخوانم». دیگر از ازدواج حالم به هم می خورد. حتی اگر پول داشته باشم، نمی توانم ازدواج کنم. بزرگ ترها اصلا نگاه نمی کنند به اینکه جوان هجده ساله نیاز جنسی دارد؛ احساسات دارد. او چقدر باید تقوا پیشه کند؟ ده سال دیگر صبر کنم، شاید بتوانم ازدواج کنم؟ مرا معصوم فرض کرده اید؟ برای همین می خواهم به سمت دین غربی ها بروم. این طور، احساسات و غرایز آدمْ سرکوب نمی شود و عقده ای بار نمی آید. قبلا خیلی مذهبی بودم. حتی نماز صبح می خواندم. ولی الان اعتقادم را از دست داده ام. دیگر خجالت می کشم به مسجد و هئیت بروم. می خوام دینم را تغییر بدهم و از اسلام خارج بشوم و مسیحی بشوم. باید چکار کنم؟؟
پاسخ:
شما جوانی سالم هستید که دوست دارید با خانمی که به او علاقه دارید ازدواج کنید و بتوانید در کنارش زندگیِ شاد و آرامی داشته باشید. من در این مشاوره نمی خواهم شعار بدهم. مشکل شما با شعاردادنِ من حلّ نمی شود. شما به خاطر نیاز جنسی و علاقه به ازدواج با دختر مورد نظرتان، در وضعیتی قرار گرفته اید که در روانشناسی به آن «دید تونلی» می گویند. وقتی ما انسان ها دچار مشکل بزرگی می شویم، استرس زیادی احساس می کنیم و تعداد بسیار کمی راه حلّ پیش روی خودمان می بینیم. به این وضعیت «دید تونلی» می گویند. انگار یک لوله مقوایی را جلوی چشمتان گرفته اید و سعی می کنید با آن به دنیا نگاه کنید. این حالت وقتی جان فرد در خطر است، مثلا هنگام فرار از دست یک شیر، مفید است. زیرا در این حالت باید روی خطر متمرکز شوید و خیلی سریع واکنش نشان دهید. اما وقتی احساس منفیْ بدون تهدید جانی است، دید تونلی مشکل ساز است. زیرا باعث می شود فقط دو یا سه راه حلّ پیش روی خود ببینید و از راه حلّ های خلاقانه که نتیجه بهتری دارند غافل شوید. شما اکنون با خود فکر می کنید دو راه بیشتر ندارید: یا با این فشار جنسی بسازید و آن را با هر سختی تحمل کنید یا اینکه دین تان را تغییر دهید و دین دیگری انتخاب کنید تا با توجه به دستورات آن دین، به راحتی با دختران دیگر ارتباط برقرار نمایید. نمی دانم چقدر با پیروان ادیان دیگر تاکنون ارتباط داشته اید. من یک روانشناس هستم که با پیروان مسیحیّت صحبت کرده ام؛ چندین بار به کلیسا رفته ام و کتاب مقدّسشان را تهیّه کرده و خوانده ام. تصور شما از یک مسیحی چیست؟ آیا تصور می کنید یک فرد مسیحیِ معتقد، خدای نکرده، فردی بی بندوبار است که با هر فردی رابطه جنسی برقرار می کند؟ خیر. این طور نیست. بیشتر افرادی که در کشورهای غربی بی بندوباری می کنند و دست به رابطه با خانم های دیگر می زنند، افرادی بی دین هستند.
وقتی به کتاب ها و سایت هایی که اطلاعاتِ کشورهای مختلف را نشان می دهند، نگاهی می اندازید تصور می کنید که اروپا یک قارّه با اکثریّت مسیحی است. در صورتی این یک تصور اشتباه است. اکثریّت قابل توجهی از جمعیت کشورهای اروپایی، خود را متدیّن به هیچ دینی نمی دانند. برای اثبات این حرفم، توجه شما را به مقاله ای از روزنامه «گاردیَن» انگلیس جلب می کنم. روی عنوان زیر کلیک کنید تا به صفحه مورد نظر منتقل شوید:
Christianity as default is gone': the rise of a non-Christian Europe
عنوان مقاله:
Christianity as default is gone': the rise of a non-Christian Europe
«مسیحیّت به عنوان یک پیش فرض رفته است: رشد اروپای غیرمسیحی»
نویسنده این مقاله در ابتدای آن گفته:
Figures show a majority of young adults in 12 countries have no faith, with Czechs least religious
آمارها نشان می دهند که اکثریّتِ افرادِ بالغِ جوان در دوازده کشور، هیچ مذهب و عقیده ای ندارند. کشور چِک کمترین تعداد دین دار را دارد.
.Europe’s march towards a post-Christian society has been starkly illustrated by research showing a majority of young people in a dozen countries do not follow a religion
پیشروی اروپا به سوی جامعه یِ پس از مسیحیّت، به صورتی عجیب در پژوهشی نشان داده شده که بیان می دارد که اکثریت جوانان در دوازده کشور، از دینی پیروی نمی کنند.
The survey of 16- to 29-year-olds found the Czech Republic is the least religious country in Europe, with 91% of that age group saying they have no religious affiliation. Between 70% and 80% of young adults in Estonia, Sweden and the Netherlands also categorise themselves as non-religious
نظرسنجی از افراد 16 تا 29 ساله نشان می دهد که جمهوری چِک کمترین کشور مذهبی در اروپاست. 91 درصد از این گروه سنّی در این کشور گفته اند که وابستگیِ دینی ندارند. بینِ 70 تا 80 درصد از افراد بالغِ جوان در کشور استونی، سوئد و هلند نیز خود را به عنوان افرادی بی دین دسته بندی کرده اند.
The most religious country is Poland, where 17% of young adults define themselves as non-religious, followed by Lithuania with 25%
مذهبی ترین کشور لهستان است؛ جایی که 17 درصد افراد بالغ جوان خودشان را به عنوان بی دین مشخص کرده اند و پس از آن، کشور لیتوانی با 25 درصد بی دین قرار دارد.
In the UK, only 7% of young adults identify as Anglican, fewer than the 10% who categorise themselves as Catholic. Young Muslims, at 6%, are on the brink of overtaking those who consider themselves part of the country’s established church
در انگلیس، تنها هفت درصد از افراد بالغ جوان، وابسته به کلیسای انگلیکان شناخته می شوند؛ کمتر از ده درصد خود را به عنوان کاتولیک طبقه بندی می کنند. جوانان مسلمان با شش درصد در آستانه سبقت از افرادی هستند که خودشان را بخشی از کشوری می دانند که کلیسا را تأسیس کرده است.
The figures are published in a report, Europe’s Young Adults and Religion, by Stephen Bullivant, a professor of theology and the sociology of religion at St Mary’s University in London. They are based on data from the European social survey 2014-16
این آمارها در یک گزارش با عنوان «افراد بالغ جوانِ اروپا و دین» به وسیله استفان بولیوانت چاپ شده است. استفان بولیوانت استاد الهیّات و جامعه شناسیِ دین در دانشگاه سنت مری در شهر لندن است. این آمارها مبتنی بر اطلاعات نظرسنجیِ اجتماعیِ اروپایی در سال های 2014 تا 2016 می باشند.
دوست عزیز
این مطالب را از روزنامه گاردین نقل کردم تا بدانید اکثریّتِ جمعیت زیادی که می بینید در کشورهای اروپایی به سمتِ فحشا و رابطه با زن های دیگر می روند و از ازدواج گریزان هستند، مسیحی نمی باشند.
پس راه حلّ شما برای رهایی از فشار غریزه جنسی چاره مشکل تان نیست. زیرا یک مسیحیِ واقعی به معنای کلمه، فردی پیرو مذهب است و به نهاد خانواده اهمیت می دهد.
بر خلاف تصورتان، اسلام برای افرادی که توانایی ازدواج دائم ندارند، راهکار ارائه داده است. ازدواج موقت که در بین مردم به صیغه معروف است، می تواند مشکل فشار غریزه جنسی را حلّ کند. البته توصیه می کنم به خانم های دوشیزه پیشنهاد صیغه ندهید و به خانم های مطلّقه یا بیوه پیشنهاد دهید.
برای اینکه بتوانید هر چه زودتر ازدواج کنید، به دنبال یادگیریِ یک مهارت بروید. اگر تحصیل می کنید، در کنار تحصیل سعی کنید شغلی پاره وقت برای خود دست و پا کنید. بسیاری از افراد موفق همزمان با تحصیل به کار پاره وقتی نیز مشغول می شوند.
موفق باشید.