اجازه ازدواج با غیر سید را به من نمی دهد

پرسش:

دختری ۲۰ ساله مقیم کشور سوئد هستم. من از سادات هستم و مادرم به خاطر فرهنگی که در خانواده ما حاکم است اجازه ازدواج با غیر سید را به من نمی دهد. بارها به او گفته ام که آنچه اهمیت دارد ایمان و اخلاق خوب است. اما او میگوید اگر با سید ازدواج نکنی فرزندان تو سید نخواهند شد و تو آنها را از نعمت بزرگی محروم کرده ای. لطفا کمکم کنید بتوانم مادرم را راضی کنم و بتوانم همسر آینده خود را طبق ملاک هایی همچون ایمان، اخلاق و علاقه انتخاب کنم. من به پسری علاقه مند هستم و او نیز قصد ازدواج با من را دارد. اما به خاطر این مسئله نتوانسته ام در مورد او با مادرم صحبت کنم.


پاسخ:

مسئله ازدواج دختر سیده با غیر سید از نظر فقهی هیچ اشکالی در هیچ دوره ای از تاریخ اسلام و تشیع(نه در زمان معصومین(علیهم السلام) و نه بعد از آن) نداشته است و ممنوعیت چنین ازدواجی اگر به معنای حرمت شرعی آن باشد قطعا یک تحریف بزرگ در دین و یک افترا به شارع مقدس محسوب می شود.

اما اینکه تنها در صورت ازدواج با سادات میتوانید فرزندان سید داشته باشید درست است اما فضیلت اصلی، انتساب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) است که حتی در صورت ازدواج با غیر سید نیز فرزندان شما از آن بهره مند میشوند.

باید توجه داشت که فرزند رسول خدا بودن با عنوان سیادت متفاوت است. فردی که از طریق مادر به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) منتسب شود قطعا از فرزندان حضرت محسوب می شود اما سیادت که یک عنوان خاص و دارای احکام خاصی است شامل حال او نمی شود. چرا که انتساب نژادی تنها از طریق پدر صورت میگیرد. همانطوری که فامیل پدر بر روی فرزند قرار میگیرد. حتی معصومین(علیهم السلام) نیز از طریق مادر(حضرت زهرا سلام الله علیها) به پیامبر اکرم منتسب می شوند.

«وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ هِلَالٍ الْأَحْمَسِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا شَرِيكٌ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُمَيْرٍ قَالَ: بَعَثَ الْحَجَّاجُ إِلَى يَحْيَى بْنِ يَعْمُرَ فَقَالَ لَهُ أَنْتَ الَّذِي تَزْعُمُ أَنَّ ابْنَيْ عَلِيٍّ ابْنَا رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ نَعَمْ وَ أَتْلُو عَلَيْكَ بِذَلِكَ قُرْآناً قَالَ هَاتِ قَالَ أَعْطِنِي الْأَمَانَ قَالَ لَكَ الْأَمَانُ قَالَ أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى‏ وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ‏ ثُمَّ قَالَ‏ وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى‏ وَ عِيسى‏ أَ فَكَانَ لِعِيسَى أَبٌ قَالَ لَا قَالَ فَقَدْ نَسَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْكِتَابِ إِلَى إِبْرَاهِيمَ قَالَ مَا حَمَلَكَ عَلَى أَنْ تَرْوِيَ مِثْلَ هَذَا الْحَدِيثِ قَالَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ فِي عِلْمِهِمْ أَنْ لَا يَكْتُمُوا عِلْماً عَلِمُوهُ؛ حجاج يحيى بن يعمر را خواست و به او گفت توئى كه معتقدى دو پسر على دو پسر رسول خدايند، گفت آرى و براى تو در اين باره از قرآن دليل آورم. گفت: بياور. گفت بمن امان بده گفت در امانى. گفت: مگر نيست كه خداى عز و جل ميفرمايد: به او بخشيديم اسحق و يعقوب را همه را رهنمائى كرديم و نوح را پيش از اين رهنمائى كرديم و از نژاد او است داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هرون و چنان پاداش دهيم نيكوكاران را. سپس فرمود و زكريا و يحيى و عيسى. مگر عيسى پدر داشت؟ حجاج گفت: نه! گفت: خدا او را در كتاب خود به وسيله مادرش فرزند ابراهيم خوانده است. گفت چه کسی به تو آموخت كه مانند اين حديث را روايت كنى؟ گفت عهدى كه خدا از علماء گرفته كه علم خود را كتمان نكنند.»(1)

همانطوری که در این روایت می بینید فرزندانی که از طریق مادر به فردی میرسند فرزند آن فرد نیز محسوب میشوند. بنابراین نسل شما هرچند با غیر سید ازدواج کنید از شرافت انتساب به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بهره مند خواهند شد.

یک نمونه روشن از ازدواج سادات با غیر سادات در تاریخ اسلام، ازدواج زینب دختر عمّه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) با زید بن حارثه مى باشد، که در قرآن مجید صریحاً آمده است.(2) نمونه دیگر، ازدواج ضباعه نوه عبد المطلب با مقداد است که در روایات آمده است. مخصوصاً در ذیل روایت تصریح شده که پیامبر فرمود: «من این کار را کردم تا مسأله ازدواج در میان مردم توسعه یابد، و قید و بندها بر چیده شود.»(3)

این مسئله از نظر شرعی کاملا روشن است و هر شیعه آزاد اندیش و منصفی با دیدن فتاوای مراجع تقلید، شواهد تاریخی و روایات به حلال بودن ازدواج سیده با غیر سید اذعان دارد. اگر مادر شما هنوز دچار شبهه شرعی است میتوانید او را متقاعد کنید. اما بدون شک مادر شما دغدغه رسم و رسومات، نگاه و حرف مردم و ... را دارد و همچنان دوست دارد دامادی سید داشته باشد. تا این مقدار خواسته مادر شما قابل احترام است و خوب است برای شما نیز به عنوان یک اولویت و نه حتمیت مطرح باشد.

ازدواج یکی از مهم ترین و سرنوشت ساز ترین اتفاقات زندگی هر فردی است. بنابراین نه دختر به تنهایی باید تصمیم بگیرد و نه پدر و مادر به تحمیل باید اعمال نظر کنند. همانطوری که اذعان دارید مادر شما نیز جز خیر شما را نمی خواهد. بنابراین در این مسئله با یکدیگر اختلاف نظر ندارید. در اینکه چه کسی به صلاح شماست با هم اختلاف نظر دارید که با گفتگو قابل حل شدن است. بنابراین توصیه ما به شما این است در مورد کسی که قصد خواستگاری از شما را دارد با مادرتان صحبت کنید تا بتوانید نظر مادرتان را در این باره جلب کنید.


پی نوشت ها:
1.
ابن بابويه، محمد بن على‏(381 ق)، امالی، تهران، کتابچی، ص631.
2. احزاب/37.
3.
شیخ حرعاملی،محمدبن حسن(1104ق)، وسائل الشیعة، قم، موسسه آل البیت، ج20، ص62
.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64203&p=1008519&viewfull=1#post10...