پرسش:
پسری ۲۳ ساله و دانشجو هستم که حدود ۶ ماهه دنبال دختر مناسب برای ازدواج می گردم، اما هنوز پیدا نکردم؛ یکی دو مورد هم که بوده به خاطر داشتن خواهر بزرگتر و مسائل این چنینی نشده که خواستگاری برویم. در دانشگاه دختری را پسندیدم که بعداً فهمیدم ۵ سال از من بزرگتره که مجبور شدم بی خیالش بشوم.
با اینکه برای همسریابی به افراد مختلف سپردیم، اما هنوز دختر مناسب پیدا نکردیم، چکار کنم؟
پاسخ:
لزوم تلاش جمعی برای همسریابی
اگر شما پسری هستید که قصد ازدواج دارید و شرایط نسبی آن را نیز دارید باید بدانید پسری که شغل و درآمد داشته باشد و متدین و مذهبی بوده و ارزش های اخلاقی برای وی مهم بوده و خود را به فضایل اخلاقی بیاراید خواهان زیادی دارد و خانواده های زیادی هستند که دوست دارند دامادی این چنین داشته باشند. توصیه می شود برای انتخاب همسر از بین خانواده های متدین دنبال دختر بگردید تا زودتر به نتیجه برسید و نیز می توانید ویژگیها و خصوصیات دختری را که دوست دارید با وی ازدواج کنید به اطلاع برخی از محارم خود نظیر مادر، خواهر، عمه، خاله و... برسانید و از آنها بخواهید که اگر دختری با این خصوصیات سراغ دارند و یا پیدا کردند به شما معرفی کنند تا زمینه خواستگاری ایجاد شود.
افرادی مثل مادر، خواهر، عمه، خاله که دلسوز شما هستند و با خصوصیات شما نیز آشنایی بیشتر و بهتری دارند و همچنین محدودیتهای ارتباط با دختران را ندارند؛ لذا بهتر میتوانند مورد مناسب برای ازدواج برای شما پیدا کنند و به شما معرفی نمایند؛ بنابراین هیچ ایرادی ندارد که مادر و خواهر در برخی مکان ها و مجالس و محافل زنان حضور یابند و مورد مناسبی برای شما بیابند.
همچنین میتوانید به افراد دیگری هم از بستگان، دوستان و آشنایان، همکاران و... بسپارید تا اگر دختر خوب و مناسبی در نظر دارند به شما معرفی کنند تا زمینه آشنایی و خواستگاری به وجود آید.
جوینده یابنده است!
کسی که طاووس می خواهد باید جور هندوستان بکِشد و در این راه خسته و فرسوده نشود. البته در نهایت مطمئناً شما به نتیجه خویش خواهید رسید.
به قول مولوی:
کان جوان در جست و جو بد هفت سال *** از خیال وصل گشته چون خیال
سایۀ حق بر سر بنده بود *** عاقبت جوینده یابنده بود
گفت پیغامبر که چون کوبی دری*** عاقبت زان در برون آید سری
چون نشینی بر سر کوی کسی *** عاقبت بینی تو هم روی کسی
چون ز چاهی میکنی هر روز خاک *** عاقبت اندر رسی در آب پاک
مهم این است که شما هرگز ناامید و خسته نشود به جای اینکه افکار و اوهام منفی را در وجودتان رشد دهید و باعث ناامیدی و افسردگی خویش گردید، بر تلاش و کوششتان بیفزایید و راه های مختلف را امتحان کنید تا به نتیجه برسید. مطمئن باشید دختران خوب و مناسب شما در اطراف شما فراوانند، کافی بر تلاش های خود بیفزایید تا به نتیجه برسید.
تناسب سنی بین زوجین در ازدواج
اساساً تناسب سنی بین زوجین در ازدواج یکی از ملاکها و معیارهای اساسی ازدواج به شمار میآید؛ از این روی ما در مشاورههای خود معمولاً به دختران و پسران در آستانه ازدواج اکیداً توصیه میکنیم که به این معیار مهم نیز در کنار سایر معیارهای و ملاکهای ازدواج توجه کنند و همسری برای خویش انتخاب کنند که در معیار سن نیز با آنها همخوانی و مطابقت کافی داشته باشد؛ چرا که با مطالعات و تحقیقات گستردهای که روی همسران با تفاوت سنی گوناگون انجام گرفته این نتیجه به دست آمده که در ازدواجهایی که علاوه بر تناسب و همخوانی زوجین در معیارهای اساسی ازدواج، بین زوجین تناسب سنی نیز برقرار بوده است؛ آن ازدواج از موفقیت و پایداری بیشتری برخوردار بوده است و میزان اختلاف و شکست در ازدواج به طور چشمگیری پایین بوده است؛ به همین خاطر، دانشمندان با بررسیهای علمی مختلفی که انجام دادهاند به این نتیجه رسیدهاند که بهترین و مناسبترین فاصله سنی بین زوجین را میتوان 3 تا 4 سال در نظر گرفت به این صورت که سن دختر از سن پسر کوچکتر باشد.
تعیین این فاصله سنی، بدان معنا نیست که اگر یک یا دو سال به این سنین افزوده و یا از آن کاسته شود، حتماً نباید ازدواجی انجام گیرد. شاید بتوان گفت که اگر دیگر زمینه ها و معیارها و ملاکهای اساسی ازدواج بررسی شده باشد و در آنها زن و مرد بیشترین تطابق، تناسب و همخوانی را باهم داشته باشند و مشکل خاصی دیده نشود، میتوان تفاوت یک یا دو سال در فاصله سنی با توجه به منابعی که ذکر کردیم را به دیدة اغماض نگریست و آن را نادیده انگاشت، ولی در عین حال بهترین و مناسبترین فاصله سنی میتواند 3 تا 4 سال باشد. طبیعی است که اگر سایر شرایط مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمیتواند موفق باشد.
به طور طبیعی، اگر تفاوت سنی میان زن و مرد 3 تا 4 سال باشد به گونهای که سن زن از مرد کوچکتر باشد، از یک حد معمولی و نرمال برخوردار است. در این شرایط زنی که 3 یا 4 سال کوچکتر از شوهرش است، معمولاً در برابر موضع مرد کوتاه میآید و میکوشد مطیع شوهرش باشد. در صورتی که هر چه این تفاوت سنی افزایش یابد، حس مادری، خواهر گونه و یا سرپرست در زن بیشتر می شود، مثلاً زنی که 10 سال و یا بیشتر از همسرش بزرگتر است، ممکن است همانند مادر یا خواهر بزرگتر با شوهرش برخورد کند.
رویه اغلب افراد در طول تاریخ نیز نشان میدهد که مردان از همسران خویش بزرگتر هستند؛ به همین جهت اكثر كارشناسان معتقدند كه در شرایط عادی لازم است سن پسر چند سالی بیشتر از دختر باشد تا خللی در مدیریت خانواده و روابط زوجین و انجام وظایف آنان ایجاد نگردد و همچنین زن همیشه برای شوهرش جذابیت داشته باشد. این مطلب مبنای فرهنگی نیز دارد و فرهنگ عمومی جامعه اقتضا می كند سن پسر چند سالی بزرگتر باشد؛ زیرا مدیریت خانواده معمولاً به عهده مرد است و نفقه زن نیز بر مرد واجب است این مسائل را كه كنار هم بگذاریم بهتر است این تفاوت سنی باشد.
توضیح مطلب اینکه:
1. چون پسر، چند سال ديرتر از دختر به بلوغ جنسي ميرسد (حدود 4 سال)، پس بهتر است كه دختر زودتر از پسر ازدواج كند و موقع ازدواج سن پسر بيشتر از سن دختر خواهد بود. دختر از لحاظ مختلف رشدي جلوتر از پسران هستند پس زودتر از پسران آمادة ازدواج ميگردند.
2. از آنجا كه مديريت زندگي بر عهدة مرد ميباشد، در زندگي مشترك بهتر است كه مرد از لحاظ سني نسبت به زن بزرگتر باشد تا مديريت زندگي را كه بر عهدة اوست به نحو مطلوبي بر عهده گرفته و به انجام رساند. ارشديت سني مرد نسبت به زن، زمينة مساعدي را فراهم ميكند تا وي از تجربه، پختگي و درايت بيشتري برخوردار باشد و بتواند زندگي را به نحو شايستهاي هدايت كند.
3. وقتي سن زن چند سالي كمتر از مرد باشد، اطاعت پذيري او از مرد به عنوان سرپرست خانواده بيشتر و راحت تر خواهد بود مضافاً بر اينكه زن هميشه دوست دارد همسرش فردي، مقتدر، توانا و پناهگاه مطمئني براي او باشد و اگر زن و مرد از نظر سني در يك سطح باشند هيچگاه زن چنين تصوري را از شوهرش ندارد و او را در حد خودش مي بيند، اما اگر شوهر چند سالي بزرگتر باشد و از تجارب بيشتري برخوردار باشد زن احساس ميكند همسر او كسي است كه شايستگيهاي لازم را براي اداره منزل دارد و مي تواند در پناه او يك زندگي آرامش بخش داشت.
4. زن به دليل زايمان های متعدد، شير دادن و ... زودتر از مرد شكسته ميشود و بزرگ بودن سن دختر باعث ميشود بعد از يك دهه زندگي و آوردن چند فرزند شادابي زن در حد شادابي و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبيت او نزد شوهر كم شود؛ بنابراين براي پيشگيري از مسئله كاملا طبيعي و زيستي بهتر است اين تفاوت سني همواره بين زن و شوهر باشد تا همواره زن از نشاط كافي برخوردار باشد و مطلوبيت او نزد شوهرش كاسته نشود. ممكن است بگوييد مرد هم بايد براي همسرش مطلوبيت داشته باشد، بله اين حرف درست است اما همان طور كه در بالا متذكر شديم مردها به دليل عدم زايمان و متحمل نشدن فرزند داري و فرزند پرورشي ديرتر از زنان دچار شكستي و چين و چروك صورت و بدن ميشوند.
5. نياز است كه آقايان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمي و فكري، به استقلال اقتصادي نيز برسند، كه اين به زمان بيشتري نياز دارد و با توجه به زمانبر بودن این نیاز ضرورت بزرگتر بودن مرد از زن اثبات میشود.
با توجه به توضیحاتی که ارائه شد بزرگتر بودن سن دختر در ازدواج از سن پسر جز در موارد بسیار نادر توصیه نمی شود تا از بروز مشکل پیشگیری به عمل آید.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=64204&p=1006916&viewfull=1#post10...