سوال:
من دختری 30 ساله هستم و 2 ماه است که ازدواج کرده ام. سعی می کنم تا انجا که امکان دارد اصول اولیه دین را رعایت کنم به خصوص به لحاظ پوشش و نماز. الان به مدت 2 ماه میباشد که ازدواج کرده ام. همسر من فرد نسبتا خوبی میباشد فقط یک موردی هست که من را در این مدت خیلی ازار داده و بیشتر اختلافات و دعواهای ماهم در این رابطه می باشد. همسرم و خانواده ایشان به لحاظ مذهبی کاملا راحت و باز هستند و حجاب و پوشش و رعایت مسائل گفتاری و رفتاری در خانواده ایشون اصلا جایگاهی مانند خانواده ما ندارد. من از روز اول خواستگاری به ایشان گفتم که از نظر مذهبی چطور فردی هستم و مذهب فوق العاده برای من مهم است و در هر جلسه اشنایی هم این موضوع را به طرق مختلف بیان کردم که ایشان مخالفتی نکردند و حتی من را به داشتن حجاب و اعقاداتم تشویق هم میکردند. طی تحقیقات هم موردی از ایشان ندیدیم؛ اما از لحظه ای که عقد کردیم ایشان نسبت به حجاب من واکنش نشان میدهد. میگوید دوست ندارم جلوی برادرام حجاب داشته باشی و میگوید خانواده ما همه به هم اعتماد داریم و تو نباید خودت را بپوشانی و یا حتی چادر رنگی در داخل خانه ما بپوشی. حتی خانواده ایشان هم واکنش های بدی نشان می دهند. وقتی من هستم اصلا با من صحبت نمی کنند. در مقابلم موضوع گیری میکنند و حتی موقع حضور من پشتشان را به من میکنند. شوهرم نسبت به برادراش خیلی حساس است و مرتب همین درخواست رو از من دارد. من کلا برای اینکه احترام ها حفظ شود همیشه در منزل ایشان سکوت میکنم تا بعد ها گفته نشود من ادم بدی هستم. من تا اینجا دارم مقاومت می کنم؛ حتی شده در مسافرت ایشان بطور ناگهانی روسری من را در اوردند که فوق العاده عصبی شدم و همین موضوع همیشه سبب دعواهای ماست.
موضوع دیگر اینکه ایشان حتی در کلام و رفتار هم رعایت نمی کند و به طور ناگهانی در مقابل برادرانش من را به طور بدی می بوسد و یا خیلی کارهای دیگر که در عرف خیلی بد هستند را به زبان می آورد و اگر واکنش نشان بدهم هم ناراحت و عصبانی میشود. من از ایشان همیشه خواستم با من در مقابل جمع شوخی نکند؛ ولی ایشان اصلا توجهی ندارد و می گوید در خانواده ما عادی هست شوخی های جنسی انجام بدهیم. می گوید براداران من هرزه نیستند که به تو چشم بد داشته باشند و ما کاملا به هم اعتماد داریم.
من به ایشان می گویم به من اصلا ارتباطی ندارد که زن داداش های تو چطوری راه میروند و چه ارتباطی با هم دارید لطفا من را ازار نده ولی متاسفانه فایده ای ندارد.
باید بگویم که ایشان غیر از این مورد هیچ مساله اخلاقی منفی ندارد و تازه نمازش را هم اول وقت و با دقت فراوان می خواند و به من هم یکسره برای نماز خواندن تاکید میکند که نمازم دیر نشود. در کارهای خانه ما هم به مادرم و بقیه خیلی کمک میکند؛ در صورتی که در خانه خودشان کمک نمی کند؛ ولی نمی دانم چطوری باهاش رفتار کنم خسته شدم. پشیمان شدم از ازدواج و بیشتر اوقات فقط فکرایی که نباید بکنم برای زندگیم میکنم. خواهش میکنم راهنماییم کنیند. نمی خواهم زندگیم به جدایی بکشد.
پاسخ:
با توجه به اینکه بخش عمده مشکل مطرح شده از جانب همسرتان است بهترین کار این است که شرایطی فراهم شود که شما به اتفاق همسرتان به صورت حضوری به یک مشاور مراجعه کنید. آنچه می توانیم در اینجا خدمت شما عرض کنیم این است که به هیچ وجه عجولانه تصمیم نگیرید و اقدامی انجام ندهید که بعدا پشیمان شوید. با توجه به نکاتی که گفتید به نظر می رسد همسر شما نقاط قوت زیادی دارد و می توان امیدوار بود که این مسئله هم حل خواهد شد؛ منتها اینکه چطور باید آن را مدیریت کرد نیاز به بررسی دقیقتر با توجه به شرایط حاکم بر زندگی شما، ویژگی های شخصیتی و رفتاری شما و همسرتان، ویژگی های اعضای خانواده ایشان و ... دارد. البته چون ما شناخت کاملی از شما و همسرتان نداریم قطعا پاسخ ما بر اساس فرضیاتی است که از سوال شما برداشت شده است و چه بسا با بررسی حضوری و شناخت نظر متفاوتی ارائه گردد.
به این نکات توجه کنید:
- به گفته شما همسرتان فردی تقریبا مذهبی است و به نماز و دیگر مسائل شرعی اهمیت می دهد. لذا این سوالِ جدی مطرح است که در چنین شرایطی چطور ایشان می گوید نیاز به حجاب جلوی برادرشان نیست و حتی روسری شما را از سرتان در می آورد؟! آیا ایشان حکم شرعی مسئله را نمی داند؟ یا عقیده و فکر دیگری پشت این درخواست وجود دارد؟ آیا از روز اول ازدواج همین نظر را داشته یا بعدا این درخواست را مطرح کرده است؟ پاسخ به این سوال خیلی مهم است. ادامه نکاتی که خدمت شما در راستای تلاش برای حفظ این زندگی عرض می شود مبتنی بر این است که خواسته همسر شما منشأ جهل به حکم شرعی داشته باشد و یا یک فکر بدون پشتوانه باشد؛ وگرنه باید از اساس در خصوص این ازدواج تجدید نظر کرد. تاکید می کنم که حتما به اتفاق همسرتان به یک مشاور مراجعه کنید تا او همسرتان را مورد ارزیابی قرار دهد و در تصمیم گیری به شما کمک کند. شما تنهایی قادر به حل آن نخواهید بود.
- رفتار و برخورد شما چه تاثیری در این خواسته و پافشاری روی آن داشته است؟ آیا برخورد چکشی شما با این مسئله منجر به تشدید خواسته ایشان نشده است؟ باید این مسئله را در خود مورد واکاوی قرار دهید. یکی از راه های رسیدن به تعامل در زندگی مشترک موضع نگرفتن صریح و سریع است. اگر همسر ما خواسته ای دارد که نامعقول است باید طوری با او رفتار کنیم که متوجه نامعقول بودن آن شود؛ نه اینکه با برخورد تند، عقل او را بسته و کاری کنیم که در موضع تعصب و تکبر قرار گیرد.
- چه ظرفیت هایی در اطرافیان شما برای حل این مشکل وجود دارد؟ استفاده از واسطه های موثر و ذی نفوذ در این شرایط کارساز و مفید خواهد بود. اگر کسی را پیدا کنید که روی همسر شما تاثیرگذاری زیادی داشته باشد، اقدام از طریق ایشان قطعا حل مشکل را راحت تر خواهد کرد.
- نیاید از موضع خود کوتاه بیایید. در اینکه خواسته ایشان نامشروع است شکی نیست و حتی اگر یک روزی مجبور به انتخاب ترک حجاب یا ترک همسر باشید قطعا ترک همسر اولویت دارد؛ منتها نباید موضوع را برای خود و همسرتان بزرگ کنید. سعی کنید به جای پررنگ کردن آن برای ایشان این مسئله را کم اهمیت جلوه دهید؛ به طوری که ایشان موفقیت در زندگی را به این مسئله گره نزند و از دیگر نقاط مثبت زندگیتان چشم نپوشد. البته این راهبرد دائمی نیست؛ بلکه برای خارج کردن طرف از موضع لجاجت است و در ادامه باید ایشان را به این نتیجه برسانید که این کار از لحاظ شرع و عرف درست نیست. گاهی اوقات اطرافیان دیگران را تحت عملیات روانی قرار می دهند و می خواهند اشتباه خود را با توبیخ کار درست دیگران پوشش دهند. شما باید تلاش کنید همسرتان را از این موضع خارج کنید البته نه صرفا با حرف و به صورت مستقیم.
- نقاط مثبت ایشان را دیده و پررنگ کنید. گفته های شما حاکی از آن است که ایشان شما را دوست دارد و به شما اهمیت می دهد. خوبی های ایشان مثل همین دوست داشتن، کمک به خانواده، نماز اول وقت و ... را به زبان بیاورید و از او تقدیر کنید و از ازدواج با ایشان ابراز خوشحالی و خوشبختی کنید. اگر اینگونه عمل کنید مطمئن باشید خیلی زود مشکلی که مطرح کردید هم حل خواهد شد.
- همسر ایده آلی برای او باشید. قطعا خواسته های ایشان از شما خیلی زیاد است که شما تنها با یکی دو مورد آن مخالفت دارید. سعی کنید در بقیه موارد نظر او را جلب کرده و طوری رفتار کنید که روز به روز عشق ایشان به شما تشدید شود. زمانی شما می توانید همسر خود را مجاب به خواسته هایتان کنید که قلب ایشان را تسخیر کرده باشید. در این زمینه به دانسته های فعلی خود اکتفا نکرده و مطالعه، مشاوره، تحقیق، کسب تجربه از دیگران و ... را در دستور کار خود قرار دهید. خیلی از مواقع رفتارهای به ظاهر کوچک اثرات بسیار بزرگ بر زندگی دارند که ما از آن غافل می مانیم.
- نیازهای جنسی و عاطفی در زندگی زناشویی باید در اولویت اول قرار گیرد و هیچ چیزی نیاید روی آن تاثیر بگذارد. اگر دعواها و اختلافات زن و شوهر منجر به این شود که نیازهای طرف را سرکوب کنند قطعا دعواها چندین برابر شده و زندگی به مرز فروپاشی نزدیک می شود؛ اما اگر با خود عهد کنند که در هیچ شرایطی از این مسئله غافل نشوند، دعواهای خیلی بزرگ به راحتی حل و فصل خواهد شد. این مسئله نیز نیاز به کسب علم و مهارت دارد.
- سکوت کردن در مقابل حرف های ناخوشایند خوب است اما سکوت طولانی مدت و بیجا مشکلات را تشدید می کند. اگر می خواهید عقاید خود را حفظ کرده و حتی به آنها سرایت بدهید بهترین کار این است که ارتباط خود را با خانواده همسرتان تقویت کنید. هر چه صمیمیت شما بیشتر شود تاثیر گذاری شما هم بیشتر خواهد بود. طوری رفتار کنید که پوشش شما مانع از ارتباط گیری نشود و مهر و محبتتان آنها را تحت تاثیر قرار دهد. لذا می توان اینگونه گفت که در عین سکوت در مقابل توهین ها و بی توجی ها برای حفظ حرمت خود، از ارتباط گیری موثر با ابزار مهر و محبت و توجه غافل نشوید.
- توکل به خدا و توسل به اهل بیت (علیهم السلام) را در راس همه کارهای خود قرار دهید. خیلی از قفل های بسته که به دست بشر باز نمی شود توسط آنها به راحتی باز خواهد شد. زندگی خود را به آنها بسپارید و در کنار آن عقل و تدبیر خود و دیگران را برای حل مشکلات زندگی به خدمت بگیرید.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63427&p=993436&viewfull=1#post993436