پرسش:
آیا تعدد زوجات با ایمان تلازم دارد، و هر کسی مومن باشد لزوما باید در پی چند همسری برود؟ همانطور که یک خواستگار مومن حتما اهل نماز و روزه و حج وجهاد است، آیا چنین نتیجه ای درست است که خواستگار مومن حتما اهل چند همسری هم خواهد بود؟
پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
اصل در اسلام بر تک همسری است(1) و استحباب تعدد زوجات مورد اتفاق فقهای شیعه نیست، بلکه برخی از فقها بر استحباب تک همسری تصریح کرده اند.(2)
بنابراین چند همسری از باب یک ضرورت اجتماعی است که رواج آن به خود جامعه وابسته است، اگر امکان تک همسری برای تمام زنان وجود داشته باشد و جامعه کشش آن را نداشته باشد اصلا خود به خود به سمت آن نخواهد رفت، چه حکم به جواز باشد و چه نباشد، و اگر جامعه کشش آن را داشته باشد و مرد و زن به آن متمایل باشند به سمت آن خواهد رفت، و نمی توان جامعه را از آن بازداشت.
ممنوع کردن چنین مسئله ای که یک ضرورت اجتماعی است، و جامعه کشش و ظرفیت آن را دارد، عوارضی به دنبال خواهد داشت که به آن اشاره خواهد داشت.
بنابراین در خصوص تعدد زوجات توصیه و تشویقی در کار نیست، بلکه در گرو شرایطی است که اگر حتی بیم آن وجود داشته باشد که مثلا مرد نتواند عدالت را برپا کند این استحباب ساقط است بلکه نهی جای آن را می گیرد، همانطور که قرآن کریم می فرماید:
«فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»؛ با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مىترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد.(3)
اینجا بحث خوف و بیم است، نه بحث علم! قرآن کریم نمیفرماید اگر نمیتوانید عدالت برقرار کنید پس یک همسر بگیرید! میفرماید اگر حتی بیم این را دارید که نتوانید عدالت برقرار کنید یک همسر بگیرید، همانطور که اگر بیم دارید آب برای شما ضرر داشته باشد نباید وضو بگیرید، یا اگر بیم داشته باشید روزه برایتان ضرر دارد نباید روزه بگیرید!(4)
یا سایر شرایط مثل توان روحی و جسمی؛ یا توان و تمکّن مالی برای اداره و تدبیر دو یا چند خانواده؛ همه اینها جزء شرایطی است که در ازدواج مهم و لازم است.
علاوه بر اینکه چنین اقدامی نیازمند مشورت و همفکری با دیگران است، یعنی مردی که تصمیم به این کار گرفته است باید با مشاورین مذهبی خانواده مشورت کند، از مسئولیت های سنگین پس از آن آگاه شود، از سختی های کار مطلع شود.
عکس العمل همسر اول، و همچنین تکلیف زندگی با همسر اولش روشن شود، همسر اول نسبت به مسئله توجیه شود، اگر بچه هایی وجود دارند نظر آنها جلب شود، چرا که هدف اسلام از تجویز این حکم زیر پوشش گرفتن زن های جامعه است، لذا بنیان نهادن یک خانواده به قیمت فروپاشی یک خانواده دیگر و بچه های طلاق و مانند آن مطلوب اسلام نیست.
نکته دوم:
بنابرآنچه که در نکته پیشین گذشت روشن میشود اقدام به ازدواج متعدد هرگز با ایمان تلازمی ندارد، بلکه انجام آن بدون داشتن شرایط حتی میتواند نشانه بی ایمانی باشد.
ایمان شاخصه های خاص خودش را دارد که از آن جدایی ناپذیر هستند، اما تعدد زوجات از ایمان جدایی پذیر است، بسیار انسان های مومنی که فقط یک همسر داشته اند و بسیار انسان ها غیر مومنی که چند همسر داشته اند.
همچنین تعدد زوجات را هرگز نمی توان با مثل نماز و روزه و حج و جهاد قیاس کرد چرا که:
اولا: حج و زکات و روزه و اینها از سنخ عبادت است، اما تعدد زوجات به خودی خود اصلا از سنخ عبادت نیست! تنها چیزی که به آن رنگ عبادت می دهد نیت الهی داشتن است، آن هم که اختصاصی به این ندارد، شما غذا را هم با نیت الهی بخوانید پاداش خواهید داشت! اگر شما بدانید کسی که حج بر او واجب نشده به حج رفته او را تحسین خواهید کرد چون عبادت انجام داده، اما در مورد تعدد زوجات شما چه می فهمید که حکم تعدد زوجات برای او چه بوده؟ اصلا ممکن است شخصی چند همسری بر او حرام باشد اما ازدواج کرده، به همین خاطر نمی توانید او را تحسین کنید.
با این اوصاف شما اگر بدانید فلان خواستگار مومن است میدانید که اهل نماز هست، اهل روزه هست، اهل جهاد هست، چون اینها از سنخ عبادت است، اما این که اهل چند همسری هم هست هرگز فهمیده نمیشود!
ثانیا: تعدد زوجات هرگز به خودی خود بر شخص واجب نمی شود، آنچه که تعدد زوجات را بر شخص واجب می کند یک مسئله درونی است، یعنی اینکه نمی تواند خودش را کنترل کند و به حرام می افتد، اما مسئله جهاد و حج و زکات و اینها اینگونه نیست که بستگی به درون فرد داشته باشد، مثلا اگر دشمن به مملکت ما حمله کرد و زمینه جهاد فراهم شد بر همه واجب است که به میدان بروند، ربطی به مسئله ای در درون آنها ندارد؛ اما اگر زنان بیوه بسیاری در جامعه وجود داشتند بر همه مردان واجب نیست بروند آنها را بگیرند! هرگز خداوند ایشان را مواخذه نخواهد کرد که چرا دو تا زن نگرفته اید! بالاتر اینکه اگر کسی بداند نمی تواند عدالت برقرار کند حتی اگر تمام اطرافش را بیوه زنان گرفته باشند او حق ندارد با ایشان ازدواج کند.
پس از آنجا که تشخیص وجوب یا استحباب حج و روزه و زکات و مانند آن وابسته به شرایط بیرونی است قابل تشخیص است، یعنی میشود تحقیق کرد که فلانی آیا با عدم پرداخت زکات، عدم رفتن به حج، و جهاد آیا حرامی مرتکب شده یا خیر. اما تعدد زوجات را شما نمی توانید تشخیص دهید بر فلانی واجب است یا حرام، چون مربوط به درون اوست، آیا میل به آن دارد یا خیر، آیا به حرام می افتد یا خیر، آیا توان برقراری عدالت را دارد یا خیر؟!
بنابراین در یک کلام تعدد زوجات نه علامت ایمان است نه بی ایمانی، نه علامت تقواست و نه بی تقوایی، نه علامت عقلانیت است و نه بی عقلی! اما هم میتواند نشأت گرفته از ایمان باشد و هم بی ایمانی؛ هم می تواند نشأت گرفته از تقوا باشد و هم بی تقوایی؛ هم می تواند از سر عقلانیت باشد و هم از سر بی عقلی...! به همین خاطر هرگز نمیتواند ملاک سنجش ایمان افراد قرار بگیرد یا نتیجه قطعی ایمان دانسته شود.
پی نوشت ها:
1. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارارت صدرا، تهران، ج19، ص340و341.
2. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق محمد باقر بهبودی، مکتبة المرتضویه، تهران، ج6، ص4.
3. نساء:3/4.
4. ر.ک: مجموعه آثار، قم، ج19، ص 362.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=63201&p=992337&viewfull=1#post992337