پرسش: آیا فضائل و رذائل فطری هستند و یا تابع مصالح فردی و اجتماعی به وجود می آیند؟
پاسخ: پرسش شما دارای چند جنبه مختلف است و میتوان در قالب برداشت های متعدد آن را به سوالات مختلفی تقسیم نمود.
برداشت اول: هستی شناسی فضائل و رذائل
واقعیت حُسن و قبح اخلاقی چیست و منشا اعتبار و ارزش مفاهیم اخلاقی چیست؟ آیا حُسن و قبح فطری و وجدانی است و از پشتوانه واقعی برخوردار است؟ آیا به خاطر نتایج و مصالح و مفاسدی که دارند از همدیگر تفکیک میشوند؟ و یا بر اساس احساس شخصی و یا توافق اجتماعی مشخص میشوند؟
در پاسخ به این سوال نظریات اخلاقی به واقع گرایی و غیر واقع گرایی تقسیم میشوند. احساس گرایی، قراردادگرایی، عاطفه گرایی، لذت گرایی و ... از مکاتب غیرواقع گرا هستند که اخلاق و حسن و قبح آن را تابع احساس فردی، توافق جمعی، عواطف میان فردی، لذت شخصی و .... میدانند. اما در مقابل نظریات واقع گرا مثل وجدان گرایی، سودگرایی، نظریه کانت و نظریه متعالی اسلام برای اخلاق حقیقتی مستقل از نظرات و احساسات شخصی و توافقات اجتماعی قائل هستند و اصول اخلاقی را ثابت، همیشگی و همگانی میدانند. طبق نظر آیت الله مصباح(حفظه الله) که یکی از بهترین تقریرها را از نظریه اخلاق اسلامی دارد، حُسن و قبح اخلاقی معقول ثانی فلسفی است و منشا انتزاع واقعی دارد. به این معنا که فضائل و رذائل دارای نتایج مثبت و منفی واقعی و دائمی هستند که خوبی و بدی آنها از همین تاثیرشان در نتایج خوب و بد، انتزاع میشود.(1)
برداشت دوم: معرفت شناسی فضائل و رذائل
آیا هر فردی از طریق فطرت خود به رذائل و فضائل دست پیدا میکند و یا نظام اخلاقی هر فردی از طریق دیدگاه شخصی او و یا هنجارهایی که در اجتماع او وجود دارد قابل شناسایی است؟
طبق نظریه حُسن و قبح عقلی که دیدگاه مورد پذیرش مکتب کلامی شیعه است حُسن و قبح اخلاقی از طریق قوای درونی انسان قابل تشخیص و شناخت است و انسان برای شناخت (حداقل) اصول اخلاقی به منشا بیرونی نیاز مند نیست. در منابع دینی نیز این رویکرد مورد تایید قرار گرفته است. در قران کریم پس از بحث از خلقت نفس انسانی آمده است: فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها. پس خداوند شر و خیرش را به او الهام کرد.(2)
برداشت سوم: ذاتی و یا اکتسابی بودن فضائل و رذائل
آیا مجموعه فضائل و رذائل هر شخص به صورت فطری و غریزی همراه اوست و یا در جریان زندگی و از راه تاملات شخصی و تاثرات اجتماعی به دست می آید و یا قابل تغییر است؟
با توجه به منابع دینی هر دو نوع خُلق در انسان وجود دارد. برخی از آنها ذاتی و برخی اکتسابی است.
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
الْخُلُقُ خُلُقَانِ أَحَدُهُمَا نِيَّةٌ وَ الْآخَرُ سَجِيَّةٌ قِيلَ فَأَيُّهُمَا أَفْضَلُ قَالَ النِّيَّةُ لِأَنَّ صَاحِبَ السَّجِيَّةِ مَجْبُولٌ عَلَى أَمْرٍ لَا يَسْتَطِيعُ غَيْرَهُ وَ صَاحِبَ النِّيَّةِ يَتَصَبَّرُ عَلَى الطَّاعَةِ تَصَبُّراً فَهَذَا أَفْضَلُ. خلق دو گونه است: 1- عزم و اراده، 2- و عادت و رفتار، پرسيده شد: كداميك از آن دو افضل است؟ فرمود: عزم و اراده، زيرا صاحب عادت براى يك كار ساخته شده و غير از آن را نتواند، ولى فردى كه صاحب عزم و اراده است با زحمت و رنج؛ خود را وادار بر طاعت می سازد، بنابراين او افضل است.(3)
پی نوشت ها:
1. رک: مصباح یزدی، محمد تقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، قم، 1384.
2. شمس/7.
3. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج75، ص257.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=41867&p=989345&viewfull=1#post989345