جواب: پدیده ی ازدواج با مخالف مذهب خود، امری است که از دیرباز در بین پیروان مذاهب به شکل محدود در جریان بوده که چنین امری از زوایای مختلف قابل بررسی است.
با نگاهی به بافت جمعیتی شهرهای مرزی کشور و درهم آمیختگی مذاهبی؛ در مواردی مشاهده می گردد، عنصر مذهب، نقش اساسی خود را در انتخاب همسر ایفا ننموده؛ زیرا مقوله ی قومیّت و فرهنگ و ارتباطات خانوادگی و نسبی، امری غالب بر گرایشات خاص مذهبی بوده؛ لذا در مواردی خانواده هایی یافت می گردد که در آن زن و مرد دارای مذهبی یکسان نبوده؛ اما از آنجا که قرابت و خویشاوندی میان آنها امری پررنگ تر از اختلافات مذهبی بوده؛ این ازدواجها صورت پذیرفته و در بقای آن نیز مواجه با مشکل خاصی نبوده است.
به عبارت دیگر ، به هر میزان که ارتباطات و روابط و قرابت و عواطف متقابل بیشتر بوده، حفره ی اختلاف مذهبی، مانعی جدی در ایجاد و بقای یک خانواده نخواهد بود؛ اما در مقابل هر قدر این عوامل کمرنگ تر و تحریکات مذهبی بیشتر شود؛ ایجاد چنین پیوندی به سختی میسّر بوده و در مسیر بقای خود با سختی مواجه خواهد بود؛ مگر در صورتی که طرفین عاری از حساسیّت مذهبی بوده و توجهی نیز به تحریکات خارج از خانواده ی خود نداشته باشند.
با توجه به مطالب فوق، نتیجه چنین است که برای افراد متدیّن(اما غیر آشنای به معارف دین) تحمل چنین ازدواجی دشوار بوده؛ زیرا مقدسات مذهبی مشترک طرفین، تکیه گاهی محکم در بقای یک خانواده ی مذهبی است؛ اما در صورت فقدان چنین قدر مشترکی، در صورت احساس خطر برای مذهب، هیچ گاه عقاید مذهبی فدای خواسته های دیگر نخواهد شد.
بنابراین چنین ازدواجی تنها در این موارد بدون مشکل مذهبی است:
1. ازدواج با اقوام نزدیکی که تنها افتراق آنها، افتراق مذهبی است؛ (چنانچه در برخی شهرها و روستاهای مرزی مشاهده می گردد که مثلا دو برادر دارای مذهبی متفاوت اند)؛
2. ازدواج کسانی که حساسیت چندانی به مقوله ی اختلاف مذهبی نداشته و به عبارتی دیگر کسانی که تقیّد مذهبی (اعم از اعتقاد و عمل) خاصی ندارند؛
3. ازدواج مرد با زن سنی، در صورتی که مرد در اعتقادات خود راسخ بوده و علاوه بر چنین امری آشنای به مسائل مذهبی خود بوده؛ که در این صورت این شخص بدون آنکه حساسیّت مذهبی طرف مقابل خود را تحریک نماید، به مرور زمان با رفتار و عملکرد صحیح خود و شناساندن جایگاه عترت(علیهم السلام)، زمینه ی تغییر مذهب همسر خود را فراهم می سازد.
از مطالب فوق روشن می شود:
1. توقع تغییر مذهب قبل از ازدواج؛ آنهم در فاصله ای اندک، توقعی غیر ممکن بوده؛ زیرا مقوله ی اعتقادات چیزی نبوده که به یکباره قابل تغییر باشد؛
2. چنین ازدواجی برای غالب افرادی که اشراف کامل به عقاید خود نداشته و قدرت دفاع از آنرا نیز نداشته، هرگز توصیه نمی گردد؛ بلکه از نظر فقهی در صورت خوف تغییر مذهب، چنین امری جایز نبوده؛ علاوه بر اینکه در آتیه نیز مشکل انتخاب مذهب برای فرزندان باقی است که چنین امری خود یکی از عوامل مهم اختلاف خواهد بود؛ لذا کسب آرامشی که اولین توقع از تشکیل یک خانواده است در چنین ازدواجی در معرض خطر است.
معرفی کتاب:
الف) در موارد فوق کتابهایی که مستبصرین تألیف نموده اند از اولویت بیشتری برخوردار است؛ زیرا در این کتابها به امری که موجب تغییر مذهب فردی شده بهای بیشتری داده شد؛ لذا به کتابهای آقایان «تیجانی»[1] و «عصام العماد» و ...مراجعه شود که در این لینک این کتابها به نمایش گذاشته شده است:
http://al-mostabserin.com/persian/
ب) کتابهایی که بدون برانگیختن احساسات مذهبی مخالف، بیانگر جایگاه عترت(علیهم السلام) و مشتمل بر تبیین دیدگاه شیعه در مسائل اعتقادی و عملی باشد؛ همچون کتابهای «سیمای عقاید شیعه» و «راهنمای حقیقت»، تألیف: آیت الله جعفر سبحانی؛ و «شیعه شناسی»؛ «مرجعیت علمی اهل بیت(علیهم السلام) و پاسخ به شبهات»؛ «امام شناسی و پاسخ به شبهات» در دو مجلد، تألیف آقای علی اصغر رضوانی؛و... که با مطالعه این کتابها مخاطب شما به حقیقت اعتقاد شما پی می برد.
[1] . http://www.mazhabbook.ir/%D8%AE%D8%B...A7%D8%B1%D9%81
http://www.askdin.com/showthread.php?t=60940&p=964241&viewfull=1#post964241