سوال:
منظور از سبک شمردن نماز چیست؟ با توجه به این حدیث که"شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد" آیا تاخیر انداختن نماز از اول وقت، مصداقِ سبک شمردن است؟
چرا به نماز اینقدر اهمیت داده شده که کوتاهی کردن و سستی در آن، توبیخ حق تعالی را در پی دارد؟
پاسخ:
امام جعفر صادق (علیه السلام) در تفسیر آیات "فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ؛ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ؛ پس وای بر نمازگزاران ؛ که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند"۱ میفرمایند: تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ؛ منظور تاخیر انداختن نماز از اول وقتش بدون عذر است.۲
در این رابطه توجه به چند نکته لازم است:
۱. اهمیت دادن به چیزی، یک امر روشن و واضح است و کسی نمی تواند بگوید من نمیدانم اهمیت دادن به چه معناست.
۲. عذر هم یک معنای عرفی و عام دارد که کاملا مشخص است. یعنی کاری که به طور معمول مانع از ادای نماز در اول وقت می شود.
۳. گاهی اوقات عذری که انسان برای خودش پیدا می کند، ممکن است عرفاً قابل قبول باشد، اما خودش در اعماق قلبش می داند که می توانست به نحوی این عذر را برطرف کرده و نمازش را اول وقت بخواند. یعنی اگر به اندازه کافی اهمیت قائل می شد، به هرحال چند دقیقه ای وقت برای نماز اول وقت پیدا می کرد، کما اینکه اگر در همان زمان کار دیگری که برایش ارزش و اهمیت زیادی دارد پیش بیاید (مثلا تماس تلفنی از جانب یک شخص مهم)، حتما در انجامش تاخیر نخواهد کرد.
۴. هر کسی به خودش بیش از همه واقف است و می داند قلباً چقدر برای نمازش ارزش و اهمیت قائل است.
۵. قاعدتا چیزی که انسان باید نسبت به آن پاسخگو باشد، اعمال حقیقی و نیت قلبی اوست، نه چیزی که در ظاهر عیان است.
اما در مورد اهمیت نماز، در بسیاری از آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام)، مهمترین مسأله (پس از شناخت خداوند و ایمان به او) برپا داشتن نماز شمرده شده است.3 در حقیقت، با اینکه شرع مقدس، شامل اوامر و نواهی زیادی ست و انسان برای رستگاری باید نسبت به تمامی آنها کوشا و مراقب باشد، اما نماز مانند نخ تسبیحی ست که تمام این افعال را در کنار هم قرار داده و باعث می شود که تسبیح (دین) کامل شده و معنای حقیقی پیدا کند. درست است که اگر هر کدام از مهره های تسبیح نباشند، تسبیح ناقص است؛ اما اگر نخ تسبیح نباشد، اصولا تسبیحی شکل نگرفته که بتوان راجع به نقص یا کامل بودن آن صحبت کرد.
البته همانطور که قبلا هم عرض شد، این بدان معنا نیست که اگر کسی یک روز نمازش تاخیر افتاد، پس اهل آتش است؛ بلکه باید این توجه و این اهمیت خاص برای نماز، در قلب و روح انسان شکل گرفته و آن را باور داشته باشد.
وقتی باور پیدا شد، انسان در هر حالی که باشد، نماز را در اول وقت به پا می دارد، مگر اینکه حقیقتا عذری داشته باشد که نتواند. معنای عذر داشتن هم کاملا بستگی به افراد و شرایط و موقعیت آنها دارد و برای هر کسی مشخص است. هر کسی در اعماق وجودش می تواند بفهمد که آیا الان می تواند چند دقیقه ای برای نماز کارش را تعطیل کند، یا نه.
مسئله اهم و مهم کردن هم همیشه و در تمام مسائل دینی و عقلی، جایگاه خاص خودش را دارد. برای مثال بدیهی ست که نجات جان یک انسان بر نماز اول وقت اولویت دارد یا حتی گاهی واجب است. تشخیص وظیفه در موقعیت، یکی از مهمترین مسائلی ست که اگر انسان بتواند در آن دقت کرده و بر اساس آن عمل کند، قطعا به سعادت و کمال او منتهی خواهد شد.
پی نوشت:
۱. سوره مبارکه ماعون، آیه ۴ و ۵
۲. بحار الانوار، ج۶، ص۸
3. سوره بقره، آیه3؛ سوره نساء، آیه 162؛ سوره توبه، آیه 18
http://www.askdin.com/showthread.php?t=59748&p=940075&viewfull=1#post940075