استاد اخلاقی که میگوید:من نماز ندارم

این که گفته ما نماز نداریم، به شدت جمله هشدار دهنده ای است.
و باید هر چه سریع تر منظور ایشان را متوجه شوید. از ایشان با کمال احترام بپرسید که منظورشان از این جمله چیست ؟ و تحت تاثیر احساسات خود قرار نگیرید.
زیرا انسان هیچگاه بی نیاز از شریعت و دستورات ان نیست که سیره اهل بیت (علیهم السلام) این مطلب را تایید می نماید. حضرات معصومین (علیهم السلام) در عین ان که انسان هایی کامل هستند، به هیچ عنوان خود را نسبت به دستورات شریعت و عمل نمودن به ان بی نیاز نمی دیدند.
همین عمل نمودن به دستورات شریعت و عمل ننمودن به آن، نکته مهم برای پی بردن به عرفان حقیقی و مدعیان عرفان های کاذب و دروغین است.
فرقه های انحرافی و مدعیان دروغین عرفان، یکی از نکات منفی و تاریکی که دارند، و می توان به دروغین بودن ان ها پی برد، اهمیت ندادن انها به دستورات شریعت است.
مرحوم علامه حلی (726-648 ه ق) در کتاب نهج الحق به نقل خاطره‌ای می‌پردازد که نظیر آن را در جاهای دیگر نیز می‌توان یافت. این عالم بزرگوار شیعی، گروهی از صوفیان را در حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) زیر نظر می‌گیرد و یکی از آنان را در برگزاری نماز با دیگران همراه نمی‌بیند. وقتی از دلیل آن می‌پرسد، در پاسخ می‌گوید: «کسی که واصل شد، چه نیازی به نماز دارد! آیا رواست که پس از وصال، حجابی میان بنده و خدایش قرار گیرد؟.»
[1]
بر همین اساس، فرقه‌ای به نام «واصلیه» پدید آمده و این نغمه ناسوز را کوک کردند که «نماز و روزه و زکاة و حج و احکام دیگر از بهر آن نهاده‌اند تا شخص، اول بدان مشغول شود و تهذیب اخلاق حاصل کند و او را معرفت حق حاصل شود، و چون معرفت حاصل شد، واصل بود... و چون واصل شد، تکلیف از وی برخاست».[2] نویسنده کتاب تبصرة العوام، صوفیان زمان خود (قرن هفتم) را در شش گروه جای می‌دهد و واصلیه را یکی از آن‌ها می‌شمارد.
نورالدین عبدالرحمان جامی (812-898ق) در نفحات الانس که دسته‌های مختلفی را بر می‌شمارد می‌گوید:
جماعتى كه خود را در زىّ صوفيان اظهار كنند و از حليت عقايد و اعمال و احوال ايشان‏ عاطل و خالى باشند، و ربقه طاعت از گردن برداشته خليع العذار در مرتع اباحت مى‏چرند و گويند: تقيّد به احكام شريعت وظيفه عوامّ است كه نظر ايشان بر ظواهر اشيا مقصور بود و اما حال خواصّ و اهل حقيقت از آن عالى‏تر است كه به رسوم ظاهر مقيّد شوند. و اهتمام ايشان به مراعات حضور باطن بيش نبود.» و اين طايفه را باطنيّه و مباحيّه خوانند.[3]




بنابراین اگر مشخص شد، که ایشان هم نماز نمی خوانند، به سرعت با ایشان قطع ارتباط نمایید که چنین افرادی شیادان و یا جاهلانی بیش نیستند که می خواهند از تشنگی دیگران برای معنویت سوء استفاده نمایند.
پی نوشت:
__________________________

[1]. مرتضی داعی‌الاسلام، تبصرة العوام، ص131
[2]. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، صص59-58
[3]. جامى، نفحات الأنس‏، صص9-10

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=60756&p=951100&viewfull=1#post951100