الف) برای اثبات سالم ماندن بدن پیامبر و ائمه(علیهم السلام) از چند طریق می توان بحث را پیش برد:
اول: روایاتی که دلالت بر نپوسیدن برخی انبیاء و امامان دارد؛ مانند:
- إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ عَلَى الْأَرْضِ أَنْ تَأْكُلَ أَجْسَادَ الْأَنْبِياءِ فَنَبِي اللَّهِ حَي يرْزَقُ؛ همانا خداوند متعال بر زمين حرام نموده است اينكه اجساد انبياء را بخورد. پس نبيّ خدا زنده است و روزي داده مي شود.(1)
- مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا تَأْكُلَهُ الدِّيدَانُ تَحْتَ الْأَرْضِ فَلْيَسْكُنِ الْمَسَاجِدَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ طَرِيّاً مُطِرّاً لَا يَبْلَى فَلْيَكْنُسِ الْمَسَاجِد؛ هر كس مي خواهد بدنش طعمه ي حشرات زير زمين نشود در مساجد بسيار نشيند و هر كس مي خواهد جسدش سالم بماند و پوسيده نشود مساجد را نظافت كند...(2)
- فَقَالَ إِذَا زُرْتَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(علیه السلام) فَاعْلَمْ أَنَّكَ زَائِرٌ عِظَامَ آدَمَ وَ بَدَنَ نُوحٍ وَ جِسْمَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام). (3) این روایت با توجه به گذشت سالیان دراز از دفن امام علی(علیه السلام) از کلمه «جسم» برای ایشان استفاده کرده و می توان آنرا دال بر نپوسیدن جسم مطهر ایشان دانست. همینطور در مورد حضرت نوح(علیه السلام) که از عبارت «بدن» استفاده شده است.
بنابر این دسته از روایات روشن می شود که ابدان برخی از انبیاء و ائمه(علیهم السلام) نپوسیده و سالم می ماند. لذا با توجه به بالاتر بودن مقام امامت که در روایات اهل بیت(علیهم السلام) به آن اشاره شده، می توان گفت؛ زمانی که بدن برخی انبیاء سالم می ماند، به طریق اولی بدن ائمه(علیهم السلام) سالم خواهد بود.
دوم: با توجه به اخبار متعدد از سالم ماندن برخی علماء که خود را شاگردان ائمه(علیهم السلام) می دانستند، می توان از طریق قیاس اولویت، حکم به سالم ماندن ابدان شریف ائمه(علیهم السلام) نمود. به عنوان نمونه می توان به سالم ماندن بدن مطهر شیخ صدوق که پس از 900 سال(4) و یا بدن مطهر مرحوم کلینی(5)، قطب راوندی(6) و ... که بعد سالیان دراز بدون هیچ تغییری نپوسیده بودند، اشاره کرد.
ب) اما در مورد قسمت دوم سوال که مربوط به نمونه گیری و امثال آنست، باید توجه داشت که از نظر فقهای شیعه نبش قبر مومن -به جز موارد استثنائی- حرام است و از باب حفظ احترام او نباید قبرش را نبش کرد. این حرمت در مورد بزرگان دینی، به خصوص ائمه معصومین(علیهم السلام) شدت بیشتری داشته و هیچ کدام از فقها آنرا جایز ندانسته اند، چه رسد به نمونه برداری و کارهایی از این قبیل.
1. مجلسی، بحارالأنوار ، ج86 ، ص264.
2. همان، ج 8، ص 145.
3. وسائل الشيعة ؛ ج14 ؛ ص384.
4. اجساد جاویدان، ص138-141.
5. همان، 136.
6. همان، ص152.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=60429&p=948768&viewfull=1#post948768