سؤال:
چه کسی گفته حضرت زهرا (سلام الله علیها) به دست خلیفه دوم شهید شده است؟
پاسخ:
در همه منابع شیعی مربوطه بحث نحوه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مطرح شده است همچنین بسیاری از منابع اهل سنت نیز یا به تصریح یا در لفافه به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و نحوه آن اشاره کرده اند.
برای نمونه از منابع شیعی میتوان به دو نمونه زیر اشاره کرد
امام کاظم (علیه السلام) می فرمایند:«اِنَّ فاطمة صِدّيقة شهيدةٌ». (1)
مرحوم عياشى در تفسير، شيخ مفيد در الإختصاص و... نوشتهاند: عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علی) برويم، پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، ابوعبيد جراح، سالم مولى ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه وارد نخواهند شد، عمر در را كه از شاخههاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علی را بيرون آوردند در حالى كه كمرهای خود را بسته بودند. (2)
نمونه ای از منابع اهل سنت که اشاره به آتش زدن خانه کرده اند نیز عبارتند از: عمر قسم خورد تا خانه را به آتش بکشد(3) بلاذری نیز می گوید: چون علی (عليه السلام) با ابوبكر بيعت نكرد، عمر با شعله آتش به طرف خانه فاطمه (عليها السلام) رفت. فاطمه (عليها السلام) پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطّاب! آيا تو مىخواهى خانه مرا آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى!. (4)
تا این جا تهدید به آتش کشیدن اثبات می شود اما تاسف ابابکر در آخر عمر نشان از عملی شدن این تهدید می باشد زیرا وی در آخر عمر می گوید: من به چيزى در دنيا تأسف نمىخورم، مگر بر سه چيز كه انجام دادم و سه چيزى كه انجام ندادم و سه چيزى كه كاش از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مىپرسيدم: دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نمىكردم هر چند براى جنگ بسته شده شود... . (5)
پس معلوم می شود حمله به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) صورت گرفته اما با آتش یا بی آتش؟ سخن مسعودی پرده از این سوال نیز بر می دارد آن جا که می گوید:
پس قصد خانه علي كردند و بر او هجوم آوردند و خانهاش را آتش زدند و او را به زور از خانه بيرون آوردند، سرور زنان (فاطمه) را بين ديوار ودر فشار دادند تا فرزندش محسن را سقط كرد. (6)
نتیجه این که: با توجه به اسناد فوق، منابع شیعه اتفاق بر شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارند ولی با وجود حساسیتی که در تاریخ اهل سنت بوده نمی توان انتظار داشت که این مسئله به تصریح در منابع اهل سنت آمده باشد زیرا با سیاست حذف مواجهه شده است. اما گاهی به صورت غیر مستقیم در منابع آنان مطرح شده که نیاز به تیز بینی بیشتر دارد.
منابع:
(1)کلینی(329ق)، دار الكتب الإسلامية ،تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج1، ص458.
(2) عياشي(متوفاي320هـ)، تفسير العياشي، المكتبة العلمية الإسلامية، تهران، ج2، ص67. و شيخ مفيد،الاختصاص تحقيق، علي أكبر الغفاري، السيد محمود الزرندي، دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993 م ص 186.
(3) إبن أبي شيبة(متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 7، ص 432، ح37045، کتاب المغازي، باب ما جاء في خلافة ابي بکر وسيرته في الرده، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
(4) بلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف،ج 1، ص 252.
(5) طبري، (متوفاي 310هـ)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 353، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت؛
ذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 3، ص 118، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.
(6) مسعودي، أبو الحسن على بن الحسين بن على (متوفاى346هـ)، اثبات الوصيه، ص 143.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=38112&p=640070#post640070