سؤال:
اما چرا بیشتر بزرگان عرفان و حکمت مردان هستند؟
پاسخ:
همتی باید قدم در راه زن/صاحب آن خواه مرد و خواه زن
غیرتی باید به مقصد ره نورد /خانه پرداز جهان چه مرد چه زن
شرط ره آمد نمودن قطع راه/ بر سر رهرو چه معجر چه کلاه (1)
ما اگر از مقامات بلند و عرفانی بی بی دو عالم حضرت صدیقه طاهره علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام و حضرت مریم سلام الله علیها صرف نظر کنیم که صحبت کردن در مورد مقامات معنوی آن بزرگواران مصداق این ابیات جناب مولوی است :
یک دهان خواهم به پهنای فلک /تا بگویم وصف آن رشک ملک
گر دهان یابم چنان و صد چنین/تنگ آید در بیان آن امین
این قدر هم گر نگویم ای سند/شیشه دل از ضعیفی بشکند
باید بدانیم یکی ازبرجستهترین چهرههاى عرفان اسلامى که هم ذوق عارفانه داشت و هم مرجع رفت و آمد عارفان پرشمارى بودشیخ ابوعبدالرحمن سلّمی است که توانست میراث عارفان سه قرن پیش از خود را به بهترین وجه، حفظ کند و براى آیندگان به یادگار گذارد
و کتاب طبقات الصوفیه وی به عنوان یکی از کتاب های مرجع در سر گذشت عرفا قابل توجه است .
وی در انتهای کتاب طبقات الصوفیه خود باب مستقلی را به عنوان النسوة المتعبدات الصوفیات (یعنی ذکر احوال زنان عابد و عارف ،)اختصاص داده است .
و در آنجا تصریح می کند که در دو قرن نخستین هجری زنان بسیاری در حلقه عرفا در عراق حضور داشتند و در قرن سوم و چهارم نیز سرزمین خراسان مرکز بانوانی بوده است که از تجارب روحانی خویش سخن می گفته و صدق و فتوت را تعلیم می دادند.
توجه به این نکته ضروری است که در چهار قرن نخستین اسلامی حضور هشتاد زن عارف که جناب سلّمی نامشان را در این کتاب آورده است در برابر صدو سه مرد عارف که ذکرشان را در کتاب دیگر خود طبقات الصوفیه آورده است نه تنها اندک نیست بلکه بسیار قابل توجه است
به عنوان نمونه به نام چند تن از آنها اشاره می کنیم:
1- رابعه عدویه: که از اهل بصره بود
2- غفیره عابده: که از اهل بصره بود
3- ام حسان اسدیه
4- لبابه متعبده: که اهل بیت المقدس بود
5-مومنه بنت بهلول: از اهل دمشق بود
6- فاطمه نیشابوری: از عارفان بزرگ خراسان و هم عصر بایزید بسطامی بود
جناب سلّمی او را زن یگانه زمانه خوانده که درک او از معانی قرآن مایه شگفتی صوفیان بزرگ عصر بوده است
7- امّ علی همسر احمد خضرویه از دیگر بانوان بزرگ خراسان بود
8-فطیمه همسر حمدون قصار از دیگر زنان صوفی خراسان بود که جناب سلّمی از او با عنوان (کبیرة الحال وعظیمة القدر )نام می برد
وتازه این هشتاد نفر را که جناب سلّمی نام می برد تا عصر خود است که مربوط به قرن چهارم هجری است و بعد از ایشان هم زنان دیگری به مقامات بلند عرفانی رسیده اند
از قرن دوم هجری شخصیت هایی چون رابعه عدویه ظهور نموده واز نخستین عرفای اسلامی بوده اند. ودر متون عرفانی بسیاری از زنان را داریم که به مقامات بلند عرفانی و ارشاد رسیده اند وبه مریدان خرقه می پوشانده اند.که به آنها در متون عرفانی ،عارفات و عابدات گفته اند.
بایزید بسطامی در باره فاطمه زن احمد خضرویه (متوفی 240 ق) می گوید:
هرکه خواهد تا مردی بیند اندر لباس زنان ،گو در فاطمه نگاه کن (2)
بسیاری از زنان به واسطه پیوند خانوادگی با عرفای بزرگ به این جمع داخل شده اند مانند خواهران بشر حافی (متوفای 227ق) ومیمونه خواهر ابراهیم خواص (متوفی 291ق) وبسیاری دیگر
جامی به نقل از ابن عربی می گوید: از کسی پرسیدند ابدال چند کس اند؟ پاسخ داد : چهل تن، و چون پرسیدند که چرا چهل مرد نگفتی؟
پاسخ گفت: چون زنانی نیز در میانشان بوده اند (3)
و یا بانو مجتده امین در عصر و زمان متاخر یکی دیگر از این عرفا می باشد.
منابع:
1. عمان سامانی
2. کشف المحجوب، هجویری، ص 150.
3. نفحات الانس من حضرات القدس، ص 615.