سؤال:
چرا بعضیها دنبال عرفان میروند؟ از چه سنی میشود وارد این وادی شد؟ چه کارهایی را باید پشت سر بگذاریم؟ استاد چه ضرورتی دارد؟
پاسخ:
به دنبال عرفان بودن ریشه در فطرت انسانها دارد که انسان به طور فطری، به دنبال معنویت است؛ ولکن در تشخیص این راه گاه دچار اشتباه میشود و به دام عرفانهای غیر اسلامی و به اصطلاح نوظهور میافتد و آن شیادان از این امر فطری انسانها سوء استفاده میکنند و آنها را به دام خود میاندازند. و البته در مسیر عرفان اسلامی بودن هیچ گاه جدای از شریعت اسلامی نیست.
بنابراین، از همان ابتدای تکلیف تا آخر عمر باید مهمترین دستور عرفان اسلامی که عمل به واجبات و ترک محرمات باشد را داشته باشیم و مهم ترین استاد برای سیر و سلوک شریعت اسلامی و عمل دقیق به دستورات آن می باشد و البته در کنار عمل به این دستورات اگر کسی بخواهد دستور دیگری را پیاده کند، باید زیر نظر یک استاد راه طی کردهای، آن مراحل را طی کند، چون این مسیر، مسیر سخت و دشواری است و چه بسا اگر کسی خودش بخواهد آن مراحل را طی کند، ممکن است به گمراهی بیافتد و به قول حافظ :
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
و ضرورت استاد کامل و مکمل با توجه به باطن انسان است. چون هر انسانی باطن منحصر به فرد خود را دارد و باید یک خضر راهی باشد تا آن باطن را بخواند و مطابق آن باطن نسخه بپیچد و دستورالعمل بدهد و اگر در مسیر سیر و سلوک، برای سالک صحنههایی پیش آمد، باید شیطانی بودن با رحمانی بودن آن مکاشفات را در بعضی از موارد استاد تشخیص دهد، و سالک را راهنمایی کند.
بنابراین، مهمترین استاد، دستورات شریعت است که در کنار عمل به واجبات و ترک محرمات (که واقعا سخت است و نباید دست کم گرفته شود)، به امور مستحبی مانند نماز شب، روزه، قرائت قرآن و ... تأکید نموده است، و اگر کسی به همین امور ، آشنا باشد و عمل کند به مدارج بالای معنوی میرسد، مخصوصا بحث نماز شب و همین امور مهمترین دستورات عرفان هستند.
حال اگر کسی بخواهد علاوه بر این امور در مسیر سیر و سلوک قدم بگذارد، حتما باید زیر نظر یک پیر راه و خضر زمانی باشد که اگر واقعا تشنگی در انسان باشد حق تعالی آن استاد را در مسیر زندگیاش قرار میدهد.
و در خاتمه تأکید میکنم که به هر کسی نمیشود اعتنا کرد و سر سپرده شد که شیادان و راهزنان راه فراوانند.