سؤال:
آیا این روایت که امام سجاد (علیه السلام)، بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام)، به مدت شش سال، سیاهپوش بود تا زمانی که سر ابن زیاد (لعنه الله علیه) را برای او آوردند» صحیح است؟
پاسخ:
در منابع متعددی به دنبال این موضوع گشتم سخنی از 6 سال سیاهپوشی حضرت امام سجاد (علیه السلام) نیافتم. لباس سیاه پوشیدن اهل بیت و امام سجاد (علیهم السلام) در منابع متعدد آمده است اما این که امام سجاد (علیه السلام) تا زمانی کشته شدن ابن زیاد لباس سیاه بر تن داشته در منابع چنین مطلبی را نیافتم.
اکنون به برخی روایات از این دست اشاره میکنم.
روایت مشهوری در این باب وجود دارد که مورخین و محدثین متعددی به آن اشاره کردند. روایت این است که پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) زنان بنی هاشم لباس سیاه و عزا بر تن کردند و حتی از گرما و سرما هم شکایت نمیکردند و امام سجاد (علیه السلام )برای ماتم زدگان طعام و غذا تهیه میکرد. این روایت در محاسن برقی (1)، هدایة الامه (2)، بحار الانوار (3)، عوالم العلوم (4)، وسائل الشیعه (5) آمده است.
همانطور که واضح است در این حدیث سخنی از مدت سیاهپوشی اهل بیت نیامده است.
همچنین در روایت دیگری آمده است که پس از خطبه تاریخی امام سجّاد (علیه السلام) در مسجد جامع دمشق، منهال برخاست و گفت: چگونه هستی ای فرزند رسول خدا؟ امام سجاد علیه السلام فرمود: «چگونه میشود حال کسی که پدرش به قتل رسیده باشد و اهل و عیالش اسیر شده باشند؟ همانا من و اهل بیتم لباس عزا پوشیدهایم و پوشیدن لباس نو برما روا نیست.» (6)
در روایتی دیگر سلیمان بن راشد از پدرش نقل میکند که: رأیت علی بن الحسین و علیه درّاعه سوداء و طیلسان أزرق. (7) «امام سجاد (علیه السلام) را دیدم که جبّهای سیاه رنگ و جلوباز پوشیده بودند.»
پس در این روایات سخن از سیاهپوشی حضرات معصومین و مخدرات بنی هاشم (علیهم السلام) وجود دارد، اما از زمان آن مطلبی بیان نشده است.
اکنون اگر روایاتی که مربوط به قتل ابن زیاد است را بررسی کنیم باز در ان سخنی از مدت زمان سیاه پوشی حضرت تا زمان شنیدن خبر کشتن ابن زیاد یا اوردن سر بریده او نزد امام را نمییابیم.
در این زمینه به روایت محسن امین در اعیان الشیعه توجه کنید.
لما قتل إبراهيم بن الأشتر عبيد الله بن زياد على نهر الخازر بعث برأسه و رؤوس أعيان من كان معه إلى المختار فبعث المختار برأس ابن زياد إلى محمد بن الحنفية و إلى علي بن الحسين فادخل عليه و هو يتغدى فقال علي بن الحسين أدخلت علي ابن زياد و هو يتغدى و رأس أبي بين يديه فقلت اللهم لا تمتني حتى تريني رأس ابن زياد و انا أتغدى فالحمد لله الذي أجاب دعوتي ثم أمر فرمي به.و في رواية ابن نما فسجد علي بن الحسين ع شكرا لله و قال الحمد لله الذي أدرك لي ثاري من عدوي و جزى الله المختار خيرا. (8)
پس در این روایت هم سخنی در مورد مشکی پوشیدن ان حضرت تا ان زمان وجود ندارد.
منابع:
1. برقی، احمد، المحاسن، ج 2، ص 420، دارالکتب الاسلامیه، قم، 1371 ش.
2. حر عاملی، محمد، هدایة الامه الی احکام الائمه، ج 1، ص 324، آستان قدس رضوی، مشهد ، 1414 ق.
3. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 188، دار احیاء التراث العربی، بیروت ، 1403 ق.
4 . بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال، ج 17، ص 412، موسسه امام مهدی، قم، 1413 ق.
5. حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، ج 3، ص 238، موسسه آل البیت، قم 1409 ق.
6 . مقتل ابی مخنفف، ص 217.
7 . کلینی، محمد، اصول کافی، ج 6 ص 449؛ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، ج 5، ص 24.
8. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج 1، ص 636.