سوال:
دلایل قرآن در نفی توّهم برخی مبنی بر اینکه قرآن حاصل اندیشه و تجربۀ دینی نبوی (صلی الله علیه و آله) است را بیان کنید؟
پاسخ:
با توجه به پرسشی که مطرح کردهاید به نظر میرسد آشنایی لازم با تعریف وحی و تعریف تجربه دینی را دارید، لذا به تفاوتهای این دو میپردازم. در تفاوت بین وحی و بین تجربه دینی، میتوان به مواردی اشاره نمود:
1. تأثیر فرهنگ زمانه در تجربه دینی
طبق برخی دیدگاهها، تجربه دینی تحت تأثیر فرهنگ زمانه است و در قید و بند فرهنگی رخ میدهد لذا تجربههای عرفانی عارف هندو، هندوگونه، تجربههای عارف یهودی، یهودیوار، و تجربههای عارف مسلمان، اسلامی است.
در حالی که مجموعه تعالیم و فرمانهایی که انبیاء به عنوان وحی در اختیار بشر قرار دادهاند، معمولا با فرهنگ زمان انبیاء در تقابل است.
«وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيراً»؛ و فرزندانتان را از ترس فقر، نكشيد! ما آنها و شما را روزى مىدهيم مسلماً كشتن آنها گناه بزرگى است! (1)
2. تأثیرپذیری تجربه دینی از القائات شیطانی
در تجربه های عرفانی، مشاهدات و مکاشفات عرفا در معرض نوعی انحراف و سقوط و القائات خطا و شیطانی است؛ به همین دلیل عرفا برای صحت و سقم مکاشفاتشان رعایت موازینی را لازم و ضروری میدانند.
در حالی که وحی همواره مصون از تلبیس ابلیس است و پیامبران در همه مراحل فهم و درک و دریافت آن در عصمت الهی قرار دارند.
وحی، حالتی سرشار از اطمینان به صدقش در پیامبر ایجاد میکند، به طوری که جای هیچ شک و شبههای نسبت به صدق آن باقی نمیماند.
«ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغى لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى»؛ چشم او هرگز منحرف نشد و طغيان نكرد (آنچه ديد واقعيّت بود)! او پارهاى از آيات و نشانههاى بزرگ پروردگارش را ديد. (2)
3. شریعت آفرینی وحی
حداقل برخی از وحیهای نازل شده بر انبیای الهی شریعت آفرینند، یعنی حامل دستورالعملهایی از جانب خداوند برای زندگی فردی و اجتماعی پیروان آنها هستند، در حالی که در تجربههای دینی و عرفانی چنین چیزی مشاهده نمیشود.
«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»
نيكى، (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز،) روىِ خود را به سوى مشرق و (يا) مغرب كنيد (و تمام گفتگوى شما، در باره قبله و تغيير آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازيد) بلكه نيكى (و نيكوكار) كسى است كه به خدا، و روز رستاخيز، و فرشتگان، و كتاب (آسمانى)، و پيامبران، ايمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقهاى كه به آن دارد، به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مىكند نماز را برپا مىدارد و زكات را مىپردازد و (همچنين) كسانى كه به عهد خود ـ به هنگامى كه عهد بستند ـ وفا مىكنند و در برابر محروميتها و بيماريها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند اينها كسانى هستند كه راست مىگويند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اينها هستند پرهيزكاران! (3)
4. تجربه دینی و خطاپذیری در تعبیر
ممکن است صاحبان تجربه دینی در تعبیر مشاهداتشان دچار اشتباه گردند، هرچند در شهود خود امر حقی را مشاهده کرده باشند؛ یعنی ممکن است عارف در تعبیر و تفسیر کشف و شهودش، دچار خطا گردد و برداشت و تفسیری اشتباهی از کشف و شهودش داشته باشد.
حال آن که وحی این گونه نیست زیرا هم لفظ و هم معنای وحی قرآنی از طرف خداوند بر پیامبر (ص) نازل شده است، نه این که معانی نازل شده باشد و الفاظ، ساخته پیامبر باشد.
آیات زیادی از قرآن بر این مطلب دلالت دارند، از جمله:
«إِنَّا سَنُلْقي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً»؛ چرا كه ما بزودى سخنى سنگين به تو القا خواهيم كرد. (4)
«لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»؛ زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [قرآن] حركت مده، چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست! پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروى كن! (5)
علاوه بر این آیات، با توجه به اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت، روشن میگردد که هم لفظ و هم معنای آن از سوی خداوند متعال نازل شده است.
5. اختصاصی بودن وحی تشریعی
وحی، یک ارتباط ویژه بین پیامبر و خداوند میباشد و در واقع یک موهبت الهی است که خداوند متعال برای هدایت انسانها، به افراد والا و شایسته (پیامبران) اعطاء میکند. بنابر این وحی اختصاص به پیامبران دارد.
در صورتی که تجارب دینی به فرد خاصی اختصاص نداشته و ویژگی خاص آن همگانی و عمومی بودن آن است.
«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ»؛ خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد. (6)
«اللَّهُ يَصْطَفي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ»؛ خداوند از فرشتگان رسولانى برمىگزيند، و همچنين از مردم خداوند شنوا و بيناست! (7)
منابع:
1. اسراء: 17/ 31.
2. نجم: 53/ 17 و 18.
3. بقره: 2/ 177.
4. مزمل: 73/ 5.
5. قیامة: 75/ 16 ـ 18.
6. آل عمران: 3/ 33.
7. حج: 22/ 75.