پرسش:
شنیدم هرکس نماز نخواند، هرعمل صالحی انجام میدهد قبول نیست. من نمازم را به خاطر تنبلی گاهی میخوانم گاهی نمیخوانم اما اعتقاد کامل دارم. همش در ذهنم هست. کلی نماز قضا دارم که باید بخوانم. حالا من که کلی دست مردم را گرفتم از نظر مالی و جانی، کمک به ایشان کردم هیچ جایگاه و مرتبهای ندارم؟
پاسخ:
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتی فرمودند: «الصَّلاةُ عَمودُ الدِّینِ... فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سواها و إنْ رُدَّت رُدَّ ما سِواها»(۱)؛ نماز پایه دین است كه اگر مقبول درگاه الهی قرار گیرد سایر حسنات و اعمال انسان نیز پذیرفته است و اگر مقبول واقع نشود همه حسنات و اعمال دیگر مردود است.
كسی كه نماز نمیخواند یا نمازش بیروح است و نشان بندگی نیست كه قبول شود، اعمال دیگرش هم روح ندارد و مقبول واقع نمیشود. بله ممكن است كارهای او برای بسیاری از افراد جامعه مفید و سودمند باشد ولی او آنها را به قصد جلب رضای خدا انجام نداده تا خدا به او پاداش دهد.
پس نماز، نماد عبودیت و بندگی است و اگر این نماد مقبول باشد و رنگ عبودیت در اعمال دیگر او وجود داشته باشد، آنها هم پذیرفته میشوند ولی اگر این نماد حقیقت نداشته باشد، نشانگر این است كه دیگر اعمالش هم رنگی از عبودیت و خدایی بودن نداشته و تمایل و رضایت خودش مطرح بوده و او تصور و گمان كار خدایی داشته است. هدف از آفرینش انسان نیز همین عبودیت و بندگی است و کسی که این هدف را فراموش کند سایر کارهایش رنگ میبازد.
مطلب دیگر این كه نماز به عنوان یك واجب كلی مورد نظر است نه تك تك نمازها، اگر نماز فردی قبول نشود، دیگر كارهایش قبول نمیشود و اگر نمازش قبول شود، كارهای دیگرش هم قبول میشود. بنابراین ممكن است كسی هیچ وقت نمازش را ترك نكرده باشد، ولی نمازش ارزش قبول شدن نداشته باشد و كس دیگری گاهی در اثر كسالت یا تنبلی برای چند روزی نماز نخوانده باشد، ولی نمازهایش رنگ نماز داشته و ارزشمند و مقبول باشد و از آن چند روز هم توبه كرده باشد و قضایشان را بجا آورد، كه این نمازش قبول میشود.
مسئله این است که کمال اعمال ما زمانی است که در کنار نماز باشد و نماز سیم اتصال به پروردگار است که باعث میشود که دیگر اعمال ما نیز کامل شوند. بنابراین کسی که نماز نمیخواند خود را از چنین ارتباطی محروم میکند.
پی نوشت:
۱-امالی شیخ صدوق، ص۶۴۱
موضوع: