چرا با توجه به وجود احادیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و اله) مبنی بر باطل کردن روزه با گناه غیبت، این گناه از مبطلات روزه در کتابهای احکام آورده نمیشود؟
۱. همان طور که کارهای نیک و اعمال صالح انسان دارای درجات متفاوتی از ارزش و ثواب هستند، گناهان انسان نیز از نظر فساد و عقوبت در یک سطح نیستند. اینگونه احادیث، بیانگر بزرگی گناه غیبت و شدت فساد آن است؛ زیرا غیبت با بزرگترین سرمایه مردم یعنی با آبروی آنان سرو کار دارد. از اینرو، اسلام عزیز آن را مذموم شمرده و با تعبیرات بسیار شدید از آن یاد کرده تا همگان را متوجه مضرات و آثار سوء آن کرده و از ارتکاب چنین گناهی باز دارد.
۲. از روایات ائمه معصومین(علیهم السلام)، اینگونه بر میآید که روزهداری؛ دارای مراتبی است و مرتبه ظاهری آن، همان استکه در منابع فقهی به آن اشاره شده و برای آن شرایط و مبطلاتی ذکر نمودهاند، اما مرتبهی بالاتر و باطنی روزه، آن است که شخص روزهدار، تمام اعضای بدن او روزه باشد؛ یعنی بتواند چشم، گوش، زبان و سایر اعضایش را از حرام دور نگه دارد.[۱] باید توجه داشت که چنین روزهای است که مورد قبول حق تعالی قرار میگیرد و آن آثار کامل خود را به همراه خواهد داشت.
البته در مرحلهی نخست، هر مکلفی مأمور به انجام واجبات -به همان شکلی که در منابع فقهی بیان شده است- میباشد، چراکه ترک واجب، به بهانهی عدم قبولی آن، خودش جُرم بوده و دارای عقوبت الهی است.
در نتیجه، روزه با ترک سایر واجبات یا همراه با انجام محرمات و گناهانی همچون «غیبت»، نتیجه مطلوب خود را نخواهد داشت، اما از آنجا که هر کدام از این اعمال دارای حکمی مستقل هستند که به تنهایی نیز آثار و نتایجی دارند، غیبت کردن، موجب بطلان روزه نخواهد شد، بلکه از ارزش و اثر واقعی آن میکاهد.
پی نوشت:
[۱]. ر.ک: ابن حیون، نعمان بن محمد مغربى، دعائم الإسلام، محقق، فیضى، آصف، ج ۱،ص ۲۶۸، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.