حضرت زینب (سلام الله علیها ) : شهادت یا وفات

پرسش:
نحوه از دنیا رفتن حضرت زینب سلام الله شهادت محسوب می‌شود یا وفات؟
 
 
پاسخ:
در مورد تاریخ در گذشت حضرت زینب (سلام الله علیها) اختلاف است، برخی در گذشت او را ۱۵ رجب سال ۶۵ ذکر کرده‌اند، حدود ۴سال و شش ماه بعد از واقعه کربلا [۱] و برخی نقل کرده‌اند آن حضرت حدود یک سال و نیم بعد از واقعه کربلا در گذشت[۲] و برخی گویند حدود ۷ ماه بعد از ورود اهل بیت(علیهم السلام)به مدینه آن حضرت از دنیا رفت[۳]. اما اینکه علت رحلت ایشان چه بوده، از منابع معتبر استفاده می‌شود که آن حضرت به دلایل طبیعی از دنیا رفته است.[۴] 
 
باید توجه داشت گرچه دلیل معتبری بر شهادت آن حضرت یافت نشد، ولی کاری که او در جریان حماسه حسینی انجام داد، مقام او را برتر از بیشتر شهیدان قرارداده است، اگر او نبود و کاروان حسینی را رهبری نمی‌‌کرد، قیام امام حسین (علیه السلام) به کمال نمی‌‌رسید. او در جهات مختلف دارای کمالات بس والایی است. امام سجاد (علیه السلام) به ایشان می‌فرماید: تو دانشمندی، بدون داشتن استاد، و خردمندی بدون آنکه فردی به تو چیزی آموخته باشد[۵]. او با وجود این که از صحابی بزرگ رسول خدا (صلی الله علیه و اله)، عبد الله عباس بسیار کوچکتر بود، اما ابن عباس از وی حدیث نقل می‌کند، و می‌گوید: عقیله ما، زینب (سلام الله علیها)، خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را برای من نقل کرد (حدثتنی عقیلتنا زینب بنت علی (ع)[۶]. امام حسین (علیه السلام)، چون به مقام و جایگاه رفیع، حضرت زینب  ( سلام الله علیها )آگاهی داشت، بسیار او را گرامی می‌داشت، نقل شده که روزی زینب (سلام الله علیها) برامام حسین  ( علیه السلام )وارد شد، امام در حال قرائت قرآن بود، اما به احترام حضرت زینب  ( سلام الله علیها )از جا برخاست[۷]. کدام شهید غیر از معصومان است که دارای چنین مقام والایی باشد ؟ 
 
 
 
پی نوشت‌ها: 
۱. مع بطله کربلا، محمد جواد مغنیه، ص۱۴۵. 
۲. بطله کربلا، بنت الشاطی، ترجمه سید جعفر شهیدی، نشر مشعر، ۱۳۷۴ش، چاپ سوم ص۱۲۵. 
۳. ریاحین الشریعة، ذبیح الله محلاتی، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ج۳، ص۲۰۷. 
۴. مع بطله کربلا، همان، بطله کربلا، همان، ریاحین الشریعه، همان، اعیان الشیعه، سید محسن امین، بیروت،‌دار التعارف، ۱۴۰۳ ق، ج۷، ص۱۴۰. 
۵. احتجاج طبرسی، ابی منصور احمد بن علی، انتشارات اسوه، ۱۴۱۶ ق، ج۲، ص۱۱۴. 
۶. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، قم، دارالکتاب، ص۹۰. 
۷. ریاحین الشریعه، همان، ص۷۹.