روح القدس همان جبرائیل است ؟

پرسش:

آیا منظور از روح القدس در اسلام و مسیحیت یک چیز است؟ آیا این برداشت من درست است که روح القدس در اسلام همان جبرئیل و واسطه میان خدا و پیامبر است و در مسیحیت نیز واسطه میان خدای پدر با خدای پسر؟

 
 
پاسخ:
روح القدس از مفاهیم دینی به کار رفته در منابع اسلامی و مسیحی است و به همین جهت، نیازمند بررسی تطبیقی است تا مشخص شود که چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی درزمینه روح القدس میان اسلام و مسیحیت، وجود دارد. در ادامه در قالب چند نکته به بررسی این پرسش می‌پردازیم:
 
نکته اول:
روح القدس در مسیحیت، آن چنان اهمیت داشته که به عنوان یکی از خدایان تثلیث در کنار خدای پدر و خدای پسر از آن یاد می‌شود. او مبدع و مخترع حیات بوده و قلوب مؤمنین را تقدیس می‌کند. همچنین به خاطر علاقه‌ای که به خدا و مسیح دارد؛ به آن روح‌الله و روح المسیح نیز گفته می‌شود.(۱)
از دیدگاه مسیحیان، عیسی(علیه السلام) روح القدس را ابتدا به شاگردانش و سپس به دیگران، اعطا نمود(۲) و آن‌ها را پر از روح القدس کرد تا از این طریق، آن‌ها تولد تازه‌ای یافته و به اشخاص جدیدی تبدیل شوند.(۳) از این منظر، کلیسا نیز امتداد تعمید در روح القدس است بدین بیان که روح القدس بارها در آن‌ها و شوراهایی که تشکیل می‌دهند، نازل می‌شود و آن‌ها را از نور و حقیقت پر می‌کند.(۴)
آنچه از دیدگاه ایشان اهمیت دارد، روح القدس یک شخص بوده و دارای صفاتی شخصی هست(۵) و برای ایشان صفات اُلوهی از جمله عالِم بودن، نامتناهی بودن و غیره، در نظر گرفته شده است.(۶) به عقیده مسیحیان، وی خود خداست که در قلوب مردم و جهان زیست می‌کند و به عمل اشتغال دارد.(۷)
 
بزرگ‌ترین نقدی که متوجه مسیحیت است، اعتقاد به الوهیت و خدایی روح‌القدس است؛ چرا که فرض آن به عنوان خدای نامتناهی، مستلزم شریک قرار دادن برای خدا و برخلاف آموزه توحید است و اگرچه مسیحیان طوری وانمود می‌کنند که دو آموزه تثلیث و توحید سازگارند، اما روشن است که چنین نیست و محال است «یکی (توحید) سه تا (تثلیث) باشد»! اما اگر روح القدس، به عنوان فعل الهی، در طول خداوندِ واجب‌الوجود قرار گیرد که دیگر تشخّص آن به عنوان خداوند معنایی نخواهد داشت و اگر نیز به‌عنوان صفت الهی که وجود مستقل از ذات دارد، تعبیر گردد، موجب زائد بودن صفات از ذات خداوندِ واجب‌الوجود می‌گردد که این نیز مستلزم شرک و مردود است.(۸)
 
نکته دوم:
مفسران مسلمان، بنا بر آیاتی که واژه «روح القدس» را داراست،(۹) احتمالات مختلفی درباره روح القدس مطرح کرده‌اند: جبرئیل یا فرشته‌ای برتر از جبرئیل و یا روح مطهر عیسی علیه‌السلام و غیره.(۱۰) اما با عنایت به روایات اسلامی، به نظر می‌رسد دیدگاه درست این باشد که روح‌القدس، مخلوقی است غیر از جبرئیل، بلکه بالاتر و عظیم‌تر از او و میکائیل،(۱۱) که انبیاء به وسیله ایشان حقایق و علوم را دریافته و حاملی برای نبوت آن‌ها دانسته شده و عاملی برای افاضه علمی و تسدید عملی انبیاء و ائمه به شمار می‌رفته است.(۱۲)
گروهی از عارفان و فلاسفه متأخر، بنا بر دسته‌ای از روایات(۱۳) قائل به دو روح القدسِ اَعلی و اَدْنی شده‌اند؛ روح القدس اعلی، مخصوص شخص پیامبر اکرم و امامان است، ولی روح القدس ادنی، برای تمامی انبیاء گذشته مشترک است؛ به طوری که روح القدسِ اعلی که همان صادر اول و اولین تجلی ذات حق است، وجود نوری محمد و آل محمد صلی‌الله علیه و آله بوده که از آن تعبیر به «حقیقت محمدیه» می‌شود و روح القدس ادنی، حقیقت مشترکی است برای انبیاء پیشین.(۱۴)
بنابراین آنچه در دین اسلام، در باب روح القدس مطرح شده، او فاقد جنبه خدایی است و مخلوقی غیر از جبرئیل بوده که شأن و منزلتی فراتر از سایر ملائکه و فرشتگان الهی داراست و به نظر برخی از محققان، دو گونه اعلی و ادنی دارد.
 
نتیجه:
اگرچه روح القدس در اسلام و مسیحیت، اشتراکات فراوانی داشته و منبع نور و علم و نبوت و غیره است، اما مهم‌ترین تفاوت در اینجا، این است که اسلام روح القدس را مخلوق خداوند دانسته، در حالی که مسیحیت، شأنی الوهی و خدایی برای روح القدس قائل شده و وی را یکی از اقانیم سه‌گانه به حساب می‌آورد. همچنین به طور خلاصه این موضوع تبیین شد که از منظر اسلام، دیدگاه صحیح بر اساس روایات، تفسیر و فلسفه، در مورد مصداقِ روح القدس این است که ایشان، مخلوقی غیر از جبرئیل است.(۱۵)
 
 
 
کلمات کلیدی:
روح القدس، جبرئیل، اسلام، مسیحیت.
پی‌نوشت‌ها:
۱. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، بیروت، بی‌نا، ۱۹۸۲ م، ص۴۲۴.
۲. یوحنا، ۲۲:۲۰.
۳. اعمال، ۵:۱.
۴. دائره‌المعارف کتاب مقدس، ترجمه بهرام محمدیان، تهران، نشر سرخدار، ۱۳۸۱ ش، ص۵۶۶.
۵. دائره‌المعارف کتاب مقدس، ص۵۵۶.
۶. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، ص۴۲۴.
۷. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان، ۱۳۷۷ ش، ص۷۴.
۸. علوی عاملی، سید احمد، مصقل صفا در نقد کلام مسیحیت، تصحیح حامد ناجی، قم، نشر امیر، ۱۳۷۳ ش، ص۴۳.
۹. سوره نحل، آیه ۱۰۲؛ سوره بقره، آیه ۸۷؛ سوره بقره، آیه ۲۵۳؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.
۱۰. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی (ره)، ۱۳۷۰ ش، ج۱۲، ص۴۵۵ و ۵۳۰.
۱۱. سوره نحل، آیه ۱۰۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، بیروت، نشر الامیره، ۱۴۲۹ ق، ص۱۵۷.
۱۲. همان، ص۱۵۶.
۱۳. صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی علوم آل محمد صلی الله علیه و آله، ترجمه و تصحیح علیرضا زکی زاده، قم، انتشارت وثوق، ۱۳۸۹ ش، ج۲، ص۶۲۶.
۱۴. ر.ک: علی پور، فاطمه، تحلیل فلسفی و عرفانی روح القدس، ص۳۱۵؛ جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۵، ص۴۷۴؛ یزدان پناه، یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۸ ش، ص۶۴۰.
۱۵. برای مطالعه بیشتر، رک: یعقوبیان، محمدحسن، تحلیل و بررسی ماهیت روح القدس از منظر عقل و دین، قم، فصلنامه عقل و دین، بهار و تابستان ۱۳۹۲ ش، شماره ۸.