سؤال:
ايده وحدت و اصالت وجود از طرف فلاسفه و عرفا چه كاربردي دارد و چه مسائلی با آن حل شده است؟
پاسخ:
بسیاری از مسائل مهم فلسفی بر مسأله اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت مبتنی است و نحوه حلّ آن بر حلّ سایر مسائل اثر میگذارد و اگر در این جا نظر صحیحی اتخاذ نکنیم، در بسیاری از موارد دچار اختلال یا مغالطه میشویم به طوری که اگر کسی بخواهد فلسفه را بر اساس اصالت وجود مطرح کند، چهره بسیاری از مسائل عوض میشود.
برخی از مهمترین مسائلی که به واسطه اصل اصالت وجود مورد تأثیر قرار میگیرند از این قرار هستند:
1. مسأله تشخّص: یکی از مهمترین نتایجی که بر مسأله اصالت وجود مترتب میشود بحث تشخص موجودات است. تشخص از آن وجود است، ماهیت تا وجود پیدا نکند اگر هزار ماهیت دیگر هم به آن اضافه شود، تشخص حقیقی نمییابد. ولی به محض این که وجود پیدا کرد قابل صدق بر وجود دیگری نخواهد بود.
2. مسأله صور نوعیه: بنابر اصالت وجود، نظر صدرالمتألهین از صور نوعیه با نظر و عقیده پیشینیان فرق میکند و میگوید: «صورت نوعیه نزد معلم اول و اتباع او جوهر، و نزد رواقیان و پیروانش عرض است و نزد ما عین وجودات خاصه جسمانیه است. و وجود به ما هو وجود نه جوهر است و نه عرض» به تعبیر « استاد شهید مطهری» براساس این سخنان، «بنابر اصالت وجود، بحث صور نوعیه علی القاعده باید از ریشه عوض شود» (1)
3. تشکیک و شدت و ضعف در مراتب وجود و یا در مظاهر وجود که منشأ فوائد بسیار فلسفی است، از اصل اصالت وجود متفرع میشود نه اصالت ماهیت.
4. امکان فقری که تحولی عظیم را در حکمت متعالیه ایجاد مینماید، یکی دیگر از مسائل متفرع از اصالت وجود است.
5. حرکت جوهری مبتنی بر اصالت وجود و تشکیک حقیقت وجود است.
6. مسأله اتحاد علم و عالم و معلوم نیز متفرع بر اصالت وجود است.
7. بسیاری از مسائل مربوط به معرفت نفس از جمله معاد جسمانی متفرع بر پذیرش اصالت وجود و اشتداد در آن است.
8. مباحثی چون نحوه وجود بودن علم و اختلاف میان حمل اولی و حمل شایع نیز مبتنی بر پذیرش اصالت وجود است.
آنان که مبانی حکمت متعالیه را به دقت مطالعه نموده اند می دانند که بر اصل اصالت وجود مسائل مهم بسیاری متفرع است که در این خلاصه قابل شمارش نیست و بدیهی است توضیح در مورد هر یک از آنها نیز بیرون از روش متداول این سایت است که باید مطالبی عنوان شود که مورد فهم عموم باشد. لذا استدعای حقیر از پرسشگر محترم و همه عزیزانی که سؤالاتی از این دست دارند این است که برای فهم بیشتر این موضوعات به صورت تخصصی در پی فهم این مبانی حکمی در محضر اساتید فلسفه و عرفان نظری باشند.
منبع:
1. مطهری، مرتضی، اصول فلسفه، 4/ 259.