تکامل در آخرت

پرسش:
برداشت من از دین و فلسفه این است که در برزخ، امکانِ تکامل و تغییر، وجود ندارد و بعد از مرگ، پرونده آدمی بسته می‌شود و به‌هیچ‌وجه سرنوشت آدمی تغییر نمی‌کند و گناهکار از عذاب نجات نمی‌یابد و انسان مؤمن در بهشت ارتقا نمی‌یابد. دلیلش واضح است: انسان‌ها در برزخ، بدن مادی را ازدست‌داده‌اند و تکامل و حرکت از نقطه‌ای به نقطه بهتر، بدون قوه و ماده شدنی نیست. بگذریم از این‌که در برزخ مجالی برای تکلیف و عمل نیست تا از این طریق، روح آدمی متکامل شود و به درجات بالاتر برسد یا گناهانش جبران شود. لطفاً نظرتان را اعلام کنید.
 
 
پاسخ:
روح آدمی پس از مرگ و جدایی از بدن، به برزخ وارد می‌شود تا زمان قیامت فرابرسد. اطلاعات ما درباره برزخ بسیار محدود است اما اجمالاً به‌واسطه متون دینی دریافته‌ایم که برزخ، هم دارای بهشت است و هم دارای جهنم. یکی از سؤالات مرتبط با برزخ و سرای دیگر، امکان تکامل و تغییر در برزخ وزندگی پس از مرگ است؛ خواه به شکل رهایی از عذاب جهنم باشد، خواه به شکل ارتقای درجات در بهشت. در ادامه، در قالب چند نکته به این پرسش می‌پردازیم که آیا در برزخ، امکان تکامل و تغییر، وجود دارد یا نه:
 
نکته اول:
پس از مرگ، روح آدمی نمی‌میرد بلکه از سرایی به سرای دیگر منتقل می‌شود. این سرای دیگر را برزخ می‌نامند. انسان‌ها پس از مرگ تا وقوع قیامت، در برزخ زندگی می‌کنند و امکان بازگشت به دنیا را ندارند: «تا زمانی كه مرگ یكی از آنان فرارسد، می‌گوید: پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترك كردم (و كوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم. (ولی به او می‌گویند): چنین نیست. این سخنی است كه او به زبان می‌گوید (و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)؛ و پشت سر آنان برزخی است تا روزی كه برانگیخته شوند.»(۱)
برزخ دارای بهشت و جهنم است و هر انسانی متناسب با آنچه در دنیا کاشته، در برزخ درو می‌کند. بعد از مرگ، آدمی فرصت عمل و انجام کارهای ارزشمند را ندارد تا از این طریق سرنوشت خویش را تغییر دهد و تکامل یا تنزل پیدا کند. به تعبیر امام علی(ع)، «امروز هنگام عمل است نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل».(۲)
 
نکته دوم:
بااین‌حال، در برزخ از چند جهت، تکامل و تغییر ممکن است:
۱. تکامل و تغییر علمی:
آدمی در برزخ به‌واسطه شناخت جدیدی که از حقایق به دست می‌آورد -مثلاً می‌فهمد حقیقتاً خدا و آخرتی در کار است، دعوت پیامبران حق بوده، باطن اعمال چنین و چنان است و غیره- تکامل می‌یابد. این تکامل، یک تکامل علمی و معرفتی و از سنخ رفع حجاب است. این تکامل علمی بعد از وقوع قیامت نیز ادامه دارد: «النَّاسِ نِیامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا».(۳) در این روایت، نوم استعاره از معنای غفلت است در برابر انتباه و هوشیاری. این روایت درصدد بیان این نکته است که مردم از این‌که اعمالشان دارای چه صورت ملکوتی است و در سرای دیگر از چه سرنوشتی برخوردارند، غافل‌اند و بعدازاین که می‌میرند، پرده‌ها کنار رفته و به این حقیقت، التفات و تنبّه می‌یابند.
۲. تکامل و تغییر توسط اعمالی که سابقاً در دنیا انجام داده‌ایم:
تکامل به‌واسطه اعمال اختیاری ممکن نیست چراکه در برزخ، تکلیف و شریعتی نیست تا با عمل به آن، سعادتمند یا شقاوتمند شویم؛ بنابراین، تکامل یافتن به‌واسطه اعمال اختیاری در برزخ منتفی است؛ اما بااین‌حال، ممکن است به‌واسطه آثار اعمالی که سابقاً در دنیا انجام داده‌ایم سرنوشت ما در برزخ تغییر یابد: «ماییم که مردگان را زنده می‌کنیم و آنچه کرده‌اند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز می‌کند، همه را می‌نویسیم و همه‌چیز را در کتاب آشکارکننده‌ای برشمرده‌ایم».(۴)
 این مطلب هم درباره تکامل و ترفیع درجه در برزخ صادق است و هم درباره تنزل و فرورفتن در عذاب؛ چنانکه در روایتی از امام باقر(ع) آمده: «هر بنده‌ای از بندگان خدا که سیره و روش هدایت را در جامعه بنیان نهد، برای او ثوابی همانند ثواب عامل آن کار است، بدون اینکه از ثواب عاملین کاسته شود و هر بنده‌ای از بندگان خدا روش گمراه‌کننده‌ای رابین مردم بنیان نهد، برای او گناهی همانند گناه کسانی است که مرتکب آن عمل شده‌اند بدون آنکه از گناه عاملین آن کاسته شود.»(۵)
۳. تکامل و تغییر توسط اعمالی که دیگران در دنیا برای مردگان انجام می‌دهند:
تکامل ما در برزخ، به‌واسطه اعمال دیگران در دنیا نیز ممکن است؛ چنانکه خیرات برای اموات مفید است و سبب آرامش و رضایت آن‌ها می‌شود. از امام صادق(ع) پرسیده شد که زیارت قبور فایده‌ای برای شخص مرده دارد؟ امام صادق(ع) پاسخ دادند: «بلی این‌که انسان به زیارت آن‌ها برود (و دعا كند) باعث خوشحالی و سرور آن‌ها می‌شود، همان‌گونه كه وقتی زنده‌ای به زیارت انسان زنده دیگر می‌رود و برای او هدیه می‌برد.»(۶) همچنین از امام کاظم(ع) نقل‌شده که فرمودند اگر کسی به حج برود و اجر آن را به دیگران (مرده یا زنده) هدیه کند، بی‌آنکه از اجر او کاسته شود، اجر حج به دیگران نیز خواهد رسید تا جایی که «ممکن است شخص مرده، مورد خشم و غضب خدا باشد و به‌وسیله ثواب حج، مورد مغفرت قرار بگیرد و یا اگر در تنگنا باشد، وسعت و گشایش یابد.»(۷)
۴. تکامل و تغییر از طریق شفاعت و دستگیری اولیای الهی:
شفاعت اصل مسلم در قرآن و روایات است و هیچ مسلمانی در اینکه در قیامت، شفیعان شفاعت خواهند کرد و سبب تکامل یا بخشش گناهان مؤمنان می‌شوند، تردید ندارد؛ اما درباره این‌که شفاعت در برزخ نیز جاری است یا نه اختلاف‌نظر است و برخی از محققان بااینکه با تصرفات اهل‌بیت در هنگام مرگ و عذاب قبر و برزخ موافق‌اند؛ اما معتقدند در برزخ، شفاعت به‌منظور برداشتن عذاب از گناهکاران، وجود ندارد و شفاعت منحصر به قیامت است.(۸)
ممکن است از برخی روایات نیز این مطلب استفاده شود که شفاعت در برزخ وجود ندارد و مؤمنان گناهکار آثار اعمال بد دنیوی خود را در برزخ می‌بینند: «عمر بن یزید از امام صادق(ع) سؤال کرد که از شما شنیدم که فرمودید شیعیان ما در بهشت هستند هرچند گناهکار باشند. امام در پاسخ فرمودند: آری... در قیامت همه شما در اثر شفاعت پیامبر یا وصی پیامبر داخل بهشت خواهید شد؛ ولی من درباره برزخ شما نگرانم».(۹)
برخی از پژوهشگران این روایت را به معنای نفی شفاعت در برزخ نمی‌دانند بلکه معتقدند «این روایت كه ظاهراً نظیر و مانندی ندارد و یگانه است، به فرض صحت سند، مطلبی بیش از این نمی‌گوید كه شیعیان در عالم برزخ، معلوم نیست مورد شفاعت قرار گیرند و احتمال آن حتی طبق این روایت منتفی نشده است؛ زیرا نهایت چیزی كه امام فرمود، آن است كه «لكنی والله اتخوف علیكم». 
بنابراین، چون در آن شفاعت ائمه(ع) به‌صراحت نفی نشده، مخاطب در حال خوف‌ورجا قرار می‌گیرد. در این صورت هیچ تعارضی میان این روایت و آیاتی كه به‌طور مطلق از شفاعت و شافعان در عالم برزخ پرداخته است، وجود ندارد.»(۱۰)
 
نکته سوم:
با عنایت به آنچه گذشت روشن می‌شود که مستند به متون دینی، روح آدمی بعد از ترک بدن مادی و جسمانی، در برزخ می‌تواند تکامل یا تنزل یابد و سرنوشتش تغییر کند. این مطلب موردقبول بسیاری از فیلسوفان و عارفان مسلمان نیز می‌باشد بی‌آنکه آن را دارای اشکال عقلی بدانند.
ابن‌سینا در کتاب تعلیقات به این نکته اشاره می‌کند که نفس آدمی همیشه برای تکامل، نیازمند بدن نیست و عوامل دیگری می‌توانند عامل تکامل و ترقی او باشند.(۱۱) وی در جای دیگری از همین کتاب می‌نویسد: «برهانی ارائه نشده که نفس بعد از مفارقت از بدن، تکامل و ترقی نداشته باشد».(۱۲)
علامه طباطبائی درزمینه¬ی تکامل برزخی و قیامتی می‌نویسد: «نفس ناطقه پس از تجرد از ماده و پس از مردن، به‌واسطه حرکت در جوهر خود را به استکمال می‌رود؛ پس از گذراندن برزخ، به‌صورت تجرد قیامتی درمی‌آید و لباس قیامتی می‌پوشد... این‌ها همه به‌واسطه حرکت در جوهر است تا وقتی‌که انسان در ماده محض شد، حرکت در ماده بود و چون نفس ناطقه شد، حرکت جوهریش در نفس ناطقه است».(۱۳)
برخی از محققان معاصر نیز برای توضیح چگونگی حرکت و تغییر از قوه به فعل در نفوس مجرد در برزخ، به ماده مثالی در برزخ استناد می‌کنند. ماده برزخی متناسب با عوالم برزخی است و تغییر و تحول در همان بستر رخ می‌دهد.(۱۴)
همچنین برخی از محققان به این نکته تذکر داده‌اند که اگرچه در هر تغییری، قوه و استعداد لازم است، اما قوه مستلزم مادی بودن نیست بلکه قوه و استعداد در اشیایی که حالاتشان تغییر می‌کند، همان خصوصیتی است که به‌عین وجود موجودات ممکن (مادی یا مجرد) موجود است و سبب می‌شود یک شیء از حالتی به حالت دیگر تغییر کند. از این منظر، هر ممکن‌الوجودی امکان تغییر دارد؛ خواه مادی باشد، خواه مجرد و رها از بدن مادی.(۱۵)
بنابراین، بسیاری از فیلسوفان نیز با امکان تغییر حالات ارواح انسان‌ها در برزخ، مخالفتی ندارند و متون دینی نیز به امکان بلکه به وقوع این مطلب تصریح کرده است.
 
 
نتیجه:
با عنایت به آنچه گذشت روشن می‌شود که نفوس و روح آدمی بعد از ترک بدن و جدایی از عالم ماده، همچنان در معرض تغییر است؛ خواه به شکل تکامل، خواه به شکل تنزل. بله در برزخ، فرصتی برای عمل و تلاش برای تغییر سرنوشت نداریم؛ اما به شکل‌های مختلف، نفوس و سرنوشت ما در معرض تغییر و دگرگونی است و این‌طور نیست که پرونده مابعد از مرگ بسته شود و امکان تغییر در آن وجود نداشته باشد. امکان تغییر احوال انسان‌ها در برزخ، هم در متون دینی بازتاب یافته است و هم در متون فلسفی و هیچ اشکال عقلی یا دینی به دنبال ندارد.(۱۶)
 
 
 
پی‌نوشت‌ها:
۱. سوره مؤمنون، آیات ۹۹-۱۰۰.
۲. السید الرضی، نهج‌البلاغه، بیروت،‌دار الكتاب اللبنانی، [بی‌تا]، ج۱، ص۸۴.
۳. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴، ج۹، ۲۵۱.
۴. سوره یس، آیه ۱۲.
۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، ج۷۱، ص۲۵۸.
۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، ج۸۲، ص۶۴.
۷. کلینی، محمد بن یعقوب‌، کافی، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۴، ص۳۱۵-۳۱۶.
۸. طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ ش، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴؛ حسینی تهرانی، محمدحسین، معاد شناسی، انتشارات نور ملکوت قرآن، ۱۴۲۳ ق، ج۹، ص۳۷۹-۳۸۰.
۹. کلینی، محمد بن یعقوب‌، کافی، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۳، ص۲۴۲.
۱۰. برای مطالعه بیشتر، رک: اصغری نژاد، محمد، «شفاعت در برزخ»، فصلنامه تخصصی علوم قرآن و حدیث، شماره ۴، بهار، ۱۳۸۹ ش، ص۵۶-۵۷
۱۱. ابن‌سینا، حسین، التعلیقات، بیروت، مكتبة الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ق، ص۸۱-۸۲.
۱۲. ابن‌سینا، حسین، التعلیقات، بیروت، مكتبة الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ق، ص۸۷.
۱۳. حسینی طهرانی، محمدحسین، مهر تابان، [بی‌جا]، مؤسسه انتشارات باقرالعلوم، [بی‌تا]، ص۲۳۹.
۱۴. شجاعی، محمد، معاد یا بازگشت به‌سوی خدا، [بی‌جا]، شرکت نشر سهامی، ۱۳۷۲ ش، ج۲، ص۱۵۴.
۱۵. نبویان، محمدمهدی، جستارهایی در فلسفه اسلامی مشتمل بر آراء اختصاصی آیت‌الله فیاضی، قم، انتشارت حکمت اسلامی، ۱۳۹۷ ش، ج۳، ص۲۵۲-۲۵۳.
۱۶. برای مطالعه بیشتر، رک: نجفی، رضوانه، تکامل برزخی نفس، نامه حکمت، بهار و تابستان ۱۳۸۷ ش، ص۹۷-۱۱۰؛ محسن، محمد عظیم، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجتمع جهانی شیعه شناسی، [بی‌تا]، ص۳۱۹-۳۳۲.