سؤال:
آیا کسی که با وضو بمیرد، شهید شده است؟ اگر این طور است، این شهادت در سطح شهادت در جهاد علیه باطل است؟
پاسخ:
مقام «شهید» و «شهادت» در قاموس واژگان اسلامی، منحصر به کسانی که در میدان جهاد کشته میشوند، نیست؛ هر چند آنان از روشنترین مصادیق برای این مقام هستند.
بر اساس روایات متعدد، همه کسانی که ایمان و عقیده حق داشته و در مسیر حقیقت گام بر میدارند و در همین راه از دنیا میروند در زمره شهدا هستند و اجرشان، مانند شهدا است. اما احکامی چون عدم نیاز به غسل و کفن را که فقط مربوط به شهداء میدان جنگ است، شامل آنها نمیشود.
مثلا در روایات آمده است «اگر کسى در حالى که داراى محبّت اهل بیت (علیهم السلام) باشد و بمیرد، شهید از دنیا رفته است، و نیز آمرزیده مىشود و با ایمان کامل از دنیا مىرود.» (1)
همچنین در روایت دیگری وارد شده است: «المؤمن علی أیّ حال مات و فی أیّ ساعة قبض، فهو شهید» (2) یعنی مؤمن در هر حال و زمانی که بمیرد، شهید است.
همچنین در روایت دیگری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که حضرت فرمود: «مَن عاشَ مداریاً مات شهیداً» (3)؛ یعنی هر کس طورى زندگى کند که مردم از او آزارى نبینند و در حال مداراى با مردم از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است.
و در روایتی آمده است: «کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است.» (4)
و در روایتی دیگر آمده است: «اگر کسی با وضو بخوابد و مرگ او در خواب فرا رسد، نزد خداوند شهید است.» (5) هم چنین آمده است: «هر کس بمیرد و حب آل محمد (علیهم السلام) در دلش باشد، شهید است»
از مجموع این روایات دانسته میشود ملاک در اجر شهید داشتن، همان گام برداشتن در مسیر حقیقت و عقیده حق، و مردن به همین حال است. اما نباید پنداشت که همه شهدا در یک مرتبه هستند؛ بلکه مراتب شهداء نیز به حسب ایثار و اخلاص و تقرب آنها به درگاه الهی متفاوت است.
آیة الله جوادی آملی (زید عزه) در تفسیر موضوعی قرآن کریم میفرماید:
در اصطلاح فقهی، بر دو کس شهید اطلاق میشود:
1. «شهید حقیقی» و آن مسلمان عاقل و بالغی است که در راه اعتلای کلمه الله و توحید و دفاع از امت اسلامی و نظام الهی و دین خدا و به دست دشمنان خدا کشته شده باشد.
2. «شهید حکمی» آن مؤمنی است که بر اثر برخی از بیماریهای مخصوص جان داده باشد و یا زنی که در حال زایمان و مادر شدن وفات کرده باشد. شهید حکمی، نیازمند غسل و کفن است؛ ولی شهید حقیقی نیازی به غسل و کفن ندارد.
منابع:
1. زمخشری، محمود، تفسیر کشّاف، ج 3، ص 403.
2. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ح 9803.
3. متقی هندی، علی، کنزالعمّال، حدیث 7173 و 7171.
4. قمی، عباس، سفینة البحار، ج 4، ص 513.
5. قمی، سفینة البحار، ج 4، ص 513.
6. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، ج 4.