پرسش :
بعضی از دشمنان اسلام و رسول الله(صلی الله علیه و آله) اعتقاد دارند حضرت محمد نعوذبالله برای کامیابی جنسی اینهمه همسر دارد. میشود نکات و ادله ای بیاورید که این ادعا را رد کند؟
پاسخ :
دشمنان اسلام در طول تاریخ برای ضربه زدن به اسلام و بدنام کردن پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) از هیچ تلاش مذبوحانه و خبیثانه ای دریغ نکرده اند. تهمت هوسران بودن به آن حضرت هم یکی از همین تلاش های قبیحانه دشمنان می باشد که با نگاهی اجمالی به شرایط فرهنگی و اجتماعی آن عصر و نیز بررسی ویژگی های زنانی که آن حضرت بعنوان همسر به تزویج خود در آورده بود ثابت میکند که قطعا و یقیناً این ازدواج ها بخاطر هوسرانی و شهوترانی نبوده است.
از جمله دلایلی که این تهمت ناروا را باطل می کند این است که:
1. بر اساس منابع متعدد تاریخی آن حضرت در سن 25 سالگی با حضرت خدیجه(سلام الله علیها) ازدواج کردند و تا زمانی که حضرت خدیجه زنده بودند یعنی سال دهم بعثت همسر دیگری نگرفتند. چگونه می توان مردی را متهم به هوسرانی کرد در حالی که در بهترین دوران عمرش فقط یک همسر داشته است.
2. طبق نقل مشهور همه همسران پیامبر(جز عایشه) بیوه بودند. آنان پیش از آن که به همسری پیامبر در آیند، یک یا دوبار شوهر نموده بودند و بعد از درگذشت و یا شهادت شوهر و انقضای عدّه به عقد پیامبر در آمدند. چطور ممکن است مردی اهل هوسرانی باشد ولی با زنان بیوه ای که چند بار هم ازدواج کرده بودند ازدواج کند؟؟!!
3. پیامبر از قبایل مهم عرب مانند تیم، عدی، بنی امیه، نیز یهودیان مدینه همسر انتخاب کرد، ولی از قبایل انصار زن نگرفت.
دقت در این امور به ما می فهماند که ازدواج های پیامبر نه در پی ارضای خواهش های نفسانی، بلکه در جهت اهداف عالی بود که ذیلاً بیان می شود.
اوّلاً: اگر چنین بود، می بایست در سنین جوانی به این امر مبادرت می کرد، نه در سنین پیری و آن هم در شرایط سخت و دشوار.
دوم: اگر خوشگذرانی انگیزه حضرت بود، می بایست جهت گیری هایش در گزینش همسر، این ادعا را اثبات کند. حضرت دنبال زنان زیبا و جذّاب از جهت امور جنسی و جوانی نبود.
علامه طباطبایی در این باره می نویسد: داستان تعدّد زوجات پیامبر را نمی توان بر زن دوستی و شیفتگی حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود، چه آن که برنامه ازدواج حضرت در آغاز زندگی که تنها به خدیجه اکتفا نمود و هم چنین در پایان زندگی که اصولاً ازدواج بر او حرام شد، منافات با بهتان زن دوستی حضرت دارد. (1)
پی نوشت:
1. سید محمد حسین طباطبایی، فرازهایی از اسلام، موسسه نشر اسلامی جامعه مدرسین قم. ص 174.