سوال:
آثار ذكر در سازندگى روحى و اخلاقى چیست؟مگر نه این است که ذکردرواقع یعنی یاد خدا؟؟ با این حساب آیا اینکه فقط عبارتی را زبانی تکرار کنیم و یادمان یک جای دیگری پرت باشد. ذکر تاثیری دارد؟؟؟
پاسخ :
«ذكر»، يعنى ياد كردن، خواه با زبان باشد، يا با قلب يا با هردو، بعد از نسيان باشد، يا بعد از ادامه ذكر.در واقع می شود گفت ذكر حالت روحى خاصى است كه انسان در آن حال،چیزی را به یاد می آورد که این یاد آوری یا به زبان است ویا به قلب ویا به هر دو.
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:
«ياايُّهَاالَّذينَ امَنُوا اذْكُرُواللَّهَ ذِكْراً كَثيراً ...» 1
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خدا را بسيار ياد كنيد ....
پيامبر اكرم (ص) می فرمایند:
«اعْلَمُوا انَّ خَيْرَاعْمالِكُمْ عِنْدَ مَليكِكُمْ وَازْكاها وَارْفَعَها فى دَرَجاتِكُمْ وَ خَيْرَما طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ، ذِكْرُاللَّهِ سُبْحانَهُ وَتَعالى فَانَّهُ اخْبَرَعَنْ نَفْسِهِ فَقالَ انَا جَليسُ مَنْ ذَكَرَنى» 2
بدانيد كه بهترين اعمال شما نزد خداوند و پاكيزه ترين آنها و آنچه از همه بيشتر درجات شما را بالا مى برد و بهترين چيزى كه آفتاب بر آن تابيده، ذكر خداى سبحان است؛ زيرا خداى تعالى از خودش خبر داده، فرمود: من همنشين كسى هستم كه مرا ياد كند.
در واقع ،ذکر به این معناست که یادمان باشد همواره در محضر الهی هستیم وهمواره خدا را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانیم وبه این واقعیت ایمان داشته باشیم که هیچ امرى از او پوشیده نمی ماند.. پس هنگام روبه رو شدن با تكاليف واجب به ياد خدا باشیم و آنها را انجام دهیم و هنگام روبه روشدن با محرمات و معاصى از خدا غافل نباشیم، واز انجام آنها دوری کنیم.
امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل كرده كه فرمودند:
«هر كسى كه اوامر خدا را اطاعت نمود واز گناهان پرهيز كرد، همانا او ذاكر خداست، گرچه نماز و روزه (مستحبى) و قرائت قرآن او، اندك باشد و هر كس كه معصيت ونافرمانى خدا نمايد، خدا را فراموش كرده، گرچه نماز و روزه و تلاوت قرآن او بيش از حد معمول بوده باشد.» 3
پس: حقيقت ذكر، توجه قلبى به خداوند متعال است كه دراعمال انسان تجلی پیدا می کند.ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانى) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست.یكى از زیباترین جلوه هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسىترین راههاى سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنى مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسناى الهى و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یاد حق.ذكر خدا، از یادبردن هستى محدود خویش در رهگذر یاد اسماى الهى است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روى دل مىزداید؛ زیرا غفلت و فراموشى حق تعالى، ساحت دل را مكدر مىكند. از اینجاست كه یكى از رسالتهاى اولیاى الهى و كتابهاى آسمانى، برطرف نمودن این كدورت و تاریكى است و به همین علت «ذكر» را از اوصاف پیامبر و از نامهاى قرآن شمردهاند؛ چنانكه قرآن مجید به ذكر بودن پیامبر صلیاللهعلیهوآله چنین اشاره مىكند:
«...قد انزل الله الیكم ذكرا . رسولا یتلوا علیكم آیات الله...»«خداوند ذكرى (رسولى) را به سوى شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت كند».4
انواع ذكر
ذكر زبانى:
ذكرزبانى همان به جا آوردن حمد و ثناى الهى و درد دل كردن ودرخواست كمك ازخداوند متعال است.ذكر زبانى گرچه ازتمام مراتب ذكر، نازلتر است ولى در عين حال مفيد فايده است.چرا که زبان ما در اين ذكر به وظيفه ی خود قيام كرده و حتی ممکن است که همین ذکرهای مداوم زبانی خودش باعث فراهم شدن شرایط برای دریافت قلبی باشد.یعنی در واقع ذکر بعد از یک مدت از زبان به قلب جاری شود.تسبيحات حضرت زهرا سلام الله عليها، گفتن تسبيحات اربعه، «يااللَّهُ» و «يارَبُّ»، «لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ الَّابِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ» و استغفار و مانند آن، ازجمله ذكرهاى زبانى مى باشند كه هر كدام ثواب مخصوصى داشته و اثر ارزنده اى در انسان ايجاد مى كند به شرطی که لقلقه ی زبان نشوند.
ذكر قلبى:
ذكرقلبى همان توجه قلبى به خداوند است .اگر قلب ما به ذکر خداوند ویاد او مشغول باشد اثرات این ذکر در تمام اعضاء وجوارح ما مشهود خواهد بود. ودلیل اینکه ذکر زبانی سودمند دانسته شده این است که کم کم با ذکر زبانی قلبمان نیز متذکر شود.
ذكر عملى:
ذكر عملى آن است كه انسان در عمل، خدا را ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود بداند.ودر واقع عملش مطابق با شرع باشد.
هر ظرفی اگر با چیزی پر شود دیگری گنجایش چیز دیگری ندارد در نظر بگیرید در یک ظرف یک لیتری 1 لیتر آب بریزیم طبیعی است که در همان لحظه آن ظرف گنجایش 1 لیتر شیر را ندارد مگر این که ظرف آب را خالی کنیم و به جایش شیر بریزیم .ذهن نیز از قوانین طبیعی تبعیت میکند اگر ذهن با ذکر پر شود طبیعی است فکر بد در آن جا نمی گیرد و ذکر خدا چون مثبت است اثر آرام کنند دارد همانگونه که فکر منفی اثر ناآرامی و پریشانی دارد.
1.احزاب آیه 41
2 .(عدةالداعى، احمدبن فهد، ص 238 )
3.بحارالانوار ج93 ص156
4. سوره طلاق ایات 10 و11
دیدگاه جدیدی بگذارید