چرا مختار بر خلاف امام سجاد علیه السلام دست به انتقام گرفت؟ آيا كار مختار درست بود؟
قيام نكردن امام سجاد (ع) علل و عوامل مختلفي داشته است؛ آنچه بيان نموديد در باره تقيه مي تواند يكي ازدلايل باشد. اما دلايل مهمتر ديگري در بين بوده مثلاً يكي از علت هايي كه ائمه(ع) دست به قيام نميزده اند، نداشتن اصحاب و ياران واقعي است.
در زمان امام سجاد وضع به گونهای بود كه امام از این وضع رنج برده و فرمود: «در تمام مكه و مدینه، بیست نفر نیستند كه ما را دوست بدارند».(۱)
این جملات امام دقیقاً وضع جامعه عصر امام و عدم حمایت مردم از خاندان پیامبر را نشان میدهد. امام سجاد در چنین وضع چگونه میتوانست قیام كند؟!
مهمترين علت قيام نكردن امام سجاد(ع) نيز همين مسأله بوده است. در زمان امام حسن(ع) عده زيادي اطراف حضرت بودند، ولي بيش تر آن ها سست عنصر و بيوفا بودند، تا چه رسد به زمان امام زين العابدين(ع).
نيز ساير شرايط در قيام لازم است كه فراهم باشد.
مي توان بين شرايط امام سجاد و مختار مقايسه انجام داد و چنين نتيجه گرفته شود.
نخست آْنكه جايگاهي كه امام سجاد در آن قرار داشت به عنوان امام شيعيان شرايط خاص به خود را مي طلبيد كه بسياري از اين شرائط را سايرين دارا نبودند .بنا بر اين شرائط قيام براي امام با شرائط قيام براي مختار متفاوت مي باشد و معیار هائی كه امام در قیام رعایت می كند با معیار های مختار بسیار متفاوت است.
دوم آنكه برخي شرايط براي مختار فراهم بوده است. اما براي امام سجاد فراهم نبوده؟
فراهم بودن شرايط قيام براي مختار نميتواند دليل بر اين باشد كه براي امام هم شرايط فراهم بوده است.
خطر شهادت و از بين رفتن نور امامت را خداوند متعال در كربلا دفع نمود . تقدير الهي بر اين رقم خورده بود كه امام سجاد چهارمين پيشواي شيعيان زنده بمانند. قيام حضرت قطعا به كشته شدن وي وفقدان جبران ناپذير امام منجر مي شد . همان گونه كه با چنين عاقبتي مختار به شهادت رسيد .
آنچه در اين بين نبايد مورد غفلت قرار گيرد ، هدف قيام است ، هدفي كه امام حسين به خاطر آن به شهادت رسيد (حفظ اسلام و زدودن جهالت از دل ها)همان هدف را امام سجاد با نهضتي ديگر كه در ادامه نهضت حسيني است، ادامه داده است. ديگر نيازي به ریختن خون نبود. نيازي به انتقام گيري به وسيله امام سجاد نبود.
پس از شهادت امام حسين«عليه السلام» حضرت امام سجاد زينالعابدين«عليه السلام» نقش بسيار مؤثري در بيدار كردن مردم و زنده كردن مظلوميت پدر بزرگوارشان داشتند، چه در قالب خطبه ها و چه در قالب دعا و نيايش كه معارف و روشنگري هاي خويش را به مردم ارائه مي نمود .
يكي از كارهاي بسيار مؤثر حضرت خطبههايي بود كه در راه اسارت خواند . يكي از خطبهها در مسجد امويان در شام بود . در خطبهها جنايات يزيد را برملاء كرد . فضائل جدش خاتمالانبياء«صلي الله عليه وآله» و حضرت علي مرتضي«عليه السلام» را براي مردم بيان كرد . نقش ديگري كه حضرت ايفا كرد، گريه مستمر و عزاداري حضرت براي پدرش بود . امام در خلال اين صحنهها مظلوميت و شهادت پدر و برادران و ياران پدرش را يادآور ميشد. اين ها در حركت هايي كه بعد عليه حكومت بنياميه صورت گرفت كه منجر به سقوط خاندان آن ها شد، مؤثر بود.
پي نوشت:
۱.بحار الانوار ،علامه مجلسي، ج ۴۶، ص ۱۴۳.سال چاپ : ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ م ، ناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان.