بر اساس روایتی، لقب معصومه از سوى امام رضا - علیه السلام - به این بانوى عظیم الشأن اعطا گردید. امام رضا فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنى؛ (۱) هر کس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسى است که مرا زیارت کرده است».
این تعبیر را امام پس از وفات آن بانو به کار برده اند و شاید دلالت بر این دارد که آن بانو، دارای مقام عصمت می باشند.
گفتنی است گرچه نصاب تام عصمت، یعنی عصمت مطلق اختصاص به چهارده نفر دارد، ولی ممکن است مراتب نازل از عصمت نصیب سایر افراد نیز بشود؛ زیرا گوهر اصلی انسان که نفس ناطقه او است، به گونه ای آفریده شده که اگر بخواهد، با تأمین برخی شرایط می تواند به قله بلند عصمت برسد؛ زیرا نفس انسان با حرکت جوهری و تکامل معنوی، از قوه به فعلیت رسیده و می تواند از آفتهای سهو، نیسان، غفلت، جهالت و هر گونه ناپاکی مصون باشد؛ چون محدوده نفوذ شیطان، محصور به مراحل وهم و خیال است که وابسته به طبیعت انسان است؛ اما مراتب عقل و قلب کاملاً از قلمرو و نفوذ شیطان مصون است.
سهو، نسیان، غفلت و جهل و هر ناپاکی دیگر، در آن ساحت قدسی راه نمییابد. بنابراین، چون شئون هستی انسان محدود به مراتب طبیعی، خیالی وهمی نیست، اگر کسی به مرتبه عقل خالص و قلب سلیم راه یافت، می تواند همچون فرشتگان از گزند لغزش های علمی و عملی مصون بماند. (۲)
بنابراین، خداوند هیچ کس را از رسیدن به مقام عصمت محروم نکرده است. از این رو، عصمت منحصر به پیغمبران و امامان معصوم (ع) نیست؛ (۳) چنان که حضرت مریم (س)، حضرت فاطمه (س) و مخلصانی دیگر (۴) که نه پیامبر بودند و نه امام، به مقام شامخ عصمت دست یافته اند.
از طرف دیگر، عصمت مراتب متعدد دارد. مراتب پایین تر عصمت که عصمت از گناه باشد، برای دیگران نیز دست یافتنی است. (۵) بنابراین، ممکن است که حضرت معصومه (س) به برخی از مراتب عصمت را داشته باشد؛ گرچه نمی توان گفت در چه مرتبه از عصمت بوده است. ایشان به دلیل مقام معنوی بالا، دارای ولایت تکوینی است؛ چون افراد صالح از این موهبت هر کدام به میزان مقام معنوی خود برخوردار است و فاطمه معصومه نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود؛ ولی ایشان ولایت تشریعی ندارد.
پی نوشت ها:
۱. معلم، محمد علی،فاطمة المعصومة (س)، ص ۶۵، بی تا، بی جا؛ محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۳۵، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۵ ش.
۲. جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ص ۲۰۱، نشر مرکز اسرا ،قم،۱۳۸۱ ش.
۳. تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج ۹، ص ۲۰-۲۲، نشر مرکز اسرا، قم، ۱۳۷۸ش.
۴. علامه طباطبایی، المیزان، ج ۳، ص ۲۰۵، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
۵. سبحاني، جعفر، الالهيات، ج ۳، ص ۲۰۳- ۲۰۵، قم، نشر موسسه امام صادق عليه السلام، ۱۴۲۳ هـ . ق.