پرسش:
من و پدرم هيچ وقت ارتباط خوبی نداشتيم. احساس می کنم که انتظارات و دخالت هایی که از من دارند واقعا بیجا است. خیلی از خواسته های پدر و مادر ناشی از خودخواهی ها و ناکامی های آنها است. گویا من را قهرمانی می بینند که خودشون هیچ وقت نبودند. انتظار دارند آرزوها و ایده آل های شخصی آنها را محقق کنم و اون کسی شوم که آنها دوست داشتند می شدند. ولی فعلا مشکل من این نیست. مشکل من یک سری توصیه های کارشناسی است که می گوید دین از تو می خواهد در هر حال از آنها اطاعت کنی! یعنی ما یک انسان دیگه را به این دنیا می آوریم تا مجبورش کنیم مثل ما زندگی کند؟
پاسخ:
در رابطه با اطاعت فرزند از پدر و مادر سه قاعده کلی را میتوان از منابع دینی استفاده نمود که بسته به شرایط مختلف هر یک از آنها معتبر و مرجع خواهد بود.
حالت اول این است که امر و نهی پدر و مادر با امر و نهی الهی در تعارض قرار میگیرد. به عبارت دیگر از فرزند خود چیزی را میخواهند که خدای متعال آن را حرام دانسته است و یا فرزند خود را از چیزی نهی میکنند که بر او واجب است. در این حالت اطاعت از پدر و مادر نه تنها واجب نیست بلکه حرام است. خداوند متعال در آیات نورانی قرآن کریم می فرماید:
«وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما؛ و هر گاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزى را همتاى من قرار دهى، كه از آن آگاهى ندارى (بلكه میدانى باطل است)، از ايشان اطاعت مكن.»(1)
از این جهت که دستورات الهی ضامن سعادت انسان است این حکم نشان میدهد که اگر هر چیزی بخواهد مانع این سعادتمندی شود حتی اگر خواست پدر و مادر انسان باشد از درجه اعتبار ساقط است.
حالت دوم این که پدر و مادر درخواست و یا امری را نسبت به فرزند خود دارند که انجام آن هیچ آسیب و ضرری را نه دنیوی و نه اخروی متوجه فرزند نمی کند. به عنوان مثال پدر و مادر از فرزند خود میخواهند که کاری را برای آنان انجام دهد و به آنها کمک نماید. اطاعت امر آنان در این حالت لازم است. البته نباید به این حکم به عنوان یک زحمت و تکلیف اضافه نگاه کرد. بلکه این حکم میان بُری برای کسب سعادت است و بسیار بیش از آنکه برای فرزند موونه داشته باشد آورده خواهد داشت. ضمن اینکه به این وسیله بخشی از زحمات پدر و مادر جبران، بنیان خانواده مستحکم و عزت آنها در دوران پیری و ضعف حفظ میشود. حقوقی که فرزند نیز پس از اینکه پدر و یا مادر شد از آنها برخوردار میشود.
حالت سوم درخواست ها و دستوراتی است که از طرف برخی از والدین در زندگی شخصی فرزند اعمال میشود که آزادی و انتخابگری فرزند را محدود و علاقه مندی های او را تحت شعاع قرار میدهد. در برخی موارد نیز ممکن است مصلحت فرزند را تهدید نماید. از نظر شرعی اطاعت از والدین در این موارد واجب نیست. البته مخالفت نیز حتی المقدور باید به گونه ای باشد که موجب رنجش و تالم والدین نشود. بنابراین آنچه از نظر شرعی در این موارد از فرزند خواسته شده است داشتن ظرافت و اخلاق حسنه برای ابراز مخالفت با والدین است.
پی نوشت:
1. لقمان، 15.
http://askdin.com/comment/1050854#comment-1050854