پرسش:
خودسازی و خودشناسی چیست؟ و در خودسازی باید چه چیز هایی را اصلاح کنیم؟ و سوال آخرم هم این است که چرا یک نفر وقتی به گذشته اش فکر می کند، آن را مثل یه جام خالی، یا پوچ و بیهوده می بیند و احساس می کند هیچ کاری انجام نداده است.چگونه می توان آن را حل نمود؟
پاسخ:
به این نکات توجه نمایید:
الف: خودشناسی یعنی شناختن انسان از آن نظر که دارای استعدادها و نیروهایی برای تکامل انسانی میباشد.
ب: خود سازی؛ یعنی فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعداد های درونی خود و به ظهور و فعلیت رساندن امکانات بالقوه ای که خدای متعال در فطرت انسان قرار داده است.
ج: برای خوسازی و زمینه سازی راه عملی آراسته شدن به فضیلت های اخلاقی و پیرایش از رذایل نفسانی، علمای اخلاق چهار مرحله را یادآور می شوند که عبارتند از:
مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه.
1) مشارطه(که به آن معاهده نیز گفته می شود)
مشارطه یعنی با خود عهد و پیمان ببندید که در ادای وظایف و مسئولیت ها و تکالیفی که بر عهده شما گذاشته شده کوتاهی نکنید و به دستورهای پروردگار متعال پای بند باشید.
متعهد شوید که در کارهای خیر و نیک کوشا بوده، از امور ناپسند پرهیز نمایید و چه مناسب و بجاست که هر روز صبح با خود تجدید عهد کنید که از عمر و سرمایه وجودی خویش بهره جویید و آن را بیهوده از دست ندهید. پس از این مرحله، باید با مراقبت خویش، بر عهدی که بسته اید، پای بند شوید؛ زیرا اهل ایمان، عهد شکن نخواهند بود؛ خدای متعال می فرماید:«وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (1) مؤمنان نسبت به امانت ها و عهد و پیمانشان پای بندند.»
2)مراقبه
در این مرحله، هیچ گاه نباید خدای متعال را فراموش کنید. همواره باید بکوشید که به کار خود رنگ و صبغه الهی دهید. امیر المومنین (علیه السلام) درباره مراقبت می فرماید: «طُوبی لِمَن راقَبَ ربَّه و خافَ ذَنْبَه (2) خوشا بنده ای که پروردگارش را مراقب باشد و از گناه خود بترسد.»
3) محاسبه
برای آن که انسان، خود و خدا را فراموش نکند و با خود بیگانه نشود و غرور بی جا در او به وجود نیاید، محاسبه لازم است. امیر المومنین (علیه السلام) درباره محاسبه می فرمایند: «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ وَازِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوَازَنُوا (3) نفس هاى خود را محاسبه کنید، پیش از آن که از شما حساب خواسته شود و آن را بسنجید پیش از آن که شما سنجیده شوید.»
بر همین اساس، هر شب قبل از خواب اعمال روزانه خود را مرور کنید، از اول صبح تا همان لحظه ای که می خواهید استراحت کنید. اگر خطایی نداشتید که سجده شکر به جا بیاورید و اگر خطایی داشتی، همان شب توبه کنید و در قدم بعدی به علت بروز آن خطا پی ببرید، یعنی چه امری باعث شده که آن خطا را انجام دادید، آن علت را از بین ببرید و همچنین برای خود جریمه سنگین مشخص کنید تا سختی آن جریمه مانع ارتکاب مجدد گناه شود. اگر این رویه را هر شب داشته باشید، به مرور بر هوای نفس خود غلبه خواهید کرد.
4) معاتبه
بعد از مراحل سه گانه ای که گفته شد، معاتبه و انتقاد از خویش است. در این مرحله آدمی باید خود را مورد عتاب و خطاب و سرزنش قرار دهد. او در این مرحله خود را محاکمه و از کرده های خویش توبه و استغفار می کند و برای جبران کوتاهی هایش اقدام عملی می نماید.
د: اندیشیدن در عواقبی که رذایل اخلاقی با خود به دنبال دارند، از اصلیترین عوامل بازدارنده انسان از ابتلای به آنها و یا عادتِ به آنهاست. چرا که گاهی انسانها بدون توجه به پیامدهای بیماریهای اخلاقیِ خود، شیفته این عاداتِ گناهآلود شده و قادر بر ترک آنها نیست.
ه: سیر مطالعاتی کتاب های اخلاقی برای خود مشخص نمایید:
1-قلب سلیم، اثر آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب.
2-گناهان کبیره، اثر آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب
3-اخلاق الهی، اثر آیت الله مجتبی تهرانی.
4-مراحل اخلاق در قرآن، اثر آیت الله عبدالله جوادی آملی
5-نقطه های آغازین در اخلاق عملی، اثر آیت الله محمد رضا مهدوی کنی.
6-به سوی خود سازی، اثر آیت الله محمد تقی مصباح یزدی
7-اخلاق و راه سعادت، اثر بانو مجتهده امین
8-گناه شناسی، اثرحجة الاسلام و المسلمین محسن قرائتی.
نکته:
همان طور که در تربیت جسم باید از کم شروع کرد و با تمرین و تکرار در آن به رشد مطلوب جسمانی رسید، در تربیت روح نیز باید به تدریج مراحل و مدارج را تحصیل نمود و فضایل انسانی را در خود به وجود آورد و از رذائل اخلاقی پاک کرد.
و: فکر به گذشته و ایجاد چنین حالاتی وسوسه شیطان است که می خواهد حالت یاس و ناامیدی را ایجاد نماید، و لذا هر موقع مرور افکار گذشته به سراغ شما می آید به جای دامن زدن و توجه کردن به آن، سریعا انصراف ذهنی بدهید. یعنی با تغییر مکان دادن، و خود را به کاری مشغول کردن، با کسی صحبت کردن، سوره ناس و صلوات را داشتن، ان افکار را از ذهن خارج کنید.
مکانیزم ذهن انسان به نحوی است که نمی تواند همزمان به دو نقطه تمرکز کند و وقتی شما توجه جدی خود را به خاطرهای خوش ، یا حل مسئلهای جلب کنید لاجرم توجه ذهن از موضوع قبلی برگردانده شده و ذهنتان به تدریج میآموزد که مدیریت افکار را خود به عهده گرفته و به افکار مزاحم اجازه حضور ندهد . در این روش هر گاه افکار مرور به گذشته در حال بر هم زدن آرامشتان هستند، با مشغول کردن ذهن خود به موضوعی دیگر سعی کنید فشار افکار مزاحم کم شود تا کم کم فکر جدید به طور کامل به جای فکر مزاحم جای بگیرد.
پی نوشت ها:
1.مومنون/8.
2.ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، دار الحدیث، قم،1376ش،ص314.
http://askdin.com/comment/1050589#comment-1050589