پرسش:
چند وقتی است مسئله ای ذهن من را مشغول کرده است و باعث عذاب وجدانم شده است. میترسم حق الناسي به گردنم باشد و از آن خبر نداشته باشم. کسی را مسخره کرده باشم. سر بنده ای داد زده باشم. در حق کسی ظلم کرده باشم و ... . اگر حق كسي بر گردنم باشد ولی خبر نداشته باشم تکلیف من چيست؟ شاید برخی از افراد را اصلا نشناسم و یا دسترسی به آن ها نداشته باشم. یا اصلا ندانم در حق آن ها ظلم کرده ام یا نه. انجام اعمال صالح به نیت آن ها این حق را ادا میکند؟ چه كار كنم تا از این عذاب وجدان راحت شوم؟
پاسخ:
حساسیت شما نسبت به حق الناس قابل تقدیر است. طبق روایات اسلامی در قیامت مواقفی وجود دارد که به حق الناس رسیدگی و حسابرسی می شود. این مواقف جز سخت ترین مواقف قیامت است.
«فَقَالَ لَهُ الْقُرَشِيُّ: فَإِذَا كَانَتِ الْمَظْلِمَةُ لِمُسْلِمٍ عِنْدَ مُسْلِمٍ كَيْفَ تُؤْخَذُ مَظْلِمَتُهُ مِنَ الْمُسْلِمِ؟ قَالَ: «يُؤْخَذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ مِنْ حَسَنَاتِهِ بِقَدْرِ حَقِّ الْمَظْلُومِ، فَتُزَادُ عَلى حَسَنَاتِ الْمَظْلُومِ». قَالَ: فَقَالَ لَهُ الْقُرَشِيُّ: فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لِلظَّالِمِ حَسَنَاتٌ؟ قَالَ: «إِنْ لَمْ يَكُنْ لِلظَّالِمِ حَسَنَاتٌ، فَإِنَّ لِلْمَظْلُومِ سَيِّئَاتٍ يُؤْخَذُ مِنْ سَيِّئَاتِ الْمَظْلُومِ، فَتُزَادُ عَلى سَيِّئَاتِ الظَّالِم؛ مردی از امام سجاد(علیه السلام) سوال کرد: هر گاه در قیامت مسلمانى به گردن مسلمان ديگرى حق داشته باشد چگونه حقش را از آن مسلمان باز گيرند؟ فرمود: به اندازه حقى كه مظلوم به گردن ظالم دارد از كارهاى نيك او بردارند و به مظلوم دهند. مرد قریشى عرض كرد: اگر شخص ستمكار كار نيكى نداشت؟ فرمود: اگر شخص ستمكار كار نيكى نداشت ستمديده گناهانى دارد. پس از گناهان آن ستمديده بردارند و بر گناهان ستمكار بيفزايند.»(1)
در ادامه به راهكارهايي براي رهايي از حق الناس اشاره خواهيم كرد:
حلالیت گرفتن:
هیچ گاه انسان نباید نسبت به نداشتن حق الناس احساس اطمینان کند. مقید بودن نسبت به حق الناس نباید فرد را نسبت به عملکرد خود دچار غرور کند و از حلالیت طلبیدن غافل شود. همانطوری که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز از مردم حلالیت طلبید. بنابراین هر مناسبتی را باید بهانه قرار داد و از افرادی که با آنها تعامل داشته ایم حلالیت طلبید.
ردّ مظالم:
ردّ مظالم بدهی های مالی انسان که صاحبش را نمی شناسد و یا به او دسترسی ندارد ادا میکند. به این ترتیب که مبلغ مورد نظر با اجازه مجتهد جامع الشرائط به فقیر صدقه داده می شود و ثواب آن برای صاحب آن نیت می شود. ردّ مظالم در مورد بدهی های غیر مالی به انجام کار خیر و استغفار برای صاحب حق است.
دعا:
در این دعا از زبان امام سجاد (علیه السلام) میخوانیم: «اللَّهُمَّ وَ عَلَيَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِيتُهُنَّ، وَ كُلُّهُنَّ بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ، وَ عِلْمِكَ الَّذِي لَا يَنْسَى، فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا، وَ احْطُطْ عَنِّي وِزْرَهَا وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا؛ اى خداوند، بر ذمّه من تبعاتى است كه در حفظ دارم و تبعاتى كه از ياد برده ام، ولى همه را چشم تو كه هرگز به خواب نمىرود مى نگرد و علم تو كه هيچ چيز از آن نهان نمى ماند، مىداند. تو خود كسانى را كه بر من ذمّه دارند عوض ده و بار گناه آن از دوش من برگير و از سنگينى آن بكاه و مرا از ارتكاب چنان گناهانى نگهدار.(2)
در دعایی دیگر آمده است: «أَسْأَلُكَ فِي حَمْلِ مَظَالِمِ الْعِبَادِ عَنَّا فَأَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي عِرْضِهِ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ ... فَقَصُرَتْ يَدِي وَ ضَاقَ وُسْعِي عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ ... أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَ شِئْت؛ از شما درخواست ميکنم درباره مظالمي که نسبت به بندگانت دارم، پس هر بنده زن و مرد از بندگانت که بر او ظلمي کردهام چه در مورد جانش يا آبرويش يا مالش يا خانوادهاش يا فرزندانش يا غيبت کردهام يا زورگويي کردهام... و از برگرداندن حقش يا طلب حلاليت از او دستم کوتاه شد، از تو مسألت ميدارم اي آن که مالک حاجاتي.... که بر محمد و آل محمد درود فرستي و او را از من با هر آنچه خودت بخواهي راضي سازي.(3)
در این دعا تنها در شرایطی که نتوانیم حق الناس را برگردانیم و از صاحب حق حلالیت بطلبیم از خداوند درخواست می کنیم از طرف ما رضایت صاحب حق گرفته شود.
پی نوشت ها:
- کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج15، ص260.
- الصحيفة السجادية، ترجمه آيتى، تهران، انتشارات سروش، ص 199.
- مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج87، ص177.
http://askdin.com/comment/1049911#comment-1049911