سؤال:
من از نوجوانی به خودارضایی مبتلا شدم. از 12سالگی. پدر و مادرم به شدت مرا تحقیر می کردند. مادرم مرا کتک می زد. پدرم فحش می داد.
من نیاز داشتم که سریعا ازدواج کنم. اما با این حقوقی که من می گرفتم. طبیعی است که کسی دخترش را به من نمی دهد. خیلی دعا کردم اکنون من فقط می خوام خوب زندگی کنم وگناه نکنم و ازدواج کنم و شغل مناسب هم داشته باشم. آیا این خواسته ی بزرگی است؟ چه کارکنم؟
پاسخ:
برادر عزیز! گاهي ياس ونا اميدي نسبت به خداست و گاهي هم نااميدي از امور دنياست. پس بحث را در اين دو محور بررسي مي نماييم :
محور اول : اگر نا اميدي از رحمت خداست كه حقيقتاً جاي ندارد زيرا خدايي كه رحمت واسعه اش همه را فرا گفته نا اميدي در مورد او معنا ندارد آيا مي شود كنار دريا بود و از ديدن دريا نا اميد شد؟ خير، فقط كافي است چشم باز كنيم تا دريا را ببينيم. نا اميدي در مورد خدا به ما بر مي گردد و ايراد از ناحيه ماست. ما به وظايف خود عمل نمي كنيم آن وقت از رحمت خداوند نا اميد مي گرديم.
در قرآن كريم آمده كه «از رحمت خدا نا اميد نمي شوند مگر گروه كافران».[1]
حساسيت فراوان روي نا اميدي از رحمت خدا بدان جهت است كه شخص مأيوس از رحمت الهي ديگر هيچ بازگشتي براي خود نمي بيند و به همين علت به هر كاري ممكن است دست بزند. اگر قدري در صفات خدا مطالعه نماييم هيچ گاه از رحمت او نااميد نمي گرديم.
محور دوم: گاهي هم نا اميدي در امور دنيوي است و ناراحت است كه چرا به فلان نقطه نرسيده؟ و اميدي هم به رسيدن آن ندارد.
اول بايد دانست كه آرزوهاي دنيوي ما بايد با ميزان تلاش و توانمندي هاي ما هماهنگ باشد. شخصي كه تلاش نمي كند، يا تلاش هايش را با چند شكست متوقف مي كند پر واضح است كه به نقطه موفقي هم نخواهد رسيد. فاصله اي كه بين آرزوهاي انسان و ميزان تلاش و توانمندي هاي او وجود دارد، عاملي براي پديدار شدن نااميدي و يأس در افراد است. به عبارت ديگر صرف آرزو داشتن اما برنامه اي مشخص براي رسيدن به آن نداشتن و تلاش و جديت لازم را انجام ندادن مشكلي را حل نخواهد كرد.
پرسشگر محترم! کلید حل مشکل شما ترک خودارضایی است. این مسئله توان فکر را از شما گرفته و برکت را از زندگی تان بیرون کرده است. از این لحظه تمام سعی خود را بر تغییر دادن اوضاع مبذول کنید و ناامید نباشید. با ترک این کار حس بهتری پیدا خواهید کرد و قدم به قدم رو به پیشرفت حرکت خواهید نمود.
بله! قبول داریم سختی های و حقارت های زیادی را در خانواده متحمل شده اید ولی به لطف الهی پیشرفت های خوبی هم داشته اید. پس اجازه ندهید افکار شیطان شاد کن ذهن شما را درگیر نماید.
شيطان که استاد مکر و فريب است براي هر فردي دامي ويژه او دارد براي بندگان با تقواي الهي دامي و براي بندگان فاسق دامي ديگر دارد. هدف شيطان بازداشتن از ياد خداوند و فاصله انداختن بين بندگان و خداوند به هر طريق ممکن است. اندوه بر گذشته اگر باعث تباه شدن فرصت هاي آينده و حال ما گردد و حال و آينده مان را با تأسف و تحسر و اندوه بر اعمال گذشته سپري سازيم، در واقع شاد کردن شيطان و کمک به او در پياده کردن اغراض شوم اوست.
به قول شاعر: اين در گه ما درگه نوميدي نيست *** صد بار اگر توبه شكستي باز آي
راهكارهاي عملي
جهت خلاصي از اين افكار و برون رفت از حالت افسردگي لازم است تا راهكارهاي بيان شده را رعايت نماييد.
1- مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد. سعي كنيد فردي را در زندگي بيابيد كه بتوانيد به وي اعتماد كرده و با وي درد دل كنيد.ولي اين مسئله را با كسي درميان نگذاريد.
2- به سرگرميهايي كه علاقه داريد بپردازيد.
3- ورزش كنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد.
4- به خاطر داشته باشيد كه بهبودي خلق افسرده زمانبر و تدريجي ميباشد انتظار معجزه نداشته باشيد.
5- به دوستان و خانواده خود اجازه دهيد در روند بهبودي به شما كمك كنند.
6- افكار مثبت را جايگزين افكار منفي گردانيد.
7- به خاطر داشته باشيد كه زندگي بطور ذاتي مبهم و نامشخص بوده و در بسياري از شرايط تنها يك پاسخ واحد مشكل گشا نخواهد بود.زندگي مملو از احتمالات است.
8- شما بايد بياموزيد چگونه ميان اموري كه شما مسئول آنها ميباشيد و يا نميباشيد تفاوت قائل گرديد. معمولا افراد كنترلي كه بر شرايط دارند را كمتر و يا بيشتر از آنچه هست بر آورد ميكنند.اموري كه شما مسئوليتي در قبال آن نداريد و يا خارج از كنترل شماست به حال خود بگذاريد.
9- شما بايد بياموزيد كه چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار كرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد.
10- شما بايد قادر باشيد كه ميان احساسات دروني خود و واقعيتهاي عيني تفاوت قائل گرديد.
11- اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد.
ضمنا در صورت نیاز راهکارهای ترک خودارضایی را نیز از ما بخواهید.
------------------------------------------------------
پی نوشت:
1. إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون؛ یوسف:87.