قبول نشدن در کنکور

پرسش: خدا نخواست من کنکور قبول نشدم و افسردگی شدید گرفتم مادرم پرستاره و هر روز پزشک های محل کارش رو به من سرکوفت می زنه. پدرم هم خرج هایی که برای کنکورم کرد را به رخم می کشد.
دقیقا دوسال است که به شدت ارزوی مرگ میکنم. اگه راهی باشد حتما خودم را  میکشم

 

 

 

پاسخ: با توجه به شرایطی که از خودتان توصیف کرده اید، می شود دریافت که اوضاع و احوال خوبی ندارید و وضعیت روحی تان به هم ریخته شده است. کنکور مرحله سختی در زندگی نوجوانان است که اگر درست با آن برخورد نشود مثل تیغ دولبه عمل می کند. مسئله شما از دو جهت جای بررسی دارد. یکی از جهت حالات روحی شما و دیگر موفق نبودن در کنکور.

 

آنچه که اولویت دارد بحث اوضاع و احوال روحی تان است. چقدر خوب است که به حالات روحی خود واقف هستید و می دانید که غمگینی تان زیاد شده و  افکاری که درباره مرگ دارید؛ از نشانگان مهم افسردگی است. شما که به حالات روحی خود واقف هستید؛ لازم است در اسرع وقت به نزدیک ترین روانشناس بالینی ای که می شناسید مراجعه نمایید.

 

حتی اگر خانواده با شما همراهی نکردند. اما بهتر است برای اینکه خانواده از وضعیت روانی شما آگاه شود، به بهانه ی برنامه ریزی درسی و ... آنها را همراه خود کنید و با یک روان شناس ملاقات داشته باشید.

 

شما اگر دچار بیماری جسمی ای شوید منتظر نمی مانید کسی برای شما کاری بکند خودتان زود اقدام می کنید؛ درحال حاضر بررسی بالینی این وضعیت روحی شما، بسیار مهم است و خودتان مراجعه نمایید.

 

این حالات روحی برای نوجوانان بخصوص در سنین شما که با غول کنکور دست و پنجه نرم می کنند، بسیار اتفاق می افتد. اما واقعیت این است که کنکور فقط توسط افرادی که سود فراوانی از آن می برند بزرگ شده و میزان موفقیت انسانها در زندگی با رتبه کنکورشان لزوما مطابقت ندارد.

 

 

 

چه بسیار افرادی که رتبه های بسیار خوب در کنکور گرفته اند و سالها بعد وقتی زندگی شان را بررسی می کنید، موفقیتی که انتظار داشتید، نمی بینید ولی افرادی که رتبه خوبی در کنکور نیاوردند و حتی به دانشگاه هم نرفته اند ولی بسیار انسانهای موفقی بوده اند. برای نمونه سردار شهید سلیمانی از افرادی هستند که گفته اند دانشگاه نرفته اند.

 

همچنین در حال حاضر، در بسیاری از دانشگاهها این امکان فراهم شده است که بدون آزمون در رشته های مختلفی، امکان تحصیل وجود دارد که اساتید خوبی هم در آنجا تدریس دارند.

 

مهم این است که بُتِ کنکور برای شما شکسته شود. خوب است با یک مشاور تحصیلی هم مشورت نمایید تا استعدادسنجی برای شما صورت گیرد، تا در رشته ای که امکان موفقیت شما در آن بیشتر است، ادامه بدهید. از طرفی ممکن است خیری در آن بوده که امسال قبول نشده اید. خداوند رحیم می فرمایند: (وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ و چه بسا چيزى را ناخوش داريد، در حالى كه خير شما در آن است و چه بسا چيزى را دوست داريد، در حالى كه ضرر و شرّ شما در آن است. و خداوند (صلاح شما را) مى‌داند و شما نمى‌دانيد) (1).

 

 

 

همچنین توجه به این نکته هم خوب است که موفقیت انسانها به مهارت هایشان در زندگی مرتبط است که یکی از مهمترین مهارتها، پذیرش شکست ها و سختی های زندگی است که به دنبال راه حلی برایش باشیم نه اینکه در شکست هایمان غرق شویم. این یکی از شکست هایی است که تاکنون در زندگی تجربه کرده اید. زندگی پیچیده در سختی و ناکامی هاست. آیا هر دفعه می خواهید اینگونه شوید؟

 

 

 

پدر و مادرتان هم چون به شما علاقه مند هستند و موفقیت شما برایشان مهم است، اما مهارت این را ندارند که اینگونه نباید با فرزند برخورد کرد، اعلام علاقه مندیشان را به این شکل به شما بیان می دارند. آنها خیلی جاها از نیازها و خواسته های خودشان گذشتند و برای شما هزینه کرده اند و توقع موفقیت شما در کنکور را داشته اند؛ اگرچه باید توقع با میزان علاقه و استعداد هماهنگ باشد ولی به هر ترتیب پدرو مادرتان، تفسیرشان از موفقیت این است و شما برای اینکه حالتان را نسبت به آنها خوب کنید، راهی جز پذیرش آنان ندارید.

 

پی نوشت:

 

1.  بقره آیه 216.

http://askdin.com/comment/1037544#comment-1037544