پرسش:
چگونه قلبی که حب الشیطان شده و منشاء غرور و حسد و.. شده، به حب الله تغییر پیدا می کند؟ آیا امکانش هست؟
پاسخ:
قطعا اخلاق انسان قابل تغییر است. چرا که اگر این امر، غیر قابل تغییر باشد، حتی ارائه یک راه کار ساده، اخلاقی، تهذیبی، کاری عبث، غیر عاقلانه و در واقع آب در هاون کوبیدن خواهد بود، تا چه رسد به تدوین یک نظام اخلاقی. در صورتیکه وجود یک نظام اخلاقی و صدور احکام اخلاقی فراوان از حقتعالی، انبیاء الهی و ائمه دین علیهم السلام نشانه این استکه اخلاق انسان، قابل تغییر است.
به این آیه شریفه توجه بفرمایید: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ (1) اوستكه در ميان مردم بىسواد، پيامبرى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگىهاى فكرى و روحى] پاكشان كند و به آنان كتاب و حكمت بياموزد، و آنان به يقين پيش از اين در گمراهى آشكارى بودند...»
تأمل در نکات آیه شریفه ما را در اثبات این ادعا، رهنمون خواهد کرد:
«1- انسان در طول زندگی دنیوی آلوده میشود، وگرنه به تطهیر و تزکیه نیاز نداشت.
2- آلودگیهایی که انسان در دنیا پیدا میکند، عقیدتی، اخلاقی یا رفتاری، همه قابل تطهیر و پاکسازی است، در غیر این صورت خداوند تعالی پیامبران را به این کار مأمور نمیکرد.
3- ذات انسان به خودی خود آلوده نیست، وگرنه قابل پاکسازی نبود.
4- پاک شدن (تزکیه) انسان، اختیاری است نه اجباری؛ چون کار پیامبران ابلاغ و ارشاد است. «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ (2) و بر عهده پيامبر جز رساندن آشكار [پيام وحى] نيست.» انبیاء نه کسی را مجبور میکنند و نه خود در نفوس انسانها تصرف تکوینی میکنند. «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر (3) تو مسلط و توانا بر (تبديل كفر و ايمان) آنها نيستی»
5-پیامبران دردها را نشان میدهند و راه درمان آنها را، وظیفه درمان و پاکسازی به عهده خود انسان است.
6-انسان بدون پیروی از مکتب انبیاء نمیتواند خود را از آلودگیهای دنیا پاک کند.»(4)
همچنین آیه دیگری که حاکی از امکان تغییر اخلاق انسانی است: «وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ (5) نيكى و بدى يكسان نيست. [بدى را] با بهترين شيوه دفع كن؛ [با اين برخورد متين و نيك] ناگاه كسى كه ميان تو و او دشمنى است [چنان شود] كه گويى دوستى نزديك و صميمى است.»
این آیه بخوبی نشان می دهد كه عداوت و دشمنی های عمیق كه در خلق و خوی انسان ریشه دوانده باشد، با محبت و رفتار شایسته ممكن است تبدیل به دوستی های داغ و ریشه دار شود؛ اگر اخلاق، قابل تغییر نبود، این امر امكان نداشت.
ب: توجه به زندگی بزرگانی که ابتدا در مسیر هدایت نبودند و لیکن چنان متحول شدند که جزء اولیاء الهی گردیدند، شاهد دیگری بر امکان تغییر اخلاق انسانی است. بزرگانی مانند فضیل عیاض، بشر حافی، عبد فرار، رسول ترک و ...
پی نوشت:
1.جمعه/2.
2.عنکبوت/18.
3.غاشیه/22.
4. تهرانی،مجتبی،اخلاق الهی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندشه اسلامی، ج1،ص116.
5. فصلت/34.