چگونه برخداوند توکل واقعی داشته باشم؟

پرسش: من دختری اهل نماز و حجاب هستم و سعی در ترک گناه دارم. دوست دارم که اعتمادم را نسبت به خداوند بالا ببرم. حس می کنم که به نحو شایسته خداوند را نمی شناسم و نمی توانم در حاجت قلبی که دارم به او توکل کنم. از طرفی دوست ندارم که به خاطر برآورده شدن حاجتم سعی در شناخت خداوند داشته باشم. چه کنم که بتوانم توکل واقعی داشته باشم و ترس از آینده این توکل را کمرنگ نکند؟

 

 

پاسخ:

انسان ها نسبت به ناشناخته هاست که اضطراب و نگرانی دارند و هرچه شناخت از یک مسئله بالاتر برود، به همان اندازه اطمینان و اعتماد هم بیشتر خواهد شد. اعتماد به خداوند، یا همان توکل هم با شناخت و معرفت نسبت به حق تعالی ست که پرورش پیدا می کند. حتی در مورد انسان ها هم ما به کسانی اعتماد داریم که آنها را بشناسیم و نسبت به وعده های آنها اطمینان داشته باشیم. برای مثال اگر شما یک عموی متمول و مهربان داشته باشید که به شما وعده ی یک هدیه ی زیبا برای تولدتان را داده باشد، حتی ذره ای شک نکرده و در روز تولدتان منتظر بهترین هدیه خواهید بود. چون می دانید که او هم مهربان است و هم توانایی خرید یک هدیه ی عالی را دارد.

 

در بحث اعتماد به خداوند هم نیاز به این نوع شناخت هست. ما به عنوان مسلمان معتقدیم که او داناترین، تواناترین و مهربانترین نسبت به مخلوقات است. این یعنی شما باور داشته باشید که خداوند هر کاری را می تواند انجام دهد، نسبت به مصالح شما بالاترین آگاهی را دارد و در کنار اینها دلسوزترین نسبت به شماست. آیا نمی توان به چنین کسی اعتماد کرد؟ کسی که قرآن در مورد او می فرماید:

 

«اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنینَ»؛ خدا یاور و سرپرست مومنین است. (۱)
«... وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»؛ و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است... (۲)
«أَ لَیْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ»؛ آیا خدا براى نگهدارى بنده‏ اش كافى نیست؟ (۳)

 

 

 

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در دعای شب بیست و نهم ماه مبارک رمضان می خواند: «تَوَكَّلتُ عَلَى السَّيِّدِ الَّذي لا يَغلِبُهُ أحَدٌ؛ تَوَكَّلتُ عَلَى الجَبّارِ الَّذي لا يَقهَرُهُ أحَدٌ؛ تَوَكَّلتُ عَلَى العَزيزِ الرَّحيمِ الَّذييَراني حينَ أقومُ و تَقَلُّبي فِي السّاجِدينَ؛ تَوَكَّلتُ عَلَى الحَيِّ الَّذي لا يَموتُ؛ تَوَكَّلتُ عَلى مَن بِيَدِهِ نَواصِي العِبادِ. تَوَكَّلتُ عَلَى الحَليمِ الَّذي لا يَعجَلُ؛ تَوَكَّلتُ عَلَى العَدلِ الَّذي لايَجورُ؛ تَوَكَّلتُ عَلَى الصَّمَدِ الَّذي لَم يَلِد ولَم يولَد و لَم يَكُن لَهُ كُفُواً أحَدٌ؛ تَوَكَّلتُ عَلَى القادِرِ القاهِرِ العَلِيِّ الصَّمَدِ؛ تَوَكَّلتُ تَوَكَّلتُ تَوَكَّلتُ تَوَكَّلتُ تَوَكَّلتُ تَوَكَّلتُ تَوَكَّلتُ»؛ بر سَرورى توكّل كردم كه كسى بر او چيره نمى شود. بر مقتدرى توكّل كردم كه كسى او را شكست نمى دهد. بر قدرتمند مهربانى توكّل كردم كه وقتى برمى خيزم و در ميان سجده كنندگان جابه جا مى شوم مرا مى بيند. بر زنده اى توكّل كردم كه نمى ميرد. بر كسى توكّل كردم كه اختيار بندگان به دست اوست. بر بردبارى توكّل كردم كه شتاب نمى كند. بر دادگرى توكّل كردم كه ستم نمى كند. بر بى نيازى توكّل كردم كه نه زاده است و نه زاده كسى است و نه هيچ كس همتاى اوست. بر خداى توانا و چيره و والاى بى نياز توكّل كردم. توكّل كردم، توكّل كردم، توكّل كردم، توكّل كردم، توكّل كردم، توكّل كردم، توكّل كردم. (۴)

 

ملا احمد نراقی در کسب صفت توکل می فرماید: «این صفت با ارزش در صورتی حاصل می شود که انسان همه کارهایی را که در عالم هستی انجام می گیرد، از جانب پروردگار بداند و هیچ قدرتی را جز او مؤثر نداند؛ و معتقد باشد که حول و قوه ای نیست مگر به واسطه او. اگر کسی واقعا چنین اعتقادی داشته باشد، در دل به خدا اعتماد پیدا کرده و بر او تکیه می کند.» (۵)

 

اصولا یکی از مهمترین آثار دین باوری همین احساس امنیتی ست که انسان در پرتو حمایتِ چنین موجودی پیدا می کند؛ و این احساس ایجاد نمی شود مگر با شناخت پروردگار و پرورش ایمان؛ و اینها اتفاق نمی افتد، مگر در پرتو عمل و انجام دادنِ مداومِ رفتارهایی که ریشه در این شناخت و آگاهی داشته باشد. پس پرورش توکل وابسته به پرورش ایمان، و پرورش ایمان، در گرو عمل به دستورات شریعت است.
 

پی نوشت:
۱. سوره آل عمران،‌۶۸
۲. سوره ی طلاق،‌ ۳
۳. سوره زمر، ۳۶
۴. محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم؛ موسسه علمی دارالحدیث؛ قم ۱۳۸۶؛ ج ۱۱؛ ص ۱۹۸
۵.
نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده؛ انتشارات هجرت؛ قم ۱۳۸۱؛ ص .۷۵۸.

http://askdin.com/comment/1036170#comment-1036170