چرا متشابهات قرآن دروغ محسوب نمی شود؟

پرسش: در راست و دروغ منظور گوینده ملاک است یا ظاهر گفته هایش و یا برداشت شنونده؟ اگر ملاک دروغ بودن یک حرف این باشد که شنونده برداشت اشتباه و خلاف واقع کند متشابهات قرآن که برخی را به اشتباه می اندازد دروغ محسوب نمی شود؟

 

 

پاسخ:

«وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخاسِرين؛ و از آنان که آیات خدا را دروغ شمردند مباش که از زیان کاران خواهی شد.»(1)

 

هر گوینده ای میتواند دارای دو مراد(منظور) جدی و استعمالی باشد. مراد جدی یعنی معنایی که گوینده از کلام خود اراده کرده است. مراد استعمالی معنایی است که از ظاهر عبارت گوینده قابل برداشت است. ملاک اصلی راست و دروغ همان مراد استعمالی و معنایی است که از ظاهر کلام متکلم فهمیده میشود. اگر ظاهر کلام متکلم القای خلاف واقع به مخاطب کند دروغ محسوب میشود.

 

اما مطابقت یا عدم مطابقت مراد جدی با واقع نیز در حسن و قبح کلام موثر است. به همین خاطر در مواردی که به خاطر ضرورت دروغ جایز میشود توصیه شده حتی المقدور توریه شود. چراکه ضرورت با دروغ در مراد استعمالی رفع میشود و نیازی نیست مراد جدی نیز دروغ باشد.

 

اما اگر متکلم منظور خلاف واقعی نداشته باشد و ظاهر کلامش هم چنین اقتضائی را نکند اما شنونده به خاطر سوء برداشت دچار اشتباه شود و معنای خلاف واقعی را از کلام او استفاده کند باعث نمی شود آن کلام دروغ شمرده شود. در متشابهات قرآن کریم نیز دقیقا همین اتفاق می افتد. نه خداوند اراده خلاف واقعی دارد و نه آیات قرآن چنین اقتضائی دارد. اما برخی افراد به خاطر ضعف و انحراف قوای ادراکی دچار سوء فهم می شوند.

 

در این آیه شریفه رمز گمراهی و برداشت اشتباه یک عده از آیات متشابه بیان شده است:

 

«هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْباب‏؛ او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات «محكم» [صريح و روشن‏] است كه اساس اين كتاب می ‏باشد (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف می گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن می رود ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آنها آشكار می گردد.] اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات اند، تا فتنه ‏انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسير (نادرستى) براى آن می ‏طلبند در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی ‏دانند. (آنها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) می گويند: «ما به همه آن ايمان آورديم همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذكر نمی شوند (و اين حقيقت را درك نمی كنند)».(2)

 

برای فهم آیات متشابه باید آنها را به محکمات قرآن و بیّنات سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ارجاع داد و در محضر علم معصومین(علیهم السلام) تفسیر نمود. با این کار میتوان به مراد خداوند از آیات متشابه پی برد و از سوء برداشت و انحراف مصون ماند.  

 

پی نوشت ها:

1. یونس، 95.

1. آل عمران، 7.

http://askdin.com/comment/1035300#comment-1035300