پرسش:
آیا می توان در مقام نقل آیات قرآن و یا روایات، آن ها را تقطیع و یا ترکیب کرد؟
پاسخ:
در علم الحدیث و در موضوعات حدیثی، اصطلاحی هست با نام «تقطیع الحدیث» و «اختصار الحدیث» که مراد از آن، تجزیه و جدا کردن متن حدیث و اکتفا کردن و آوردن بخشی از روایت (برای غرضی مانند استدلال به آن قسمت، یعنی بخشی از روایت، شاهد مثال و منظور ما است) و رها کردن و نیاوردن مابقی آن است.(1)
این موضوع، اختلافی است و موافقان و مخالفانی دارد. البته موافقان نیز برای این کار، شرائطی را قید کرده اند؛ از جمله:
1. روایت، دارا احکام و موضوعات مختلف و مستقلی باشد.
2. تقطیع، به جوهر معنایی روایت و به معنای اصلی، آسیبی وارد نکند و آن را تغییر ندهد.
نکته:
از پیامدها و آثار منفی تقطیع، این است که سبب وقوع تعارض و تنافى ميان روايات مى شود.
مطلب دیگر؛
هم چنین موضوع دیگری که در علم الحدیث مطرح است با عنوان «التخلط» یا «تخلیط» آمده و مراد از آن این است که شخص، بدون غرض عقلایی و وجه صحیحی، متن حدیث یا سند روایت را به گونه ای بیاورد که بخشی را مقدم و بخشی را مؤخر کرده یا به صورت کم یا زیاد بیاورد و یا مضطرب و... باشد.(2)
این موضوع (تخلیط) باعث فساد و خرابی در نقل حدیث و موجب بی اعتباری و بی ارزشی روایت می شود.
مثال:
به این آیه توجه فرمایید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ...»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! در حال مستى به نماز نزديک نشويد، تا بدانيد چه مى گوييد؛...(3)
حالت اول: ممکن است من به عنوان آیه، چنین بیاورم: «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى»؛ در حالت مستی نماز نخوانید.
حالت دوم: به عنوان آیه بیاورم: «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ»؛ نماز نخوانید یا به نماز نزدیک نشوید.
بررسی:
حالت اول، جایز و صحیح است ولی حالت دوم، مردود و نادرست است زیرا باعث شده است که مراد اصلی و منظور گوینده، تغییر کرده و خلاف نظر او، به او نسبت داده شود.
بنابر این:
تقطیع، حتما باید با لحاظ شرائط و ضوابطی باشد تا بتوان آن را جایز دانست؛ ولی تخلیط، در هر حال، مردود و نادرست است.
اگر منظورتان از تقطیع، ذکر بخشی از آیه و روایت و آوردن همان قسمتی است که مورد مثال و یا مورد استدلال است، باید گفت با رعایت آن دو شرط، (یک: آیه یا روایت، دارای موضوعات مختلف و مستقلی باشند؛ دوم: وارد نشدن آسیب به جوهر معنایی و تغییر نیافتن معنای اصلی)، اشکالی ندارد.
ولی ترکیب و تخلیط که موجب خرابی و نقص در آیه و روایت می شود، زیرا معنای اصلی را تغییر می دهد و...، صحیح نیست.
نکته:
در خصوص قرآن کریم، و بطور کلی در متون مقدس، اجازه دستبرد در متن یا... به هیچ کسی داده نمی شود، زیرا خداوند حکیم، حتی روی الفاظ قرآن نیز عنایت داشته لذا قرآن کریم، هم از نظر محتوا و معنا و هم از نظر الفاظ و کلمات، الهی است و از طرف خداوند متعال نازل شده است و کسی اجازه ندارد حتی در الفاظ آن تغییری ایجاد کند.
پی نوشت ها:
1. ر.ک: غورى، عبدالماجد، معجم المصطلحات الحديثية، ناشر: دار ابن كثير- دمشق، 1428ه.ق، چاپ اول، ص 259؛ سرور، ابراهيم حسين، المعجم الشامل للمصطلحات العلمية و الدينية، ناشر: دار الهادي ـ بيروت، 1429ه.ق، چاپ اول، ج 1، ص 470.
2. معجم المصطلحات الحديثية، پیشین، ص 220.
3. نساء: 4/ 43.