پرسش:
اگر صحبت های کسی را برای دیگری نقل قول کنیم، آیا این غیبت محسوب می شود؟
اگر از کسانی که غیبت کرده ایم رضایت بگیریم، آیا اعمال صالح ما که به حساب غیبت شونده رفته،به ما باز می گردد؟
در چه ساعتی باید نماز شب را بخوانیم و چگونه خوانده میشود؟
اگر ممکن است راهکاری برای بیدار شدن برای نماز شب بفرمایید
پاسخ: غیبت کردن در اصطلاح به معنای بیان عیوب کسی در غیاب اوست، به گونه ای که او از بیان این عیب ناراحت شود. اینکه شما این عیب را به چه صورتی متوجه شده اید و به چه صورتی بیان می کنید، تاثیری در کم کردن گناه ندارد. غیبت می تواند حتی با اشاره ی سر یا چشم انجام شود. پس مهم نیست که شما این عیب را به صورت نقل قول از دیگری بیان کنید یا از دیده های خودتان تعریف کنید؛ اگر بیان عیبی باشد و مغتاب (فردی که از او غیبت می شود) از بیانش مکدر شود، غیبت است.
اما در مورد عطا کردنِ اعمال صالحِ غیبت کننده به مغتاب، این مسئله مربوط به قیامت و بررسی اعمال است. در دنیا کسی نامه ی اعمال را بررسی نکرده و ثواب و عقاب را اندازه گیری نمی کند. بلکه در قیامت و در بررسی اعمال مشخص می شود که هر کسی در پرونده اش چه چیزی هست و چه توشه ای با خود آورده. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «يُؤتى بأحَدٍ يَومَ القِيامَةِ يُوقَفُ بينَ يَدَيِ اللّهِ ويُدفَعُ إلَيهِ كتابُهُ فلا يَرى حَسَناتِهِ؛ فيقولُ : إلهي! ليسَ هذا كتابِي! فإنّي لا أرى فيها طاعَتي! فيقالُ لَهُ: إنّ رَبَّكَ لايَضِلُّ ولايَنسى؛ ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغتِيابِ الناسِ. ثُمّ يُؤتى بآخَرَ ويُدفَعُ إلَيهِ كتابُهُ فَيَرى فيهِ طاعاتٍ كثيرَةً؛ فيقولُ: إلهي! ما هذا كتابِي! فإنّي ما عَمِلتُ هذهِ الطَّاعاتِ! فيقالُ: لأنَّ فلانا اغتابَكَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ إلَيكَ»؛ روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اش را به او مى دهند، امّا حسنات خود را در آن نمى بيند. مى گويد : الهى! اين، كارنامه من نيست؛ زيرا من در آن، طاعات خود را نمى بينم. به او گفته مى شود: پروردگار تو، نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم، بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن، طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. مى گويد : الهى! اين، كارنامه من نيست؛ زيرا من اين طاعات را به جا نياورده ام. گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم. (۱)
این مربوط به کسی ست که غیبت کرده و بدون توبه از دنیا رفته باشد. اما اگر کسی از گناهش توبه و غیبت را جبران کند، طبق حدیث شریف نبوی، مانند کسی ست که گناهی مرتکب نشده باشد. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لا ذَنبَ لَهِ»؛ توبه كننده از گناه، مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده باشد. (۲)
در واقع توبه کننده از غیبت، با هدیه کردنِ اعمال صالح به مغتاب، خودش در دنیا به طور ارادی و اختیاری عملش را جبران کرده و اعمال صالحش را هدیه می دهد. پس خداوند هم بنا به فضل و رحمت بی پایانش، ثواب این عمل صالح را هم برای خود او و هم برای مغتاب در نظر می گیرد. لذا در قیامت نیازی نیست که بالاجبار از اعمالش بردارند و به مغتاب بدهند.
وقت نماز شب از نیمه شب شرعی شروع شده و تا طلوع فجر صادق ادامه دارد. (در این مورد می توانید از همکاران محترم در گروه فقه و احکام شرعی، اطلاعات بیشتری بگیرید) نماز شب یازده رکعت است. هشت رکعت آن به صورت ۴ نمازِ دو رکعتی مانند نماز صبح خوانده شده و نافله ی شب نام دارند. بعد دو رکعت نماز شفع است که آن هم مثل نماز صبح خوانده می شود. و سپس یک رکعت نماز که نماز وتر نام دارد و در قنوت آن استغفار و دعا برای مومنین و طلب حاجات از خداوند وارد شده.
برای بیدار شدن، در اولین قدم سعی کنید که شب را به موقع بخوابید و شام را زود و سبک میل کنید تا به لحاظ جسمی مشکلی برای بیدار شدن نداشته باشید؛ و در مرحله ی بعد باید اراده کنید و مقاومت داشته باشید. امیرالمومنین (علیه السلام) همچنین فرموده اند: «ضادّوا التَّوانِيَ بِالعَزمِ»؛ با تصميم به جنگ سستى برويد. (۳)
از خودتان توقع نداشته باشید که یکباره بتوانید شروع کرده و هر شب نماز شب را به طور کامل بخوانید. سعی کنید کم کم شروع کرده و در اول کار حتی می توانید فقط بیدار شده، وضو بگیرید و اگر بخوابید. مدتی را به همین منوال عمل کنید تا برایتان به صورت عادت درآید. بعد می توانید دو رکعت دو رکعت اضافه کنید تا کم کم به تمام یازده رکعت برسید و نماز را به صورت کامل بخوانید.
پی نوشت ها:
۱. محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم؛ موسسه علمی دارالحدیث؛ قم ۱۳۸۶؛ ج ۹، ص ۱۲۶
۲. محمدی ری شهری، محمد؛ نهج الذكر با ترجمه فارسي، مترجم شیخی، حمیدرضا؛ موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث؛ قم، ۱۳۸۷؛ ج ۴، ص ۲۰
۳. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۷؛ ص 383