مشکل اجتماعی نبودن را چگونه درمان کنم؟

پرسش:

بنده 45 ساله هستم و فرزند ارشدم دختر 16ساله است. مهمترین مشکلی که در زندگی خودم و فرزندانم با آن مواجه هستیم" اجتماعی نبودن" است. ما با همسایگان خود ارتباط نداریم و کسی در همسایه ها ما را به اسم نمی شناسد. با اقوام و فامیل هم چندان ارتباط نداریم؛ چرا که برخی خصوصیاتی دارند که مورد پسند ما نیست.

چون کسی ما را نمی شناسد، فرصت ازدواج مناسب و شایسته برای آنها هم خیلی کاهش خواهد یافت

 در محل کار حتی در سلام و احوال پرسی هم مشکل دارم. نمی دانم چه باید بگویم؟ برای مناسبتهایی مثل ازدواج، عیادت بیمار یا درگذشت اطرافیان هم همین طورم.

 

پاسخ:

شما از مردم اجتناب دارید؛ چراکه روان بنه های نقص و شرم و انزوای اجتماعی در خود دارید. آن هم می تواند به دلایلی که از سبک فرزندپروری و شیوه رفتار والدین و تجاربی که در زندگی داشته اید، باشد.

 

شما کاملگرا هم هستید هم درباره خودتان و هم درباره دیگران؛ چراکه روابط خود با فامیل و اقوام را به دلایل متفاوتی، قطع کرده اید که اگر همه انسان ها مثل شما عمل کنند تقریبا می توان گفت هیچ ارتباطی در میان فامیل نمی شود داشت. ارتباط با فامیل، انقدر ثمره و نتیجه خوب دارد که می توان از برخی از ایرادها فاکتور گرفت و نادیده انگاشت.

 

دختر شما با اینکه در سن نوجوانی است، اما مصادیق و ویژگی های دوران نوجوانی، چندان در ایشان نیست. شور و هیجان، دوستی با هم جنس که در نوجوانی بسیار می شود، در دختر شما نیست و این مسأله جای نگرانی دارد و بهتر است به یک مشاور نوجوان مراجعه نماید و تا قبل از اینکه شخصیتش شکل بگیرد؛ تغییراتی در ایشان ایجاد گردد و همچنین شیوه برقراری ارتباط با نوجوان برای شما روشن شود.

 

برای اینکه دخترتان، به شیوه بهتری زندگی کند، لازم است زندگی خانوادگی شما بهبود یابد. سبک فرزندپروری، شیوه زندگی و تعاملات شما با فرزندان و همسر و اطرافیان تغییر یابد. عواطف در زندگی خانوادگی بسیار اهمیت دارد بخصوص در خانه ای که دختر نوجوان است. دختر نوجوان، گم شده ای به نام محبت دارد که اگر در خانواده اقناع نگردد؛ به دنبال آن در هر کوچه و بازاری می گردد. عواطف هزینه ای برای شخص محبت کننده ندارد ولی بسیار نتیجه دارد درحقیقت همه اش سود و بهره است ولی اگر خرج نگردد؛ آثار زیان باری دارد که جبرانش بسیار سخت و گاه ناشدنی است.

 

برای تغییر در روند زندگی، لازم است شما برادر گرامی از خودتان شروع نمایید؛ که در ادامه راهکارهایی بیان می گردد که امید است راهگشای شما باشد.

 

  راهکارها:

 

تعاملات روزمره خود را به گونه ای دیگر انجام دهید.

  • سعی کنید با مردم بیشتر وارد گفتگو شوید.
  • سر صحبت را با دیگران باز کنید.

 

- اگر سوالی از شما شد؛ پاسخ های باز بدهید نه اینکه به صورت بله یا خیر پاسخ گویید.

 

- سوال بپرسید. برای مثال از همکارتان بپرسید تعطیلات قصد رفتن به کجا را دارد. یا اینکه فرزندش که بیمار بود بهتر شد و چه کارهای درمانی برایش صورت گرفت.

 

- به صحبت های افراد دقیقا گوش دهید. نه اینکه به جای گوش دادن به سخنان دیگری، دنبال جواب در ذهنتان باشید.

 

- به انجمن و گروه های مختلف بپیوندید.

 

- با اقوام و همسایگان ارتباط برقرار کنید.

 

- برای آخر هفته ها برنامه تفریحی و ارتباطی با دیگران بچینید.

 

- از اخبار و رویدادهای روز باخبر باشید.

 

- تمیز و آراسته باشید.

 

- اندکی شوخ طبع بودن هم به شما کمک می کند

 

- دوست خوبی برای خود پیدا کنید.

 

- در روابط خانوادگی با اعضای خانواده مهربانتر باشید و محبت بیشتری را بروز دهید بخصوص از همسر خود شروع کنید.

 

- از با خانواده بودن لذت ببرید و این لذت را به آنان انتقال دهید. فکر کنید اگر خدایی ناکرده هر کدام از اعضای خانواده نباشند چه حسرت هایی خواهید خورد. گاهی یک چایی خوردن در کنار خانواده را می توان چنان لذت بخش کرد که همه اعضای خانواده به دنبال آن باشند.

 

شاید مدام ذهنتان مشغول باشد دیگران درباره ما چه فکری می کنند. وقتی خیلی روی خودمان تمرکز کنیم، همواره تلاش خواهیم کرد مرتکب کار اشتباهی نشویم یا حرف اشتباهی نزنیم. باید کمی از حساسیتی که نسبت به خود دارید، کم کنید.

 

معمولا اینها ریشه در تفکراتتان دارد. ممکن است از صحبت در جمع خجالت بکشید. از حالا سعی کنید برخلاف گذشته اقدام کنید. وقتی از بودن در جمعی احساس خجالت می کنید، تمایل دارید به جای دیگری بروید که آرام‌تر است. شاید این واکنش طبیعی شماست؛ اما بار دیگر به خودتان تحمیل کنید واکنش دیگری نشان دهید. در جمع با دیگران حرف بزنید و آن‌ها را به گفت و گو وادار کنید. شاید این کار چندان آسان نباشد و احساس بدی در شما به وجود آورد. از این حس به‌عنوان ابزاری استفاده کنید تا فشار بیشتری به خود بیاورید. با تکرار کردن می بینید احساس بد به شما کمک می کند.

 

سعی کنید واضح و روشن حرف بزنید

 

وقتی شفاف و شمرده حرف بزنید، بعد از مدتی دست از آهسته صحبت کردن برمی دارید و به شنیدن صدای خود علاقه مند می شوید.

 

مکالمه‌ای ساختگی با خود داشته باشید و صدایتان را ضبط کنید. شاید خیلی خنده دار باشد، اما با این روش متوجه ضعف‌های خود خواهید شد و می بینید صدایتان به قدر کافی رساست.

 

ارتباط چشمی برقرار کنید

 

توقعتان را کم کنید. بنا نیست در پایان یک گفت‌و‌گو، شما افراد را کاملا مجذوب خود کرده باشید. همین که همه از هم‌صحبتی یکدیگر لذت برده باشید، کافی است.

http://askdin.com/comment/1033410#comment-1033410